محمدشفیعی - جزئیات مدال‌ها

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

incessant drinking: میگساری پیوسته و ادامه دار

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

incessant rains: بارانهای پی درپی

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ultra violet rays: پرتوهای فرابنفش

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

resist conscription: تن ندادن به خدمت سربازی

٤ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

resist paste: خمیر اسیدی برای کاربرد در صنعت چاپ ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

resist dyeing: رنگرزی مقاوم در نساجی

٤ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٤ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خسبیدنی: عمل خوابیدن. خفتن

٤ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

velvet upholstery: روکش مخملی

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

under the charge of: تحت تصدی یا مسوولیت کسی بودن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

observant family: خانواده مراقب خانواده سنتی دنباله ک ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

comprehensive check up: بازرسی جامع

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it once drew: زمانی جلب توجه میکرد

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

he moved off campus: او ترک خوابگاه کرد

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

she went on strike: او اعتصاب کرد

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blend into one another: باهمدیگر ترکیب شدن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

severe fatigue: خستگی شدید

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grow wheat: کاشتن گندم

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

inferior status: موقعیت پایین تر

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hazy weather: هوای مه آلود

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

renew friendship: تجدید دوستی

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

under the revised rules: طبق قوانین اصلاح شده

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unload the cargo: تخلیه بار یا محموله

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

burst blood vessel: پارگی رگهای خونی

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

greedy landlord: صاحبخانه حریص

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

precise vision: دید دقیق و صحیح

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it far surpasses: بسیار پیشی می گیرد پیشی گرفتن منظور ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in a terrible rage: در خشمی وحشتناک

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the so called expert: جناب به اصطلاح متخصص

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fierce multitude: جمعیت خشمگین

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

how grateful: چقدر سپاسگذار. . . .

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vicinity of city: مجاورت شهر

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pledge loyalty: عهد وفاداری

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

observant warden: سرپرست ناظر نگهبان مراقب

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

plea for a light sentence: درخواست مجازات سبک

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

icy parking lot: محوطه پارکینگ یخزده

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

democracy won't perish: دموکراسی نخواهد مرد

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

appropriating funds: تخصیص بودجه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

casual manner: رفتار معمولی

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tendency to exaggerate: تمایل به مبالغه گویی

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

enormously appealing: بسیار جذاب

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be underdog: بازنده و توسری خور بودن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get a gleam in eyes: برقی در چشمان ایجاد شدن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vertical position: حالت ایستاده

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

minister of defence: وزیر دفاع

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

yes man employee: کارمند بله قربان گو

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

how do matters stand: روال امور چگونه است

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

reliable testimony: شهادت دادنی که در دادگاه قابل قبول ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

vulnerable target: هدف آسیب پذیر

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٦٠٠ رای

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

backup account balance: موجودی حساب پشتیبان

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه بان برتر قرن اسیا: اشاره به عقاب آسیا ناصرخان حجازی

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

appeals council: شورای استیناف

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

appropriate interaction: تعامل مناسب

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prosecuter chamber: اتاق دادستانی

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prosecutor's appeal: فرجام خواهی دادستان

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a great deal of mess and noise: کلی شلوغی و سروصدا

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the sole beneficiary: تنها ذینفع . . .

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take serious precaution: انجام اقدامات احتیاطی جدی

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

earnest request: درخواست و خواهش جدی

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زینهار نهادن: چیزی را نزد کسی به امانت گذاشتن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

registered bond: اوراق قرضه تبت شده

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

registered corporation: شرکت ثبت شده

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

selection of desired outcome: گزینش استصوابی

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

un high commissioner for refugees: کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در ا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hobble and wobble: لنگیدن و تلوتلو خوردن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

plea of temporary insanity: ادعای جنون ادواری یا موقت

١ ماه پیش

ثبت ١٠ دیدگاه

-

بپرس

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wrinkled clothes: لباس های چروکیده

١ ماه پیش

تایید پاسخ صحیح

-

بپرس

-

معادل فارسی عبارت زیر را لطفا بفرما ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نخچیر جوی: کسی که در جستجو و آرزوی شکار است

١ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

گزینه الف صحیح میباشد الیم یع ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ترتلو: ما لرهای بهبهان و کهگیلویه میگیم تر ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

agent of necessity: وکیل اضطراری در حقوق

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

agent defence: پدافند عامل

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

agent bank: بانک عامل

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

intercontinental missile: موشک قاره پیما

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

intercontinental rift: کافت های بین قاره ای در زمین شناسی

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sense of sympathy: حس همدردی

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cloud fertilization: بارورسازی ابرها

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

peaceful approach: رویکرد مسالمت آمیز

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stunt coordination: هماهنگ کنندگی بدلکاری

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bank over debtors: ابر بدهکاران بانکی

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intravenous injections: تزریقات داخل وریدی

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pedestrian lanes: خطوط عابر پیاده

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

organic compound: ترکیبات آلی

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

celebrating of the status of the teacher: بزرگداشت و تجلیل از مقام معلم

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

skin infections: عفونت های جلدی

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

peace treaty with egypt: معاهده صلح ۱۹۷۹ بین اسرائیل و مصر

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adjective compounds: ترکیبات وصفی

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

halting peace talks: توقف مذاکرات صلح

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

volumetric water content: میزان رطوبت حجمی در آب و خاک

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

volumetric mass: جرم حجمی

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

proposed amendments: اصلاحات پیشنهادی

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

volumetric convergence: همگرایی حجمی در معدن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

volumetric displacement meter: کنتور حجم در نفت

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

land reform: اصلاحات ارضی

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ascension night: شب عروج

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

council elections: انتخابات شوراها

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

republican senator: سناتور جمهوری خواه

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

white revolution: انقلاب سفید انقلابی بر پایه دوری از ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sociology terms: اصطلاحات جامعه شناسی

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

head of refereeing department: رئیس دپارتمان داوری

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

treaty of amity: عهدنامه مودت مبحث حقوقی

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

middle triassic: تریاس میانی در نفت

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

incurable diseases: بیماری های لاعلاج

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

middle marker: نشانه میانی مبحثی در معماری

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

major newspapers: روزنامه های وزین

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

summoning the spirit: احضار روح

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

middle east peace process: طرح ابتکاری صلح خاورمیانه بین اسرا ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

middle east information highway: بزرگراه اطلاعاتی خاورمیانه

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

middle eastern cooking: نوعی از آشپزی محبوب در خاورمیانه

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bitter lemon: ۱_آبلیمو و مشروب الکلی ۲_لیموی تلخ

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mobilize the troops: بسیج کردن نیروها

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bitter fate: خواری

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stabilize the economy: تثبیت اقتصاد

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اجل معلوم: ترکیب وصفی اجلی که مدت و زمانش مقدر ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deliberate shot: شلیک عمدی یا آگاهانه

١ ماه پیش

پاسخ به پرسشی که حداقل ١٠ رای دارد

-

بپرس

-

من غریبی قریبم یعنی ناشناسی در ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

severe beating: ضرب و شتم شدید

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

opting out: انصراف دادن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

contagious distributions: توزیع های واگیر مبحث در آمار

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

contagious abortion: بچه اندازی مسری موردی در دامداری

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prominent ear: گوش برجسته ( بَلبَلی ) منظور گوش ف ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prominent political figure: شخصیت برجسته سیاسی

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

volcanic lava: گدازه های آتشفشانی

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

driving instruction: آموزش رانندگی

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

flexibility factor: ضریب خمش پذیری در عمران و ساختمان

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

direct storm: طوفان مستقیم

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

return to factory settings: برگشتن به تنظیمات کارخانه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

low efficiency: راندمان پایین

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

related settings: تنظیمات مربوط

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

decorated pottery: سفالکاری منقوش

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

supersonic missile: موشک مافوق صوت

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vibrating closet: کمد دیواری نامیزان ( لرزان )

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

clarify assignment: تعیین تکلیف کردن روشن کردن تکلیف

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mild seven: معنی لغوی میشه هفت خفیف اما اسم یک ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

final diagnosis: تشخیص نهایی

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مشی سالک: طریقت و روش جوینده

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سبیل عارفان: راه و روش و طریقت عارفان

١ ماه پیش

پاسخ به پرسشی که حداقل ١٠ رای دارد

-

بپرس

-

هردو درسته اماkiani بهتره

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

radical clue: سرنخ اساسی

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unknown matter: موضوع و مشکل ناشناخته

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

department officer: افسر بخش

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bring change: تغییر ایجاد کردن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شیر نشان: دارای علامت و نشان شیر مثل کالایی ک ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غریب وار: مانند شخصی غریب

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اصیل طبع: شخصی که طبیعت و نهادش اصیل و مرجع ب ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ماهی وار: شبیه ماهی

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بهین خلق: بهترین خلق اشاره به پیامبر اسلام مح ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

in company of: به همراهی

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

in situ polymerization: در جا پلیمرشدن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نسناس خلق: مردم بد ذات

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

persistent courting: خواستگاری مداوم

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

persistence of colour match: پایداری تطابق رنگها که این مورد در ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

persistence timer: تایمر ماندگار برق و الکترونیک

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

persistent agents: عوامل پایدار

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

تایید پاسخ صحیح

-

بپرس

-

توضیح جالبی برای ضرب المثل زیر ارائ ...

١ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

The lier people who say too much l ...

١ ماه پیش

ثبت اولین پرسش

-

بپرس

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

it costs a bomb: It costs too much

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠٠ رای

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

antarctic peninsula: شبه جزیره قطب جنوب

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

antarctic plate: صفحه قطب جنوب

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ponderable: سنجیدنی

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ponderosa: درخت کاج پاندروسا

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

outer plate: صفحه بیرونی

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

outer directed: بیرونی هدایت شده

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

outer shell electron: الکترون لایه بیرونی

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

undercut slope bank: شیب زیرین کناره

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

undercut section: بخش زیرین

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

undercut prices: قیمتهایی که زیر قیمت بازار ارائه می ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

some time or other: برخی مواقع

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

some little: مقداری کم

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

some one or other: یک شخصی یا دیگری

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

some like it hot: بعضیا داغشو می پسندن

٢ ماه پیش

پاسخ به پرسشی که حداقل ١٠ رای دارد

-

بپرس

-

Her face is familiar to me

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

who cooks or bakes: کی میپزه؟

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

where is my place at the table: جای من پشت میز کجاست

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

who are your reference: چه کسانی مرجع شما هستند

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

who came: کی اومد؟یا کیا اومدن؟

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

who will pay for it: کی هزینه آن را میپردازه؟

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

which is not the case: که اینطور نیست

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

which goes to show: که به نمایش در می آید

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gleamed with happiness: از شادی برق زد

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gleamingly: به طور درخشان

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gleamy: سوسوزن_درخشنده

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sheikh: Mullah

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ ماه پیش

مدال‌های محمدشفیعی