تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

تو متن من بیشتر معنی حوزه می داد.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

در حوزه فناوری اطلاعات که دوستمون بالا اشاره کرده اند معنی انتشار یافتن میده، نمونه اش مثال زیر هست: . The following information appears on the Soci ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣

فراگیر، غالب، قاطع

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شاید معنی حرفه نیز بدهد.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرداختن به

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ادامه دادن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

literature review بررسی متون literature search جستجوی منابع ( منبع: دانشنامه کتابداری و اطلاع رسانی، پوری سلطانی )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

very specialized area of expertise حوزه بسیار اختصاصی ( ویژه ) تخصص

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

برگزار شدن، ارائه شدن مانند: We have classes that come in here every semester

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

“School district. ” Merriam - Webster. com Dictionary, Merriam - Webster, https://www. merriam - webster. com/dictionary/school district. Accessed 10 ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

formulating the right question is more important than a hasty effort at pat solutions طرح کردن سوال درست، مهم تر از اقدام شتاب زده در راه حل های سرسر ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همکار مئاب ( کسی که منش همکار مئابانه دارد. به عنوان مثال رئیسی که منش همکار مئابانه دارد و نه رئیس مئابانه )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با تشخیص اینکه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

منقضی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حاوی اطلاعات اصلی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیر به دیر

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

به کار گرفتن - مورد استفاده قرار دادن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Getting an institutional commitment دستیابی یا پی بردن به تعهد سازمانی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

تحت مراقبت در مرکزی مانند خانه سالمندان یا بهزیستی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاربران

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با گزارش روزانه و دفتر ثبت موافقم. فقط به ثبت امور و مرور کشتی و غیره اختصاص نداره. به نظرم فردی که روی یک پروژه هم کار میکنه میتونه دفتر ثبت یانوشتن ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پندآموز

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٩

time - intensive وقت گیر labor - intensive پر زحمت

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بر طبق - مطابق - بر حسب - بنا به مانند: handling left to discretion of library director اداره کردن بنا به صلاحدید رئیس کتابخانه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شرایط

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دریافت

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

program, track, concentration , single course همگی انواعی از دوره ها یا برنامه های آموزشی دانشگاهی هستند. ممنون میشم برای هرکدام معادلی پیشنهاد دارید ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در دیکشنری وبستر برای این واژه این تعریف نیز آمده است. شما چه معادل فارسی را پیشنهاد می کنید؟ one of several curricula of study to which students ar ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

professional feet هم داریم که من نمیدونم به چه معناست. مثلا این حوزه علمی هنوز در حال یافتن professional feet خود است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

theoretical voice صاحب نظر نظری - صاحب نظر تئوریک - صاحب رأی نظری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در متن من معنی مکان نداشت. جایگاه به نظر براش مناسبتر بود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هم افزایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بدون حد و مرز - بی حد و مرز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

با معنی درس براش موافقم. تو متن من درباره افزوده شدن موضوعات جدید به برنامه آموزشی دانشگاه بود که واسه ما میشه همون دروسی که مثلا دانشگاه تصمیم بگیره ...