Farhood - جزئیات مدال‌ها

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

itch: ⁦✔️⁩معنی آبادیس بی تابی، بی قراری ( ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

pervasive: adj ( به نوعی ) SYN: ubiquitous ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

be around: ✅وجود داشتن ✅برقرار بودن ?Do you u ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

patron: مشتری دائم/ثابت/همیشگی Patrons mus ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

at times: every once in a while=

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

conform: 💎Conform - Conformity ⬅️[کِن "فُ ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in no time: The dogs saw them off in no time سگ ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

authenticity: :Antonym Fake ✔️ اصالت، واقعی بودن ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

thought provoking: ✔️ تفکر برانگیز - تأمل برانگیز ?D ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

thug: . E. g 1 ) He was done over ( =atta ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rogue: معنای دوستمون: ⁦✔️ to go rogue خود ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

later on: در آینده، بعداً 1 ) we accept thi ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pavilion: ⁦✔️⁩غرفه ( نمایشگاه ) Santiago Ca ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

vain: They waited in vain for a response ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

scramble: معنای دوستمون ✔️ دست و پا زدن ( کنا ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

artefact: ✅شیء یا ابزار تاریخی و باستانی ✅عتی ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

bound: روانه ( کردن ) . . . They boarded ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

undercut: ⁦معنای دوستمون 👈تضعیف کردن ( بنیان ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

adverse: The companies called off their merg ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

avid: [adj] :Synonym enthusiastic 🔰🔰� ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

prescribed: معنای دوستان: ⁦✔️⁩تعیین شده, مشخص ش ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

cooperate: همکاری کردن Alison don't cooperate ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

meet up: معنای دوستمون ✅با قرار قبلی کسی را ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

yield: ( محصول یا نتیجه و غیره ) دادن - به ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

gather: ⁦✔️⁩گرد آمدن، جمع شدن [Bad Weather] ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

cool off: معنای دوستان ✔️آرام شدن - فرو نشاند ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

utter: [VERB] FORMAL SYN: say 🗣️ آتِر به ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

direction: ✔️حکم، دستور، دستورالعمل The UK’s ...

١ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

intimidate: مرعوب کردن و ساختن - ترساندن با تهد ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

in relation to: نسبت به :One of definitions for pa ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

equity: معنای آبادیس ✔️ ( حسابداری - بازرگا ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

carry away: بردن، حمل کردن Rubbish left on th ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

discreet: ✔️محتاطانه، با احتیاط، دست به عصا، ...

١ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

meme: 🗣️ [میٖم] دو معنای عمده داره: ۱ ) ...

٢ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

critical: انتقادآمیز - نکوهشگرانه - منتقدانه ...

٢ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

go through: ✔️ عبور کردن - رد شدن I found him g ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کاسه صبر کسی لبریز شدن: [FRASAL VERB] fed up with fed up w ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

dumbest: احمقانه تر ین ( فکر، کار. . . )

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

engage in: مشغول شدن به مبادرت به انجام کاری ک ...

٢ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

tap: [اتصالات رزوه ای] قلاویز _ قلاویز ک ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

give birth: ⁦✔️⁩زایمان کردن، بچه به دنیا آوردن ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

undermine: معنای دوستان ✅خدشه دار کردن - خدشه ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

grow fond of: #grow fond of# 1 ) getting a likin ...

٢ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

extortionist: 🔰آدم زورگیر the police are leavin ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

rotating equipment: ⭐تجهیزات مکانیکی دوار⭐ به تجهیزاتی ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

may god give it back to you: ✔️ خدا عوض ت بده e. g. I'm dying, ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

imminent: :Synonym - coming - approaching ...

٢ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

butterfingers: ?A: Sir, would you take this . . . ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

wasabi: نوعی ترب کوهی - ترب ژاپنی 🗣️[وُ س ...

٢ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

exponentially: بصورت تصاعدی/فزاینده increasingly ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

only just: ✅به زور، به زحمت a close call/shav ...

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

implement: ✅به کار بستن ✅به اجرا گذاشتن In my ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

lead to: SYN: Result in - Bring about منجر ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

hand it to: دادن، ( دو دستی ) تحویل دادن چیزی ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

pouch: کیسه کانگورو Kangaroos carry their ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

gaze: [Noun] نگاه خیره ( =stare ) 1 ) H ...

٢ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fuse: [VERB] ( مجازی ) در هم آمیختن - هم ...

٢ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coroner: کالبد شکاف The coroner has beeen i ...

٢ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

i got it: دارمش ۱ ) مالک بودن ۲ ) تحت کنترل گ ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

move away: ◾از جایی یا از پیش کسی نقل مکان کرد ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rip: What happened to your jacket? There ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

towel: حوله He just leaves his wet towel ...

٢ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gather: ⁦✔️⁩گرد آمدن، جمع شدن [Bad Weather] ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

yield: ( محصول یا نتیجه و غیره ) دادن - به ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

کلافه شدن: fed up with خسته و کلافه شدن از چیز ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

die: ( مکانیک ) حدیده - بشکل حدیده در او ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

thought provoking: ✔️ تفکر برانگیز - تأمل برانگیز ?D ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pervasive: adj ( به نوعی ) SYN: ubiquitous ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

well adjusted: براه، سر به زیر، خوش کردار، منطب ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

intimidate: مرعوب کردن و ساختن - ترساندن با تهد ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

direction: ✔️حکم، دستور، دستورالعمل The UK’s ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

utter: [VERB] FORMAL SYN: say 🗣️ آتِر به ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

دروغین: trumped up دروغین ساختگی جعلی

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

deteriorate: بدتر شدن یا کردن، کیفیت خود را از ...

٣ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

scramble: معنای دوستمون ✔️ دست و پا زدن ( کنا ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

carry away: بردن، حمل کردن Rubbish left on th ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cooperate: همکاری کردن Alison don't cooperate ...

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

meet up: معنای دوستمون ✅با قرار قبلی کسی را ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rep: ( American English ) 1 ) rep=repub ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bound: روانه ( کردن ) . . . They boarded ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

immerse: معنای دوستان ✅ ( در کاری ) غرق شدن ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

undercut: ⁦معنای دوستمون 👈تضعیف کردن ( بنیان ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cool off: معنای دوستان ✔️آرام شدن - فرو نشاند ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

prescribed: معنای دوستان: ⁦✔️⁩تعیین شده, مشخص ش ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

adverse: The companies called off their merg ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in relation to: نسبت به :One of definitions for pa ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

equity: معنای آبادیس ✔️ ( حسابداری - بازرگا ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

provision: ✔️ ( حقوق ) بند - ماده - شرط ( به ن ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

artefact: ✅شیء یا ابزار تاریخی و باستانی ✅عتی ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

critical: انتقادآمیز - نکوهشگرانه - منتقدانه ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

meme: 🗣️ [میٖم] دو معنای عمده داره: ۱ ) ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tap: [اتصالات رزوه ای] قلاویز _ قلاویز ک ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

undermine: معنای دوستان ✅خدشه دار کردن - خدشه ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

give birth: ⁦✔️⁩زایمان کردن، بچه به دنیا آوردن ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

engage in: مشغول شدن به مبادرت به انجام کاری ک ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

go through: ✔️ عبور کردن - رد شدن I found him g ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

imminent: :Synonym - coming - approaching ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

tailored: ✅اختصاصی :Meaning made or changed ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

valid: معتبر The official explained patien ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

abide: ✔️پابرجا ماندن ( به سوگند، قسم و غی ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

unwind: ◾رفع کردن، از سر راه برداشتن ( گیر ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

unforgiving: ✅بی رحم unforgiving disease بیماری ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

may god give it back to you: ✔️ خدا عوض ت بده e. g. I'm dying, ...

٣ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

extortionist: 🔰آدم زورگیر the police are leavin ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rotating equipment: ⭐تجهیزات مکانیکی دوار⭐ به تجهیزاتی ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

grow fond of: #grow fond of# 1 ) getting a likin ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

twit: mainly UK informal 🇬🇧 توئیٖت 🇺� ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

pounce: VERB ۱ ) ( استعاری ) غنیمت شمردن فر ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

eclipse: ⁦✔️⁩تحت الشعاع قرار دادن، سایه افک ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

butterfingers: ?A: Sir, would you take this . . . ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wasabi: نوعی ترب کوهی - ترب ژاپنی 🗣️[وُ س ...

٣ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

کنار گذاشتن: Put aside Cast aside

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

قلمداد کردن: deem پنداشتن دانستن بر این باور بود ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

sprint: به سرعت دویدن ( مث برق و باد ) ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

swim meet: مسابقه شنا

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

exponentially: بصورت تصاعدی/فزاینده increasingly ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

tenet: medical tenet اصول پزشکی psychologi ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

default: ✅ عدم پرداخت بدهی، قصور در پرداخت ب ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

high dollar: بزرگ، مبلغ بالا ( معامله ) سنگین ق ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

customs official: مامور گمرک A customs official orde ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

چربیدن: outweigh

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

emphases: emphasis: تاکید 🗣️ اِم فِ سِس ( چ ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

grin: grin: لبخند - تبسم grief: اندوه - غ ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ایجاب کردن: warrant ایجاب کردن، مجاز شناختن، ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

fort: Fort : قلعه - دژ ( کوچک ) Fortress ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go on to: ✅دست یافتن ✅اتفاق افتادن Roozbeh C ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

big box: فروشگاه های بزرگ که معمولاً زنجیره ...

٣ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gaze: [Noun] نگاه خیره ( =stare ) 1 ) H ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pouch: کیسه کانگورو Kangaroos carry their ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lead to: SYN: Result in - Bring about منجر ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hand it to: دادن، ( دو دستی ) تحویل دادن چیزی ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

only just: ✅به زور، به زحمت a close call/shav ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

implement: ✅به کار بستن ✅به اجرا گذاشتن In my ...

٣ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tread: VERB ✔️ ( روی چیزی ) راه رفتن - پا ...

٣ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tubby: چاقالو chubby=

٣ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

relief: ⁦✔️رفع، ⁩آزادی و رهایی US news Re ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

i have no idea: نظری ندارم

٤ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

did it: انجام شد یا انجامش دادم/دادیم/دادی/ ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rack up: ییکی از معانی ش: ✔️ بالا اوردن ( ضر ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

reconcile: ✔️ ( اختلاف و غیره ) برطرف کردن - ر ...

٤ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tenet: medical tenet اصول پزشکی psychologi ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

default: ✅ عدم پرداخت بدهی، قصور در پرداخت ب ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

command: تسلط His poor command of English w ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

disruption: اختلال - ایجاد مشکل و توقف در روش ن ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

unforgiving: ✅بی رحم unforgiving disease بیماری ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

abide: ✔️پابرجا ماندن ( به سوگند، قسم و غی ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

unwind: ◾رفع کردن، از سر راه برداشتن ( گیر ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

valid: معتبر The official explained patien ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hoe: ✔️فاحشه ( slang ) hoe noun [INS ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

arrive: 1 ) The wedding day finally arrived ...

٤ هفته پیش

مدال‌های Farhood