تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

stay with میشه سر کردن با چیزی : to continue using or doing ( something ) I know the work is hard, but if you just stay with it for a while longer, ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نیروی حیات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کلمات قادر به بیان آن نیستند ( احساسات و. . . ) کلمات از بیان آن عاجزاند ( قابل توصیف نیستند )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در معنای فعل: زیر نظر داشتن یک چیزی ک میخواهی داشته باشه یا مشکوک است مدتیست چشمم دنبال ان چیزی است • The dog sat there eyeing my sandwich as I ate.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

. Supposing we miss the bus, how will we get to the airport? به فرض که/گیریم که /فرض کن که از اتوبوس جا بمانیم، ( آن وقت ) چطور خود را به فرودگاه ب ...

پیشنهاد
١

جار زدن به همه گفتن اعلام کردن چیزی به عموم

پیشنهاد
٠

برگ برنده داشتن

٢