پیشنهاد
٠

بیماری دژنراتیو دیسک؛ یا بیماری دژنراسیون دیسک بیماری دژنراتیو دیسک ( DDD ) یک بیماری شایع در افراد مسن است و زمانی رخ می دهد که دیسک های بین مهره ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

حافظه ی کلامی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

برای محکم کاری She eats a balanced diet, but takes vitamin pills anyway, to cover her bases او رژیم غذایی متعادلی دارد، اما برای محکم کاری قرص های و ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

رابطه ی همزیستانه در طبیعت بین گونه های مختلف جانوری و گیاهی هم دیده می شود. همزیستی ارتباطی نزدیک و طولانی بین دو یا چند گونه ی متفاوت بیولوژیکی اس ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

معادل استروژن بیگانه را پیشنهاد می دهم. xeno در انگلیسی پیشوندی به معنای بیگانه است و معادل این کلمه در زبان عربی نیز استروژن اجنبی است.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

حس سردرگمی ذهنی و شفافیف ذهنیِ کاهش یافته که موجب می شود نتوانید شفاف و درست فکر کنید. به این حالت مِهِ مغزی ( brain fog ) و همچنین ناکارآمدی شناختی ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به حسابِ چیزی گذاشتن: You can chalk the drinks up to my account نوشیدنی ها را به حساب من بگذارید. chalk up that win to luck آن برد را به حساب شانس ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بریدن از همه چیز، خسته بودن و کلافه بودن از زندگی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صمیمانه، دوستانه، غیررسمی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در معنای مذهبی به کسی که در اصطلاح رستگار شده می گویند

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از این اصطلاح برای اشاره به مشروب خواران منزوی در میخانه استفاده می کنند که به خسته کننده بودن و تحمیل داستان های طولانی و تکراری به دیگران معروف اند ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صفتی برای اشاره به چیزی دارای اهمیت جهانی، یا چیزی که لنگه ندارد.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چاخان

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در کامنت قبلی خودم در سطر اول �فخرفروشانه� درست است. و اما ریشه ی کلمه ی bull به معنای ذکرشده: کلمه ی �bull� منشأ مشخصی ندارد. حدسی تاریخی می گوید ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صحبت های بیهوده و فخرفروشان؛ حرف دروغ یا مزخرف در زبان انگلیسی معنای اصطلاحی bull به این ترتیب است: * اغراق، دروغ، چرند * مضحک و مسخره * اشاره به مر ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بدون خجالت

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انتقاد شدید مثال: "he faces a mauling at next week's conference" �در کنفرانس هفته ی آینده با انتقاد شدیدی مواجه می شود. �

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیش از حد باهوش بودن ین اصطلاحی از انگلیسی بریتانیایی است و برای بیان میزان هوش فردی استفاده می شود که از فرط باهوشی کارهایش گاهی به حماقت تنه می زنن ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این اصطلاح به معنای محکم گرفتن یا نگه داشتن چیزی است به طوری که روی آن امکانِ اعمال زور یا کنترل داشته باشید. مثال: The climber couldn't get a purch ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این اصطلاحی است در اشاره به یکی از درس های مدارس آمریکا ( بخصوص در کلاس های ششم تا هشتم ) که در آن دانش آموزان اصول سخنرانی و مناظره را یاد می گیرند. ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صدایی در انزوا؛ این اصطلاح وقتی به کار می رود که کسی نظری را بیان می کند که خلاف نظر رایج است و هیچ کس جدی اش نمی گیرد.

پیشنهاد
٠

پناهگاهِ زنانِ آزاردیده؛ پناهگاه زنانی که مورد خشونت خانگی قرار گرفته اند

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سبکی در نوشتن که لحنی بیش از حد دراماتیک و تقریباً بیمارگونه دارد و معمولاً با طنز همراه است. فرض کنید از انزجار یا خشم اغراق آمیز برای مسخره کردن چی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تخریب شخصیت؛ لکه دارکردن شخصیت

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عمل لکه دارکردن شهرت یا شخصیت کسی، اغلب از طریق شایعات بدخواهانه یا اتهامات نادرست.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیوانگی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

ویژگی برآیندی این مفهوم به ویژگی ای اشاره دارد که از تعامل و برهمکنش عناصر ساده ی سازنده ی یک سیستم به وجود می آید، ولی نمی توان آن را با بررسی تک ت ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بسیار محترم؛ عنوانی تجلیلی رسمی و سنت - محور است که به طور سنتی به اشخاص و نهادهای جمعی خاصی در بریتانیا پسااستعماری، کانادا، استرالیا، نیوزیلند، برخ ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بر اساس فرهنگ لغت انگلیسی کالینز، leap of logic عبارت است از "نتیجه گیری در مورد همه یا بسیاری از نمونه های یک پدیده بر اساس تنها یک یا فقط چند نمونه ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همدلانه؛ به طور همدلانه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این بیماری سرخجه یا سرخک آلمانی ( نه سرخجه آلمانی ) است. توجه داشته باشید که سرخجه با سرخک متفاوت است.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

علیت معکوس ( در فلسفه ) : به هر کدام از پدیده هایِ فرضی یا فرایندهایی می گویند که علیت را معکوس می کند و اجازه می دهد که یک معلول، پیش از روی دادنِ ع ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

در اصطلاح: کوته بین، کسی که قادر نیست آینده نگر باشد

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غیرقابل اصلاح ( درباره ی قوانین ) ، غیرقابل تغییر

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

طبق تعریف دیکشنری مریام - وبستر: . اصطلاح ردنک معمولاً به فردی سفیدپوست اشاره می کند که در شهری کوچک یا حومه ی شهرها به ویژه در جنوب ایالات متحده زند ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

لودادن پایان کتاب یا فیلم

پیشنهاد
٠

اصطلاحی که معنایش این است: باید با دیده ی شک و تردید به آن نگاه کرد. مثال: I always take Sandy's stories about illnesses with a grain of salt—she t ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عروسک وودوو

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

دوستان توجه کنید که املای درست این کلمهfulfillment است.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

دوستان توجه داشته باشید که واژه های مصوب داریم و در متن های علمی معتبر از این واژه ها استفاده می شود. نمی شود برای هر واژه ای معادل های دلخواه استفاد ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

بَس عالم؛ اصطلاح پیشنهادی دکتر رضا منصوری، مدیرمسئول ماهنامه ی نجوم و استاد فیزیک. توجه داشته باشید که کلمه ی universe از uni به معنای یگانه، یا تک ...

پیشنهاد
٠

اصطلاحی است با معنای تحت اللفظی سازه ای از چوب و آدامس در اشاره به هر چیزی که با ابزارهای دم دستی ساخته شده باشد و بنای قابل اعتماد و محکمی نداشته با ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خوش روانی یا یودایمونیا در فلسفه به معنی دارابودن روان خرسند، سالم، شاد و غنی است. در فلسفه ی اخلاق، خوش روانی به کردارهای درستی اشاره دارد که رفاه ر ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاحی است به معنای استفاده از کسی یا چیزی برای انجام هدفی خاص در مواقع لزوم ( گاهی حالتی از اجبار و اضطرار هم درش هست ) مثال: - به کارگرفتنِ پزشک ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ماشینِ حسابداری، ماشین حساب الکتریکی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در ارجاع به. . .

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آشفتگی، درهم ریختگی، سردرگمی، پیچیدگی، گیجی، نامشخص بودن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

of extraordinary quality, as if arising from some external creative impulse. * دارای کیفیت فوق العاده "they had to thank the goalie for some inspire ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ایده ی بدیع، ایده ی خلاقانه / فکر بدیع، فکر خلاقانه "an inspired idea" is correct and usable in written English. You can use it when you want to let ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به ظاهر ساده؛ به ظاهر پیش پاافتاده

١