agraphia


(روان شناسی) از بین رفتن کامل یا نسبی قدرت نوشتن، نا نویسی، ناتوانی در نگارش

جمله های نمونه

1. Their writing condition was examined with the Chinese agraphia examination (CAB) including automatic writing, transcription, dictation, picture copying and initiative writing.
[ترجمه گوگل]وضعیت نوشتاری آنها با آزمون آگرافیا چینی (CAB) شامل نوشتن خودکار، رونویسی، دیکته، کپی تصویر و نوشتن ابتکاری مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]شرایط نوشتاری آن ها با بررسی agraphia چینی (CAB)شامل نوشتاری خودکار، رونویسی، تقریر، کپی کردن تصویر و نوشتن طرح مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Methods Chinese agraphia battery (CAB), and the Xn and AgQ scores were used to identify agraphia in 35 patients with Wilson's disease.
[ترجمه گوگل]روش‌ها باتری آگرافیا چینی (CAB)، و نمرات Xn و AgQ برای شناسایی آگرافیا در 35 بیمار مبتلا به بیماری ویلسون استفاده شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: باتری agraphia چینی (CAB)، و the و AgQ Xn برای شناسایی agraphia در ۳۵ بیمار مبتلا به بیماری ویلسون استفاده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. ObjectiveTo study the difference in Chinese agraphia between basal ganglia and cortex damaged patients.
[ترجمه گوگل]ObjectiveTo مطالعه تفاوت در آگرافیا چینی بین گانگلیون پایه و قشر آسیب دیده بیماران
[ترجمه ترگمان]ObjectiveTo تفاوت در agraphia های چینی بین غدد عصبی و قشر مغز آسیب دیده را مورد مطالعه قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The types of basal ganglia agraphia were AAg, VAg, PAg, MAg and GAg.
[ترجمه گوگل]انواع آگرافیا عقده های قاعده ای AAg، VAg، PAg، MAg و GAg بودند
[ترجمه ترگمان]انواع غدد عصبی basal، aag، VAg، pag، mag و gag بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Three cases of specific agraphia were reported, which showed Kanji agraphia without showing Kana reading and writing disturbances.
[ترجمه گوگل]سه مورد آگرافیا خاص گزارش شد که آگرافیا کانجی را بدون نشان دادن اختلال خواندن و نوشتن کانا نشان داد
[ترجمه ترگمان]سه مورد گزارش دهی خاص گزارش شد که به ترتیب Kanji بدون نشان دادن Kana خواندن و نوشتن اختلالات نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The aphasic agraphia was related to most parts of the cerebral hemispheres, especially the left one.
[ترجمه گوگل]آگرافیا آفازی مربوط به اکثر قسمت های نیمکره مغز، به ویژه نیمکره چپ بود
[ترجمه ترگمان]The agraphia به اغلب بخش های نیم کره مغزی، به ویژه نیم کره چپ، مرتبط بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Methods Aphasia Battery of Chinese (ABC) and Chinese Agraphia Battery (CAB) were used to examine the ability of oral language and writing.
[ترجمه گوگل]MethodsAphasia باتری چینی (ABC) و چینی Agraphia باتری (CAB) برای بررسی توانایی زبان شفاهی و نوشتن استفاده شد
[ترجمه ترگمان]روش های باتری (ABC)و باتری Agraphia چینی (CAB)برای بررسی توانایی زبان شفاهی و نوشتاری مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective To study the clinical features of Chinese agraphia caused by basal ganglia damage.
[ترجمه گوگل]ObjectiveTo مطالعه ویژگی های بالینی آگرافیا چینی ناشی از آسیب گانگلیون پایه
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه ویژگی های بالینی agraphia چینی ناشی از آسیب شدید غدد عصبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective To exhibit the fibers of cheirokinesthetic center, and to demonstrate fiber changes of agraphia with diffusion tensor imaging and fiber tracking technique.
[ترجمه گوگل]هدف برای نمایش الیاف مرکز cheirokinesthetic، و نشان دادن تغییرات فیبر آگرافیا با تصویربرداری تانسور انتشار و تکنیک ردیابی فیبر
[ترجمه ترگمان]هدف نشان دادن فیبرها مرکز cheirokinesthetic و نشان دادن تغییرات فیبر of با تصویربرداری تانسور انتشار و تکنیک ردیابی فیبر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective To investigate the relation between the location of brain damage and Chinese agraphia.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی رابطه بین محل آسیب مغزی و آگرافیا چینی
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی رابطه بین محل آسیب مغزی و agraphia چینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She developed a mild anomic aphasia in addition to continued alexia without agraphia.
[ترجمه گوگل]او علاوه بر ادامه آلکسی بدون آگرافیا، دچار آفازی آنومیک خفیف شد
[ترجمه ترگمان]او یک aphasia ملایم به نام aphasia پرورش داد و اضافه کرد که alexia بدون agraphia ادامه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• inability to write as a result of a brain injury

پیشنهاد کاربران

اشاره به نوعی آسیب مغزی دارد که در نتیجه ی آن، بیمار دچار عدم توانایی در نوشتن میشود.
agraphia ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: نگارش پریشی
تعریف: گونه ای از زبان پریشی که مشخصۀ آن ناتوانی در نوشتن است
نانویسی ( ناتوانی در نوشتار )

بپرس