پیشنهادهای بابک (٣٣)
معامله کردن ( به قیمت فلان )
تاخت زدن ( کالای قدیمی با کالای جدید و پرداخت الباقی آن )
دستۀ جغدها: a parliament of owls
کشیدن ( دندان ) یا درآوردن ( قسمتی از بدن با جراحی ) ، حل وفصل کردن ( اختلافات )
داشتن چیزی در جایی یا آوردن کسی برای کاری
بد آمدن یا متنفر بودن ( از کسی به خاطر چیزی ) - اختلاف داشتن ( با کسی به خاطر چیزی )
ابراز علاقه کردن، با علاقه توجه کردن ( به کسی یا جناحی )
ابراز علاقه کردن
واژه مصوب فرهنگستان فارسی: بیمار بر
واژه مصوب فرهنگستان فارسی: به آزمایی
چاپ اول، دوم یا سوم کتاب ( با فاصله کم از چاپ اول ) : 2nd, 3rd, 4th, etc Printing تجدید چاپ کتاب ( با فاصله بسیار زیاد از چاپ قبلی ) : 2nd, 3rd, 4t ...
عملیات ایذایی ( در جنگ ) : harassment operation
حس شاعرانه ( زیبا، باوقار و پر از احساس )
آسیب دیدن یا کشته شدن ( در تصادف رانندگی ) ، ضربه زدن و انداختن، دزدیدن
از یک اتفاق خاص مطلع شدن یا درگیر یک فعالیت خاص شدن
زیر آب کسی را زدن
گندمیان
وادار کردن کسی به ترک جایی یا استفاده نکردن از چیزی، پایین پریدن ( از ارتفاع )
خوب ماندن یا خوب عمر کردن
مردان ( همکار ) ، سربازان ( درحال جنگ )
مشکلات و دشواری ها
حس خاص بودن
زردنبو ( توهین آمیز )
مجازات شدن، رسیدن عذاب ( در انجیل )
در انگلیسی بریتیش: پرداخت فوری، در جا پرداخت کردن در انگلیسی امریکن: کاملا صحیح
sympathy: هم مسلکی ( علوم سیاسی )
خفن ( یعنی همراه با حس ترس و احترام شدید ) : awful
خفن ( یعنی همراه با حس ترس و احترام شدید ) : awful
ناشتا به انگلیسی میشه: fast
شمع خودرو : spark plug
. . . لذت بخش!، . . . خیلی حال میده! ( غیر رسمی )
پیاده یا سرباز ( در بازی شطرنج ) : pawn سرباز ( در ورق بازی ) : jack, knave
حقوقدان یعنی Jurist که مفهوم متفاوتی با وکیل حقوقی دارد در حقیقت نظریه پرداز حقوق یا حقوقدان کسی است که در زمینهٔ دانش نظری حقوق به مطالعه و پژوهش می ...