تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به ظاهر ساده؛ به ظاهر پیش پاافتاده

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انتزاعی بودن، مجردبودن، مطلق بودن، مبهم بودن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به علتِ، به سببِ ( مثالی از ریاضیات: ) George Cantor thought, perhaps all infinite sets, by dint of being inexhaustible, were of the same magnitud ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بدون تخصصی در ریاضیات

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترجمه ی تحت اللفظی این عبارت �برون آیی از پستو/گنجه� است اما در اصل اصطلاحی است در اشاره به خودافشایی افرادجامعه ی ال جی بی تی ( همجنسگرا، دوجنسگرا، ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غیرقابل طبقه بندی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

درشت هیکل و باوقار طوری که بیننده را تحت تأثیر قرار می دهد.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[در سیرک و بوکس و غیره] دید کامل، دید بدون مانع منبع: فرهنگ انگلیسی - فارسی پویا، محمدرضا باطنی، نشر فرهنگ معاصر

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[در سیرک و بوکس و تئاتر و غیره] صندلی ردیف اول یا جایگاهی با دید کامل و بدون مانع منبع: فرهنگ انگلیسی - فارسی پویا، محمدرضا باطنی، نشر فرهنگ معاصر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خودحمایتگری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در ادبیات حقوق معلولیت: گروه های خودحمایتگری ( گروه هایی که افراد دارای معلولیت برای مطالبه گری درباره ی حقوقشان راه اندازی می کنند )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

این کلمه با همین املا ( musth ) یا گاهی ( must ) در اصل از کلمه ی مست فارسی گرفته شده است. معنای این کلمه حالتی در فیل های نر به هنگام آمادگی شان برا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عبارتی واردشده از زبان اسپانیایی به زبان انگلیسی به معنای مبارزه یا مسابقه ی مستقیم بین دو نفر. معنای تحت اللفظی عبارت �دست به دست� است. این عبارت در ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گفت وگوگشا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

کاری را بی نهایت عالی و بی نقص انجام دادن مثال: you nailed it. گل کاشتی. ( کارت عالی بود )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

[فهرست و غیره] کاهش دادنِ تعداد، رساندن به تعداد کمتر ممکن است با down یا بدون آن به کار رود. We need to winnow ( down ) the list of the candidates ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

با معادل روان خراش که یکی از دوستان پیشنهاد دادند خیلی موافقم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بسیار مشتاق. ( sold on something ) I can't say I'm sold on the idea. ( نمی توانم بگویم خیلی مشتاقِ این ایده ام. ) https://dictionary. cambridge ...

پیشنهاد
٠

انسفالوپاتی مزمن جراحتی ( ناشی از ضربه )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گفت وگوی هدایت شده، گفت وگوی جهت دار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گفت وگوی فی البداهه و بدون برنامه ی قبلی، گفت وگوی بدون جهت خاص

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

�همزاد پنداری� چیست؟ پیشینیان اعتقاد داشتند که هر انسان، یک همزاد مخصوص به خودش را دارد و ارتباط روانی و عاطفیِ تنگاتنگی بین این دو برقرار است. مثلا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

صفتی برای اشاره به هر چیزی که عاری از هر گونه اضافات است و در ساده ترین حالت خود به سر می برد. مثلاً این صفت برای سبک ادبی یک نویسنده ممکن است استفاد ...

پیشنهاد
٠

در حال رفتن، بدون برگشتن، چیزی را خطاب به کسی پشت سر گفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

عق زدن بدون اینکه چیزی برای بالاآوردن در معده وجود داشته باشد. حالت عق زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یک قرص نان در انگلستان و ایرلند. این نان ممکن است خیلی ساده یا انواع نان های ترکیبی پخته شده با شیر و کره باشد. بَپ ها معمولاً برای درست کردن ساندویچ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ساندویچ صبحانه در ایرلند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زن جوان پری رو

٢