پیشنهادهای منصور ناصری (٥٦٤)
هیچ چیز ماندگار نیست
تو باعث شدی که من اینکار و انجام بدم
از امروز صبح
آیا به عشق در نگاه اول اعتقاد داری؟
کاری که شما باید انجام دهید. . . What you should do just toss them in the trash کاری که شما باید انجام دهید اینکه بندازی آنها رو تو سطل اشغال
یکی روی دیگری A pile of papers arranged one on top of another یه دسته ای از کاغذ ها به طور مرتب یکی روی دیگری
stand firm ثابت قدم بودن مصمم بودن قاطع بودن در عمل
We can real take it slow ما واقعا میتونیم آهسته آن را پیش ببریم
نامحسوس بودن ( تابلو نبودن )
خیلی واضح و روشن می شنوم که داری چی میگی
گرفتن چیزی از دست کسی
کنار آمدن ؟How could I live in myself چطور با خودم کنار بیام؟
تو من رو پیچوندی من رو قال گذاشتی
خیلی خوشحالم از خوشحالی دارم بال در میارم از خوشحالی دارم پرواز میکنم
I should have known better باید عقلم میرسید
شوخی کردم I was jocking
نمیتونی با من در بیوفتی
?Have you ever had a grirl up here آیا تا بحال با دختری آوردی اینجا؟ آوردن یا دعوت کردن شخصی به مکانی
به چه اساسی به چه هدفی به چه منظوری At what point did you think this was a successful marriage به چه حسابی تو فکر کردی که این یک ازدواج موفق بود؟
طی چند سال اخیر طی یکی دو سال گذشته
در امتداد یه مسیر مشخص
don't bullshit چرت و پرت نگو این چرندیات رو نگو
خوشحالم
سخن گفتن با. . . . . You were a delight to talk to حرف زدن با شما لذت بخش بود
اقدام قانونی انجام دادن
این موضوع رو داری خیلی بزرگ میکنی اصطلاح:از کاه کوه ساختن make too big a deal
جذابیت جنسی
I totally hear you کاملا متوجه میشم داری چی میگی
عضویت در. . . . .
همان روزی است که. . . .
واسه چیه؟ درمورد چی هست؟
خوب پیش رفتن رو به جلو رفتن I hope It goes great . امیدوارم خوب پیش بده It went great. . خوب پیش رفت
The world aren't all sunshine and rainbows زندگی همیشه به وفق مراد نیست
واگذار کن تسلیم کن برگردان
این به ضرر ماست
it's weird عجیب و غیر طبیعی است
ضایع است ناجور است
شما قرار نیست که این کارو انجام بدهید
آنچه که
اصلاح:قرار بود اینطوری بشه ولی برعکس شد
چقدر عالی بنظر میرسه
حکم محدودیت
طول میکشد It takes ages for me too this این سال ها برای من طول میکشد
هیچ خبری نیست ?How was your day pretty much the usual, nothing new روزت چطور بود؟ مثل همیشه. هیچ خبری نیست
اصطلاح؛ این کار اصلا هم جالب و خنده دار نبود
مزخرف است چرت و پرت It's bullshit
در مورد آمدن You're so uptight about you mom coming تو خیلی ناراحت و دلخوری در مورد آمدن مادرت
به یک ایده ای رسیدم یک ایده ای به سرم زده
حال و روزم خوب بود وضعیتم و شرایطم خوب بود
اون موقع نمیدونستم