٢ رأی
٢ پاسخ
٢٠٩ بازدید

سلام دوستان  این متنو ترجمه کردم  (او کارگاه‌های بین المللی زیادی در زمینه موضوعات مرتبط با تاب آوری مرتبط با درمان و مطالعه جوانان در معرض خطر برگزاری کرده است ده ها مقاله برسی شده در مور ...

١ سال پیش
٠ رأی
١ پاسخ
١٤٤ بازدید

دوستان ممنون میشم  ترجمه روان این عبارت رو بهم بگین Geoffrey looked like a cuddly bear: A big mop of reddish hair that never seemed to be combed, freckles, a little fleshy around the arms and midriff in

١ سال پیش
١ رأی
١ پاسخ
١٤٤ بازدید

دوستان ممنون میشم ترجمه روان این عبارت رو بهم بگین Geoffrey looked like a cuddly bear: A big mop of reddish hair that never seemed to be combed, freckles, a little fleshy around the arms and midriff in

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٧ پاسخ
٣١٩ بازدید

دوستان ممنون میشم ترجمه   روان این عبارت رو بهم بگین  It is not the person who is the problem. Rather, it is the problem that is the problem.

١ سال پیش
١ رأی
٦ پاسخ
١٦٢ بازدید

دوستان این سر تیتر یه پاراگراف هست  ترجمش میشه این که( انجام هر کاری لازم باشد ) آیا میشه براش ترجمه دیگری به کار برد؟

١ سال پیش
١ رأی
٢ پاسخ
١٥٢ بازدید

سلام دوستان  ممنون میشم ترجمه روان این مان رو بهم بگین  aches didn’t get me out of going to class. Hiding during lunch didn’t avoid the taunts, punches, and threats as I was routinely routed out of my quiet

١ سال پیش
٠ رأی
تیک ٢ پاسخ
١٦٥ بازدید

دوستان ممنون میشم  ترجمه این عبارت رو بهم بگین  We were new to the community, and a year after arriving, I still remained relatively unknown to my peers, who were now mostly older than me. Geoffrey’s abusive behavior toward me made the first three months of seventh grade a long, horrendous slog.

١ سال پیش
١ رأی
تیک ٣ پاسخ
١٦٣ بازدید

دوستان   لطف میکنین ترجمه روان این عبارت رو بهم بگین؟   For years, my mother coped with depression, a socially isolated, mildly abusive woman who experienced life secondhand through television and a make-be

١ سال پیش
١ رأی
تیک ١ پاسخ
٢٢٤ بازدید

دوستان میشه این ترجمه رو به صورت روان‌تر یه برسی   یه برسی   میکنین قبل از   اینکه پدرم بازنشسته شود،بهترین کار را می دانست که بیشتر اوقات غیبت کند. و با گذراندن وقت خود در محل کار، احترام به کار را حفظ کند.    Before my father retired, he found it best to be absent a great deal of the time, maintaining respectability by spending his time at work, a content w

١ سال پیش
١ رأی
تیک ١ پاسخ
١٤٩ بازدید

For years, my mother coped with depression, a socially isolated, mildly abusive woman who experienced life secondhand through television and a make-be ترجمه متن این هستش که  مادرم   سال ه ...

١ سال پیش
٢ رأی
تیک ٢ پاسخ
٢٥٦ بازدید

Similar Backgrounds  Different Behaviors این ترجمه هست که میگه  پس زمینه های مشابه ،رفتارهای متفاوت  آیا میشه روان ترش کرد ؟ موضوع یک درس هستش

١ سال پیش
١ رأی
تیک ١ پاسخ
١٩١ بازدید

We had our own secrets, though, ones far less public than drinking. دوستان  به نظرتون معادل کلمه اسرار چه کلمه ای رو به کار ببرم ؟  که راحت تر شه

١ سال پیش
١ رأی
تیک ١ پاسخ
٣١٤ بازدید

 My father, a quiet man, had supported himself and my mother sweeping factory floors while he finished high school studying at night. ترجمه اولش این هست که راجب شخصیت پدرش صحبت میکنه میگه که پد ...

١ سال پیش
٠ رأی
تیک ٧ پاسخ
٢٦٢ بازدید

ترجمه این میشه  I was from a working-class family that was creeping into the middle class من از یک خانواده کارگری بودم که به طبقه متوسط خزیده بودم  ترجمه معادل خزیده که راحت تر بشه چی هست؟

١ سال پیش