پیشنهادهای Maryam (٣٨)
کنار گذاشتن ( یعنی در نظر گرفتن چیزی برای استفاده از آن در موقعیت مناسب یا شرایطی که لازمش داریم )
حروف ربطی که نقش دستوری ندارن ( نقش نمای گفتمان )
میانجی گری
ریتم، اهنگ کلام، و مکث.
کار یا مهارتی که بدون شرایط آموزشی خاص یاد گرفته میشود. . مثلا language is spontaneou. . . . یعنی یادگیری زبان چیز خودجوشی است، و کودکان بدون محیط آم ...
میزان قابل توجهی. میزان بیشتری
دیدگاهی در روانشناسی زبان
علامت یا نشانه بکار گرفته شده برای هر کلمه در زبان
دیدگاهی در یادگیری زبان
غیر کلمه.
پایین ترین سطح
فرایند جدا شدن عملکردهای دو نیمکره از هم
مفسران
حرکت سریع چشم هنگام خواندن مطلب
با هم آیی. مثلا واژگانی که بشکل مکرر با هم می آیند:مانند:قاشق و چنگال، دست و صورت
ارتباط، دریافت
به معنای شناخت و درک هم میتواند باشد. simple call:درک ساده و ابتدادیی
چیزی یا کاری که در دست اجرا، یا در حال اجراست. رونداجرایی کاری
قسمتی از مغز که از جلو تا عقب سر ادامه دارد.
درک فضایی. درک موقعیت فضایی
فطری گرایان. مثلا چامسکی توانایی یادگیری زبان را امری فطری میداند، یعنی کودک بشکل ذاتی قابلیت و توانایی از پیش تعیین شده إیی برای یادگیری زبان دارد و ...
دوباره مورد بررسی قرار گرفتن، تجدید نظر، رسیدکی دوباره
اصلی، مستقیم، غیر استعاره إیی، واضح
تپق
اختلال، ناهنجاری
اشاره به نوعی آسیب مغزی دارد که در نتیجه ی آن، بیمار دچار عدم توانایی در نوشتن میشود.
انتظار، منتظر بودن، امید داشتن،
عملکرد، کارکرد، نقش،
زبان پریشی
توانایی زبانی ( یعنی توانایی برای صحبت کردن، چه توانایی ذاتی ، درونی، چه توانایی های جسمی )
به عنوان صفت خطاهای دستوری و یا گرامری. مثلاً ordering errorsاشاره به اشتباهات گرامری دارد.
سرنخ.
تعادل جویی، ایجاد تعادل
یک نوع از فعالیت های کلاسی که از تعاملات کلامی برای حل مسأله استفاده میشود ( jigsaw take )
دنیای بیرون، عالم خارج،
یکی از نرم افزارهای ست که در تحقیقاتی مثل یادگیری زبان اول استفاده میشود
فراهم شدن ( شرایط ) .
میتوان اسم فامیل باشد، از شخصی مهم. مثلا تستهای Mann whiteny test