تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

note" do not use these words cause they have different meaning aspire inspire

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

بسیار پرکاربرد در رایتینگ to be an eyesore >>> something that is really ugly to look at the emergence of modern appartements is considered as an e ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

بهترین کلمه تو فارسی ابراز کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

فوریت و دستور کار

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٤

4 لغت مناطق شهر نشینی پرتکرار rural روستایی urban شهری درون شهری suburb برون شهری country side مناطق مرزی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بهترین معادل این کلمه تو فارسی "" تشویقی "" هستش چون این کلمه برای کارمندان و محیط کار بکار میره.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

genius is one percent inspiration and 99% persperation

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

curious skeptical

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

مواد غذایی که برای درست کردن غذای دیگ استفاده بشه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٤

pivitol role کالوکیشن عالی برای رایتینگ نقش محوری کلیدی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

hospitality industry صنعت خدماتی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

green دوستدار محیط زیست EPA environmental protection assoicity

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی مهمی که توی writing بدرد میخوره : ( also sharpen something ↔ up ) to improve something so that it is up to the necessary standard, quality etc ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

the meaning of word arrangement is used to know the concept of future tenses 1 Will >> when we haven't arranged for s. t to talk about future events ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

equip تجهیز کردن facilitate تسهیل کردن provide فراهم کردن PAY ATTENTION : do not use these three verbs instead

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

there are three similar words you might be confused Altitude ارتفاع Attitude نگرش Latitude عرض جغرافیایی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

the synonyms for this verb withstand tolerate stand remain alive

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همه گیر

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٨

به عنوان فعل به معنی از عهده کاری برامدن سرو کله زدن حل کردن موضوعی synonyms : cope with deal with

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

چیز / ماده/ مواد تشکیل دهنده/ با staff به معنی کارمند یا کادر اشتباه نگیرید

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

some times it means particular values that you are in just in limited time = belonging تعلق داشتن به جایی چیزی نه فقط مالکیت چیزی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

permanent به معنی دایم = fixed مخالف temporary به معنی موقت for limited time

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

2 تا معنی داره معنی اول noy exactly = approximately تقریبا معنی دوم تند و خشن = not smooth roughly speaking بطور صریح

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمات مشابه این کلمه > myth افسانه mystery سر رمز stereotype باور کلیشه illusion توهم

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

obsess تفکر وسواس گونه preoccupy گرفتار چیزی شدن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی تاب کسی که یکجا بند نمیشه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

desperate به معنی ناچار inevitable به معنی حتمی الوقوع اجتناب ناپذیر

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

این کلمه اخیرا وارد زبان فارسی هم شده بیشتر بین پزشکها و روانشناس ها که میگن فردی دچار تروما شده یعنی اسیب روانی عمیقی که در لایه های ناخوداگاه مغز ...