پیشنهادهای دکتر محمد امین شیخ رشیدی (٤٢٩)
جدا کردن حصص شرکاء در مال مشاع که آنرا تقیسم هم می گویند
زیادت در هر چیز که موجب برتری و تمایز آن می شود
مزیّت :زیادت در چیز که موجب برتری آن شود ، فضلیت
رنگ ، ویژگی
تجزیه دین به اجزاء مساوی یا نامساوی بر حسب زمان ایفاء دین
رد و بدل عوض و معوض در عقد بیع همزمان با یکدیگر است ( یداًبید ) بایکدست بدهد و بادست دیگر بگیرد. منبع: مبسوط در ترمینولوژی جلد دوم حق تالیف استاد دک ...
تفویض اختیار یا اعطای اختیار یا واگذاری اختیار ، دادن اختیار به دیگری است در حقوق خصوصی و عمومی
محرز کردن شایستگی ، معلوم کردن و اثبات شایستگی است
مقتضی غرامت را مغرم گویند
موجود زنده، جاندار
میانگین عمر افراد جامعه
تفهیم کردن ، آگاه کردن از موضوع
آنچه از باطن سخن برداشت می شود
بسط و گسترش معنایی
برداشت یا تصور
چیزی که فهمیده شده و نتیجه گیری شده
دچار سوءتفاهم شدن، برداشت نادرست کردن
دوزاری کسی افتادن: متوجه شدن ، فهمیدن
دور آگاهی، ارتباط ذهنی یا احساسی دو نفر از راه دور بدون هیچ وسیله ای
به همین خیال باش،
ذهن وقاد: ذهن تیز فهم
سؤ تدبیر: درست فکر نکردن و تصمیم گیری نادرست منبع : فرهنگ موضوعی فارسی تألیف استاد بهروز صفر زاده
اگر دویاچند شخص از یک کلمه یا از یک موضوع فهم یکسانی داشته نباشد بطوریکه برای هر یک مفهوم و معنی واحدی وجود نداشته باشند سوءتفاهم حاصل می شود
هرعمل نکوهیده را عدوان و هر عمل پسندیده را احسان می گویند
انجام عملی که بموجب قرارداد و یا عرف برای حفظ مال غیر لازم است
ترک عملی که بموجب قراداد ویا عرف برای حفظ مال غیر لازم است
دگرگون کردن ، عوض کردن
بر اثر: در پی ، در نتیجه
کشک خود را ساییدن: دنبال کار خودبودن و در کار دیگران دخالت و فضولی نکردن
ممنوع التصرف: صفت اشخاص یا اموال است ۱ - وصف اشخاصی است که از تصرف در اموال و حقوق مالی خود ممنوع می باشند مانند محجورین ، دیوانه نمی تواند در اموال ...
کنایه از ایجاد توطئه برای برکنار کسی از شغل یا کاری یا موقعیت شغلی کسی را به خطر انداختن
اکل مال غیر به باطل : هرنوع تصرف به ناحق در مال غیر
تصاحب کردن جهان ، تصاحب کردن منابع کشورهای دیگر
هرچیز خوب و مفید نعمت است
اجرای حکم: عمل کردن به مفاد حکم ، عملی کردن مدلول حکمی که از مرجع صالح صادر شده است
دردسترس: قابل استفاده
صبغه اخلاقی: رنگ و ویژگی اخلاقی ، جنبه اخلاقی
برهمکنش: تاثیر متقابل
کار انجام شده و آثار و نتایج آن
کهنه و مستعمل که فاقد اثر ، نفوذ و جاذبه است
استطراداً:در حاشیه وبه اقتضای موقعیت منبع : فرهنگ موضوعی فارسی تألیف استاد بهروز صفر زاده
الزام: تعهد است ، الزامات تعهداتی که از قانون یا قرارداد ناشی می شود بطوری کلی عمل حقوقی ، واقعه حقوقی و قانون منشأ الزامات و تعهدات خواهند بود
بروز عذر مانع اجرای تعهد
هنجار: رفتار مورد پذیرش افراد جامعه
طرح دعوی در مراجع صالح قضایی
تحت اختیار
تحت تصرف درآوردن
تحت تصرف و سلطه بودن