پیشنهادهای منصور ناصری (٥٢١)
دست و بالم خالیه my hands are tied پول و پله ندارم
ناشی شدن
ترک عادت سخت است
برو کنار move aside
فشرده تر
ناله کن moan of the wind زوزه باد
اونقدر مهربون باش که شرمنده بشن به زبون گرفتن با پنبه سر بریدن شیرین زبانی کردن
با پنبه سربریدن شرمنده کردن کسی با مهربانی کردن
عبور کردن
I'm tickled pink خیلی ذوق زده ام
حرف هات تموم شد؟ تموم شد؟ موقعی که کسی حرف هاش تموم میشه استفاده میشه
I ate the crow غلط کردم شکر خوردم
لباس مبدل نپوش تغییر چهره نده
این چیزی که او گفت
چیزی به ذهنم نرسید چیزی تو سرم نیست
i can't wait to see you بی صبرانه منتظرتم لحظه شماری میکنم برای دیدنت
ما قسمت هم هستیم با هم جور بودن برای هم ساخته شدن
قلبم شروع میکند به تپیدن
فقط میخواهم تنها باشم
فقط میخواهم که تنها باشم
شاید داریم قضیه رو گندش میکنیم
از صد صفحه اول
از تو نگذشتم فراموشت نکردم
. Today, People are working their butt off این روزها مردم سخت کار میکنند سخت کار کردن
مردد هستم . تردید دارم im dubious
dead down I'm dead down هیچ حسی ندارم
ناتوان You're nothing but a sjon تو ناتوان هستی
به معنای ناتوان بودن تو ناتوان هستی
بگذار جا بیفته قشنگ در موردش فکر کن
سخت کار کردن People are working their butt off مردم به سختی کار میکنند
What you know about rolling down in the deep در مورد غلط زدن در بدبختی ها چه میدونی؟ Rolling down in the deep خلسه فکری
I'm so jammed up خیلی سرم شلوغه . . مشغله کاری زیادی دارم I'm very busy
Would you take my call جواب تلفن من رو میدی ؟
We can take it real slow میتونیم آروم پیش بریم به آرامی پیش ر فتن و سخت نگرفتن
ابراز همدردی کردن Hope you can show me a little sympathy امیدوارم بتونی کمی باهام ابراز همدردی کنی
خودت رو به اون راه نزن
i eat shit من غلط بکنم من گه بخورم
get over it باهاش کنار بیا بیخیالش شو
سرخوشم I must be miles up معنی کلی:خیلی سرخوشم
بالا بالاها A angel sent from above up فرشته ای که از اون بالا بالا ها فرستاده شده
رگ خواب منو میدونی have a way with somebody
انگار که
این همونه این همون نیمه گمشده من هستش
نیمه گمشده ات نبودم
من رو گول زدی
از عشق فراری بودن You're a outlaw running from love
خودت تنهایی You're on your own there is no someone خودتی و خودت کسی نیست
you're way off base از موضوع خیلی پرتی
باید The way it was meant to be seen این طوری که باید دیده میشد
You'd better be wearing clothes بهتر که لباس تنت باشه بهتر که. . . .