پیشنهاد‌های دکتر محمد امین شیخ رشیدی (٤٢٩)

بازدید
١,٢٣٢
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مافی الذمه: آنچه در ذمه است متظور دین است که در ذمه مدیون مستقر است بنظر می رسد ذمه ظرف کلیات و احکام وضعی است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ماجرا: رویدادی غیر عادی و عجیب را گویند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مابازاء: آنچه در برابر چیزی داده می شود ترکیب این کلمه ما بــ ازاء است لذا مابه ازاء صحیح نیست، درعوض، دربرابر، درمقابل از معانی این کلمه است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مآب: پیواژه، ظاهر و رفتار شبیه چیزی داشتن منبع: فرهنگ معاصر فارسی تالیف استاد غلامحسین صدری افشار و خانم ها نسترن و نسرین حکمی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مسئولیت : ( حقوق خصوصی ) پذیرش و پاسخگویی عواقب سوء و آثار ناشی از نقض تعهدات قانونی وقراردادی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قابل استناد بودن: وصف دلیل، سند و مدرکی است که بتوان آنرا پشتوانه و دستاویز ادعای خود قرارداد، چیزی که بتوان به آن تکیه کرد و آنرا دلیل ادعای خود قرا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نازل منزل: جانشین یا جایگزین

پیشنهاد
٠

چنگی به دل نمی زد یعنی ناپسند و غیر مطلوب و نامناسب است

پیشنهاد
٠

الله لطیف بعباده یرزق من یشاء و هو القوی العزیز، آیه ۱۹سوره شوری از عجایب قرآن کریم است که قلم از بیان آن قاصر است این آیه دارای آثار، فواید و خواص ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Moot court یعنی شبیه سازی دادگاه، شبه دادگاه که جنبه آموزشی دارد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

عافیت اعم از صحت است و به معنی دوری از آفات و عاهات و بلیات است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دفاع بلا وجه: دفاع غیر موجه، دفاع غیر مسموع، دفاع بدون دلیل، چنانچه دفاع نفیاً و اثباتاً مقرون به دلیل نباشد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دستگیری در دو معنی بکار رفته است ا - گرفتن دست کسی به اعانت و کمک و یاری ۲ - گرفتن دست کسی به اتهام ارتکاب جرم، دستبند زدن و تحت نظر قرار دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دست رنج: مالی است که براثر رنج کار وفعالیت بدست امده است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دست اندرکار: در دو معنی بکار رفته است ۱ - کسی که در کاری دخالت ونقش دارد ۲ - کسی که در جایی به کاری مشغول است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دستاورد: نتیجه مهم و بزرگ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دسترس: جایی که دست به آسانی به آنجا می رسد، چیزی که به آسانی می توان به دست یافت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دست یازیدن: دست درازی کردن ، تجاوز وتعدی به نفس، مال، عرض دیگران

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

درماندگی:درمانده بودن، درمانده شدن توانایی انجام کاری را از دست دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خر دیزه: خر چموشی است به خود ضرر می رساند تا به صاحبش نفع نرسد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

درد و رنج عاطفی یا روحی خود را برای دیگری بیان کردن

پیشنهاد
١

از درجه اعتبار ساقط بودن: از اعتبار افتادن، بی روا شدن ، از ارزش افتادن ، بی روایی، از نفوذ و اعتبار افتادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در آستانه: وقتی در آستانه چیزی هستیم آن چیز بزودی شروع می شود یا بوجود می آید مانند در آستانه تحویل سال بودن یعنی بزودی سال تحویل می شود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

در برابر: در معانی زیر بکار می رود 1 - روبروی، در برابر آیینه ایستاد یعنی روبروی آیینه ایستاد. 2 - در عوض، به جای، در برابر کار انجام گرفته یعنی در ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دامنه یعنی دامن مانند، وند" ه" برای شباهت است و دامن لباس است از کمر تا زانو یا بلای آن و یا تا مچ را می پوشاند باتوجه به این مراتب دامنه، داری معانی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

انگیزه: کشش درونی که ما را به انجام کاری یا خوداری انجام کاری بر می انگیزاند، انگیزه عامل درونی و شحصی است این عامل را در حقوق مدنی جهت ودر حقوق جزا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تجسم: ایجاد تصویر از یک جسم در ذهن، یک جسم را در ذهن مصور کردن، بوجود آوردن صورت چیزی در ذهن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

صورت ذهنی: نقش بستن صورت اشیاءدرذهن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خوض کردن: عمیق فکر کردن، ژرف اندیشی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خوش ترکیب: کسی که هیأت زیبا دارد، کسی که شکل ظاهری زیبایی دارد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

خوار بار، بدون واو عطف درست است ترکیب وصفی نیست بلکه ترکیب اضافی مقلوب است و معنی آن "مواد لازم برای تهیه غذا" از قبیل برنج و آرد وحبوبات و روغن وغیر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

استعداد ذاتی:به توانایی ها و آمادگی هایی اطلاق می شود که در طبیعت انسان نهاده شده است این توانایی ها فطری بوده و در فطرت انسان وجود دارد و هر کس کما ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ورآمدن : مخلوط آب و آرد بعد از ورزدادن و فرایند تخمیر حجم آن بیشتر می شود و بالا می آید و آماده پختن می شود در حالت گفته می شود خمیر ور آمده است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

خَلق: ایجاد و ابداع توأم با تقدیر است ، اَصلُ الخَلْقِ التقدیرُ ، خلق ایجاد و ابداع توأم با اندازه گیری است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

صیفور: در زبان عبری گنجشک نر است و صفورا مؤنث آن یعنی گنجشک ماده آمده است در بعضی از متون مرد و زن بی آلایش نیز گفته شده است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خَلَف صدق: جانشین بر حق، خَلَف صالح: جانشین شایسته ، فرزندی که از اخلاق و رفتار آباء و اجداد خود پیروی می کند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رفع ید نقطه مقابل وضع ید است یعنی از چیری دست برداشتن و وضع ید بر چیزی دست گذاشتن است

پیشنهاد
١

کار خلاف قانون: کاری که مخالف مقررات قانونی است ، کاری که با قانون سازگار نیست و آنرا نقض می کند ، کار خلاف قانون، نقیض قانون است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خلأ قانونی: فقدان قانون در موضوع خاص.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خفقان: ۱ - درطب ، حالتی که بر اثر آن مشکل تنفسی ایجاد می شود و شخص در معرض خفگی قرار میگیرد ۲ - در حقوق ، سلب آزادی های فردی و اجتماعی از افراد جام ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خصلت: جمع آن خصال و خصایل است یعنی ویژگی رفتاری ، صفت خاص رفتار انسان که عادت او شده است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

داو: نوبت بازی، در بازی تخته نرد هر یک از دو حریف به نوبت بازی می کنند این نوبت بازی راد در قدیم �داو �می نامیدند . داوطلب: وقتی کسی داو می خواست/می ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خام در معانی زیر بکار می رود : 1 - نپخته یا ناپخته مانند گوشت خام 2 - بی تجربه مانند جوان خام 3 - تابیده یا تنیده نشده مانند نخ خام، زلف خام 4 - ن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تحت استیلا بودن : تحت تصرف کامل بودن ، در تسلط کامل قرار گرفتن ، تحت اختیار تمام واقع شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

به خاطر : دلالت بر انگیزه می کند ۱ - به خاطر کسی یعنی به پاس احترام کسی ، به جهت خرسندی کسی یا خشنودی کسی ، به خاطر خدا یعنی برای خشنودی و رضای خدا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به منظور: مبیّن بیان انگیزه است، به جهت ، به خاطر ، برای ازبرای ، به مناسبت ، به علت، به سبب ، به هدف ، به امید ، به هوای ، به قصد دلالت بر انگیزه می ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

حیّز امکان: قابلیت امکان ، قابلیت بودن یا شدن حیّز انتفاع: قابلیت استفاده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حوزه: ۱ - محدوده یا قلمرو جغرافیایی که تحت تاثیر یک پدیده طبیعی یا یک عمل یا رفتار است مانند حوزه استحفاظی ، حوزه انتخاباتی ، حوزه نفتی ۲ - محلی که ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

حُلّه : پارچه آراسته به زر و زیو، لباسی که متحلی به زر و و زیو باشد

پیشنهاد
٠

از حدود و چارچوب اختیارات خارج است