Farhood - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mausoleum: 🗣️مُزِلی ئم 🇬🇧 🗣️مازِلی ئم 🇺🇸 ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

semen retention: - حفظ/نگهداشت مایع منی - خودداری/ا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lurch: ✓lurch 🗣️[لِرْچ] NOUN & VERB ۱ ) ح ...

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rock: VERB informal استعاری ۱ ) تکان داد ...

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

love affair: سَر و سِر عشقی - رابطه عاشقانه خارج ...

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

paradigm: معنای دوستان: الگوی نگرشی، چارچوب ...

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cuckoo: The cuckoo lays its eggs in other b ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

funnel: معنای دوستمون: [اصطلاح دریانوردی] " ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

peer: ( با کنجکاوی یا دقت ) نگاه کردن، خ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

filthy: Filthy bastard حرومزاده کثیف

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

that sounds great: خیلی خوبه!

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

عزیزم: Sugar E. g. Cheer up, sugar خوشحال ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

land a job: :Meaning ▪️ to get a job ▪️ to be ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

funding cuts: finding cuts=budget cuts=cutbacks i ...

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

blinds: e. g. The blinds were drawn پرده کر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make the most of: معنای دوستان: نهایت استفاده را از چ ...

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

chick peas: نخود آشی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

think: 1 ) That's my opinion, but you migh ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

contribute to: ◾دخیل بودن در - اثر داشتن در The t ...

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lamp: 💠 For Christina Hendricks, Beauty ...

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pinch bar: نوعی اهرم با سر تیز که برای به حرکت ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crowbar: میله ای فلزی با سرهای خم شده و زاوی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scorched earth: ADJECTIVE زمین سوخته که نوعی خط مش ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

purportedly: معنای دوستمون: ۱ ) علی الظاهر - بظا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

provisionally: 🗣️ پِر وِ ژِ ناٰلیٖ موقتاّ - بصور ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

attar: 🗣️ اَتِ ( رْ ) ۱ ) روغن گل سرخ ی ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

viciously: ADVERB بصورت سفت و سخت - به محکمی - ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

indigenous people: بومیان - ساکنان اولیه یک سرزمین ▪️▪ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

henna: henna tattoo تتو حنایی - تتو حنایی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crook: e. g. The two crooks had been livin ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take a reading of: خواندن - قرائت کردن TAKE A READIN ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

equilux: 🗣️ اِکُ اِ لاٰکْس برابری طول مدت ز ...

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

give somebody or something a wide berth: Alternative: give a wide berth to ▪ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

profection: معنای دوستمون: برآمدگی ( واژه ای ق ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

social differentiation: تفکیک اجتماعی social differentiatio ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

social apathy: social apathy بی تفاوتی اجتماعی ⭐ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

perceived: ADJECTIVE ۱ ) متصور ۲ ) محسوس - احس ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pitfall: NOUN مشکل بالقوه - خطر بالقوه و احت ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

water down: SYN : dilute ۱ ) رقیق کردن - آبکی ...

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

help: ⁦✔️⁩جلوگیری کردن، جلوی خود ( یا دیگ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

keep right: ادامه دادن به حرکت

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

outdoors: ⁦✔️⁩دشت و صحرا، دامن طبیعت outdoo ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

well up: I felt tears welling up in my eyes ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

waste time: [VERB] زمان را هدر دادن - وقت را تل ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keep waiting: معطل کردن - الاف کردن - ( یه جورایی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

seafarer: ملوان - فرد دریانورد SYN: sailor - ...

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

preside: VERB ریاست شورا/مجلس/جلسه را بعهده ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

conflagration: NOUN معنای دوستان: آتش جنگ - حادثه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reprehensible: سزاوار سرزنش - شنیع - مذموم - نکوهش ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

there's an emergency: یه کار فوری - فوتی پیش اومده e. g. ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

look after: مراقبت کردن - مواظبت کردن از کسی یا ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

squeaky: ⁦✔️⁩دارای صدای جیرجیر/جیغ جیغ A li ...

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

back there: اون پشت

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

sporadic: :Synonym - irregular - occasional ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

speculation: ⁦✔️گمانه زنی Adele: Anticipation b ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

crucial: ⁦✔️⁩بسیار مهم 1 ) This is a 💥cruc ...

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bid: ⁦✔️⁩مبلغ پیشنهادی ( دادن ) - قیمت خ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dinners: مهمانی ( های ) شام/ناهار How shoul ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

compliance: پیروی ( از قانون، توافقنامه و غیره ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take measurement: اندازه گیری کردن با استفاده از ابزا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

sell by date: Don't buy goods that have passed th ...

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

exacerbate: ✔️ ( شرایط یا مشکل ) بدتر کردن - تش ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

reintroduce: در مورد حیوانات: مجدداً رها کردن آن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

trigger: Verb ✔️موجب شروع کاری شدن، سبب شدن، ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

dispel: The police moved quickly to dispel ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

flair: ⁦✔️⁩شَم It was clear she'd be a gif ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

up ahead: There’s a sharp curve in the road u ...

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

because of: SYN: due to - owe to

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nibble: ⁦✔️⁩نوعی پیش غذا - اشتهاآور nibble ...

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

avenue: راه حل، راه They decided that the ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

adorable: ستودنی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

modification: اصلاح Modification of the engine t ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

drill: military drill ( maneuver= ) تمری ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

propensity: In the world that you envision, the ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

interim: Noun ✔️ ( زمان مابین دو چیز ) حین - ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

customary: مرسوم و معمول و روتین It was custo ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at last: بالاخره At last the guests began t ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

drastic: شدید 1 ) The supermarket is expecte ...

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

run through: 1 ) A ripple of applause ran throug ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

intrigue: ✅مجذوب و علاقمند و کنجکاو بودن یا ک ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

come up: ✔️ پیش آمدن - اتفاق افتادن ✔️ نیاز ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tastefully: ◾The owners have built a gift shop ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

chopper: آمریکا خودمانی: هلی کوپتر

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

bill: [NOUN] ✔️ لایحه ( قانونی ) The bi ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

wreck: 👌👈داغون ( از نظر روحی ) A: What ...

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

tend to: ✔️ معمولاً tend to prefer معمولاً ...

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

whine: What are the advantages and disadva ...

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

disapproval: I felt their disapproval مخالفت/ناخ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

here you go: بفرما!

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

earn: بدست آوردن ( پول و غیره ) ، ( پول ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

merger: 1 ) The merger is by no means a don ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

broad: ⁦🔰گسترده - وسیع - جامع 1 ) The st ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

insulate: ⁦✔️⁩محافظت کردن، مصون نگه داشتن I ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

first place: مقام ( رتبه ) اول

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

uncharted waters: ✅ موقعیتی که ناواضح و ناشناخته ست و ...

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

give a performance: اجرا کردن ( نمایش، شو، کنسرت و غیره ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

grim: ناخوشایند، ترسناک The report drew ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wind: Wind [n] 🗣️[وُیند] Wind [v] 🗣️ [و ...

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prowess: NOUN 🗣️پرَاؤ ئس SYNs: skill - art ...

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

mean to: ۱ ) ( کاربرد عامیانه ) ✅بدرفتاری ک ...

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

look hard: 👈گشتن تو اتفاقات و برخوردها و صحبت ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

charges: ۱ ) پرداخت ۲ ) مواد منفجره ی لازم ب ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

disciplinary: معنای دوستمون: ⁦✔️⁩رشته ای ( تحصیلی ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

liability: ✅وبال گردن، مایه دردسر، بار روی دو ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

literary: ادبی This is a crucial first step ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

intent: مصمم The company seems intent on b ...

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

proxy: معیار - شاخص More generally, peopl ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

oxidative stress: استرس اکسایشی 1 ) While free radica ...

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

siege: Noun [سیٖج] محاصره ( معمولاً در مور ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

lit up: گذشته light up . E. g . . . Goodb ...

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stardom: ⁦✔️⁩ستاره ( موسیقی، سینما و غیره ) ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tabloid: روزنامه نگاری تَبلوید ( Tabloid jou ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

anticipation: ⁦✔️⁩انتظار ( با اشتیاق و مشتاقانه ) ...

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

line dry: خشک کردن لباس ها با آویزون کردنشون ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

equinox: 🗣️ایٖکُ اِ ناٰکْس برابری مدت زمان ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

solstice: 🗣️ سُلْس تیٖس - تو تابستون بلندت ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

give a wide berth to: - give somebody/something a wide be ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

social cohesion: Social cohesion انسجام اجتماعی Nat ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ncr: *NonConformance Report* A nonconfo ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take reading: - برداشت کردن اعداد نشان داده شده ت ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

joint statement: معنای درست دوستمون: بیانیه مشترک � ...

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

enduring: ADJECTIVE بادوام و ماندگار برای مدت ...

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

turquoise: هم اسم و هم صفت هستش ۱ ) سنگ فیروزه ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

souq: ( کشور های عربی ) بازار SYN: marke ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trust: NOUN ✔️ تراست ( چند شرکت دارای یک م ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

enormous: ✔️ خیلی خیلی بزرگ - ( در مورد مکان ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go up: ✔️ ( از نظر ارزش و قیمت ) ترقی کردن ...

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

start up: ( موتور و غیره ) روشن کردن e. g. ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hereditary governance: حکومت موروثی 💠 Iran’s succession ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slurry pump: 🗣️[سْ لاریٖ] 🇬🇧 🗣️[سْ لِ ریٖ] � ...

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slurry: 🗣️[سْ "لا"ریٖ] 🇬🇧 🗣️[سْ "لِ"ریٖ ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

solitude: [NOUN] 🗣️[ساٰ "لِ" تود] اشاره دو ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

withstand: withstand/whistle سوت زدن/تاب آور ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shutter: Shutter Vs blinds shutter= کرکره ...

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

confide: ( راز یا امور خصوصی خود را با کسی ) ...

٥ ماه پیش

مدال‌های Farhood