پیشنهاد‌های احمد رضا مردان نسب (٤٠٥)

بازدید
٣٧٧
تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به گوشه چشم نگاه کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به گوشه چشم نگریستن : نرمک او را یکی سلام زدم کردی زی من نگه به چشماغیل فرهنگ اسدی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیچیده و مشکل

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قافیه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معرب کلمه گربز زیرا عرب ها گ را به ج ابدال میکنند

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بنظر علامه دهخدا احتملا رُخ بوده و مصحح اشتباه ضبط کرده و رخ مخفف رُخبین است به معنی ترف و فراقروت .

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پروین

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شفتالو

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موی لخت

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غم و رنج و مشقت

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هشیار و دلیر و سخت کوش است پرخاشخر است و جانفروش است ابو الموید بلخی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چون بر آهنجیدن تیغش بدید در تن شیر ژیان شد زهره آب ابو الموید بلخی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پاره نقره گداخته شده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیرون کشیدن شمشیر : چو بر آهنجیدن تیغش بدید در تن شیر ژیان شد زهره آب ابو الموید بلخی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

کَلَک:حقه کِلِک :در زبان لری انگشت کِلک:نی میان تهی صفرای مرا سود ندارد نلکا درد سر من کجا نشاند علکا سوگند خورم به هرچه هستم ملکا کز عشق تو بگداخ ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آلو کوهی صفرای مرا سود ندارد نلکا درد سر من کجا نشاند علکا ابوالمؤید بلخی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صمغ قابل خاییدن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کنایه از طوطی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تنبل

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اندروایی ار خواهی نجاتی ترا باید ز جود او براتی. شاکر بخارایی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سر گشتگی اندروایی ار خواهی نجاتی ترا باید ز جود او براتی شاکر بخاریی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گریستن به گلو هق هق کردن ؟ چو کوشیدم که حال خود بگویم زبانم برنگردد از نیوشه شاکر بخارایی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سوک:بمگانم معادل لری آن داسنک باشد سُک:سیخ

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چیزی با ارزش که در عوض مال یا کالایی به عنوان تضمین دهند ظاهرا در پارسی سخته بوده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

آژخ ، زگیل ای عشق ز من دور که بر دل همه رنجی همچون زبر چشم یکی محکم بالو شاکر بخارایی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چوب بالایین در خانه در او افراشته درهای سیمین جواهرها نشانده در بلندین شاکر بخاری

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حسود

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غرو:آواز شعف و سرور در مقابل غنگ آواز حزین مرا رفیقی پرسید کین غریو ز چیست جواب دادم کز غرو نیست هست ز غنگ شاکر بخارایی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

آواز شعف و سرور در مقابل غنگ مرا رفیقی پرسید کین غریو ز چیست جواب دادم کز غرو نیست هست ز غنگ شاکر بخارایی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کفش

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام شهری از ولایت بدخشان به گامی سپرد از ختا تا ختن به یک تک دوید از بخارا به وخش شاکر بخارایی به یک تک دویدن :یک میدان اسب تاختن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاحاً به معنی یک میدان تاخت اسب است . به گامی سپرد از ختا تاختن به یک تگ دوید از بخارا به وخش شاکر بخارایی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هرچیز سخت و حل نشدنی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زیرک، دانا : یکی دانش پژوهی داشت گربز به چرویدن نگشته هیچ عاجز شاکربخاری

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چاره اندیشیدن یکی دانش پژوهی داشت گربز به چرویدن نگشته هیچ عاجز شاکربخاری

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به چاه سیصد باز اندرم من از غم او عطای میر رسن ساختم ز سیصد باز شاکر بخارایی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آدم تنبل شکم باره

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جواهر کم ارزش و بی بها در مقابل یاکند به معنای یاقوت کجا تو باشی گردند بیخبر خوبان جَمَست را چه خطر هرکجا بود یاکند. شاکر بخارایی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در مقابل با جَمَست

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حدود معنایی سکندری را می دهد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دُخ:گیاهی که از آن حصیر بافند، دوخ، لوخ

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به موی کاکل و آن زلف مشکین فتاده صد هزاران کلج در کلج. ابوشکور

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چین در چین : فری زان زلف مشکینش چو زنجیر فتاده صد هزاران کُلج بر کُلج شاکری بخاری

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ستیزه کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جغد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انگور به دار آویختن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خمیده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

راست کردن تیر و نیزه به معنی نشانه گرفتن است اما راست کردن امور و کار ها و لشکر به معتی مرتب و منظم کردن است حال با کژ کمان راست کند کار جهان راستی ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آرام گرفتن