یا معادلهایی اصیل برای «به عنوان» یا «به مثابه» در متون کهن وجود دارد یا اصلا سیاق فارسی کهن الزام استفاده از چنین ساختاری را ایجاد نمیکرده و من به دنبال زیربغل مارم!
تنها کلمه خوب و سرحالی که دیدهام «هفت و هشتی» است، اما راضی کننده نیست.
این کلمه نباید با iconoclasm به معنی شمایلشکنی خلط شود. پیشوند -αν در یونانی منفی ساز است پس aniconism یعنی بدون شمایل بودن، از شمایل پرهیز کردن. بعضی گفتهاند شمایلگریزی و بعضی گفته اند بیصورتی و بعضی نیز شمایلزدایی اما هیچکدام انگار نه بر زبان مینشیند نه بر اصل کلمه.
لولو کلمه خوبی است اما به متنی رسمی نمینشیند.
منظور همان اعمال دینی است. مثل نماز در اسلام یا عشای ربانی در مسیحیت. تا بحال «منسک» به نظرم معقول تر از همه است.
منظور دست زدن برای تشویق است.
آیا کلمه ابلیس در عربی از διαβολος یونانی هست؟
اگر دوستی ریشه این کلمه ها را بگوید سپاسگزارم: هنر (البته مناقشات سر این کلمه زیاد است) دیوار گنبد پنجره طاق ایوان ستون