پیشنهاد
١

idiom - informal If you say that someone talks the talk but does not walk the walk, you mean that they do not act in a way that agrees with the thing ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در همه حوزه ها در همه ابعاد همه گیر فراگیر The changes will cause problems right across the board. این تغییرات مستقیماً مشکلاتی را در همه ابعاد ایج ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هرچی فکرشو بکنی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از خجالت مردن از خجالت آب شدن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سر صبر، سر حوصله، با سرعت و روند دلخواه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح "عمق احساسی" به توانایی درک و بیان احساسات پیچیده و عمیق اشاره دارد. این مفهوم به میزان توانایی یک فرد در تجربه، درک و بیان احساسات مختلف مانن ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وفاداری مشتری به معنی حمایت دائمی یک سری از مشتریان ازکسب و کارشما می باشد، درواقع مشتری وفادار به مشتریانی گفته می شود که بخش زیادی از یک نیاز مشخص ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خطری که همراه کاری هست و از ان نمیشود اجتناب کرد

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سکونت موقت یا دائمی انسان در یکی از اجرام آسمانی مانند یک سیاره یا یک قمر و یا ارسال ربات ها به آن اجرام و اکتشاف و بهره برداری از منابع طبیعی آن اجر ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رفتار مجرمانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

گروه اسمی hence یعنی: گروه اسمی به همین خاطره/به این دلیله مثال ها رو بخون تا متوجه بشی: I fell off my bike yesterday hence the bruises. دیروز از ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ساز مخالف زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چارچوب های اخلاقی/اصول اخلاقی هر فرد یا محیط

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

انتخاب بین بد و بدتر a stark choice ( =a choice between two unpleasant things that you must make ) We faced a stark choice: steal or starve ما با یک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

The basic services commonly include: education. health care. social housing. essential food. buses and trains. basic internet. legal aid and re ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مهارت و زبدگی ( با دست ) “He can do any sort of work requiring handiness and dexterity” در دسترس بودن synonyms: accessibility, availability, availa ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به سرعت خرج کردن پول ( اتش زدن به مال ) If we keep burning through cash like this, our company will be bankrupt by the end of the year!

پیشنهاد
١

نشستن پای کاری ( تمرکز روی کاری کردن و ان را انجام دادن یا مشکلی را حل کردن ) to try to solve a problem or deal with something that needs to be done ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اعتقاد راسخ طرز فکر غیر قابل تغییر درباره یک موضوع دیدگاه ذهنی کلی درباره ان موضوع تعصب نسبت به یک موضوع

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

چیزی که جاگیره، فقط فضا رو اشغال کرده و کارایی نداره به شخص بی فایده و به درد نخور هم میگن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

جسارت به خرج دادن to be willing to do something that is extreme:

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در مظن اتهام بودن مورد ظن قرار گرفتن

پیشنهاد
١

هرچه پیش آید خوش آید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

هدف، آرمان، خواست، خواسته، آرزو، تمایل/ عزم، شوق، انگیزه، میل، همت، اراده، جاه طلبی، بلند همتی شدید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برداشت غلط از یک موضوع یا شرایط

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سد راه . . . . شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

میمیک صورت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به کسی پاسخگو بودن در قبال چیزی مسئولیت داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

سرپا ( نگه داشته شده ) مرتب و ترتمیز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به طور نامتوازنی/ نامتناسبی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نوسازی شهری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دلیل موجه - دلیل قانع کننده make a case for something دلیل قانع کننده اوردن We will only publish a new edition if you can make a convincing case for ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

واقف بودن بر چیزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جزیرهٔ گرمایی شهری ( به انگلیسی: Urban heat island ) به پدیدهٔ بالا بودنِ چشمگیرِ درجهٔ دمای برخی از شهرها یا مناطق شهری در مقایسه با حومه شهر یا محد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

خاطر نشان کردن ( اهمیت و پرداختن به چیزی و یا مسئله ای را )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مشتری ثابت ( این واقعیت که مشتری برای خرید محصولات یا خدمات بیشتر از همان شرکت باز می گردد ) More than half our bookings came from repeat business l ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در زمانبندی مناسب و درست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

به تصویر توجه کنید

پیشنهاد
٠

مورد پسند کسی بودن ( فرمال ) I hope everything was to your liking, sir. امیدوارم همه چیز مورد پسند شما بوده باشد قربان. The second half is more ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

موشکافانه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

در جریان keep me in the loop منو در جریان بذار/نگه دار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

پشم ریزون

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

شیطنت کردن بازیگوشی کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

حرف خود با به کرسی نشاندن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

در جواب سوال یک نفر به معنای حتما certainly; of course. "‘Can I watch?’ ‘Sure thing. ’"

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

برگ ریزون اتفاق/خبر/تجربه. . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

وقت میبره زحمت میبره تلاش میخواد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

به هر دری زدن کنایه از تلاش زیاد کردن برای انجام کاری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

Do - It - Yourself Books کتاب های خودخوان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

حواست باشد تا فلان کار رو بکنی

١