محمدشفیعی - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

loan without interest: وام بدون بهره

جدید ١ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unhandled exceptions: استثنائات مدیریت نشده

جدید ٥ ساعت پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dominant character: کاراکتر غالب

جدید ٦ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

swimming eyes: چشمان پر از اشک

جدید ٦ ساعت پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dominant discharge: عمران و معماری] جریان موثر [آب و خا ...

جدید ٦ ساعت پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dominant feature: ویژگی غالب

جدید ٦ ساعت پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wavelength selector: شیمی] طول موج گزین

جدید ٦ ساعت پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

جدید ١٠ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep it off: دست بردار از اون

جدید ١٤ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a hollow greeting: سلام علیک توخالی

جدید ١٤ ساعت پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

undercut face tooth: ریاضیات] دندانه ی نوع زیرخالی

٢ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

barbed wire or barb wire or barb wire: سیم خاردار

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mate seasonally: جفت گیری فصلی

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

heedless of the consequences: بی توجه به عواقب آن

٢ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abide by the circumstances: شرایط را رعایت کنید

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

can't abide dirt: نمیتونه خاک راتحمل کنه ( یعنی بهداش ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sustain a verdict: تایید حکم دادگاه

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

his stunts: شیرین کاریهای او

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jackass warden: نگهبان کله خر

٢ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gesticulate a message: با اشاره دست پیامی را رساندن

٣ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inept officials: مسوولان ناتوان

٣ روز پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a technical hitch: یه مشکل فنی

٣ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a drop in the cholesterol: کاهش کلسترول

٤ روز پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٥ روز پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

refuse service: We reserve the right to refuse serv ...

٥ روز پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ روز پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

saturated color: برق و الکترونیک] رنگ اشباع شده رنگ ...

٦ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

passport of residence: پاسپورت اقامت

٦ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

passport photo: عکس کوچک صورت برای پاسپورت

٦ روز پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

supreme alert: 1 - هشدار عالی ۲ - نگهبان آماده و ا ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

supreme efforts: تلاش های بزرگ و عالی

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

supreme soviet: قوه مقننه یا پارلمان شوروی سابق

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prerequisite course: درس و دوره پیش نیاز

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

supreme headquarters: ستاد عالی

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hybrid fruit: میوه پیوندی

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rise in the road: سربالایی جاده

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a string of curses: رگبار ناسزاها

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gesticulate a message: با اشاره دست پیامی را رساندن

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

inept officials: مسوولان ناتوان

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stress an opinion: تاکید بر یک نظر

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

socialist to the core: سوسیالیست دو آتشه

١ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a straightway track: مسیر مستقیم مسابقه دومیدانی

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ease up him: به او سخت نگیر بهش ارفاق کن

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

right track: مسیر درست

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm over her: من ازو گذشته ام بیخیالش شدم

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

earn respect: کسب احترام کردن

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

as much of something as: به اندازه چیزی که. . . .

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

turn a screw: پیچی را پیچاندن

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

burn the bridges behind one: پل های پشت سر را خراب کردن

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bad temper: For now, try harder to deal with he ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ride double: دوترکه سوار شدن

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ride shotgun: صندلی جلو نشستن صندلی کنار شوفر

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dissident opinion: عقیده ناموافق

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sedimentary: رسوبی

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wow them with: اونا را شگفت زده کن باهاش

١ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

melaveh malkah meal: صرف غذا درپایان روز سبت ( شنبه تعطی ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

odious debts: حقوق] دیون منفور

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dissident thinker: متفکر دگراندیش

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a direct heir: وارث بلافصل

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't hedge: این دست و اون دست نکن!

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's a tie: یه نتیجه مساوی

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a dead stop: توقف کامل

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stop fussing me: دست از سرم بردار

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't straggle: ۱ - از جات تکون نخور ۲ - تقلا نکن

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

glide down: سرخوردن به پایین

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

glide down to the runway: فرود آمدن به باند فردوگاه

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stop fidgeting: اینقدر بی قراری نکن

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

yield power: قدرت تسلیم

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mental stretching: کشش ذهنی

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be fit to play: آماده بودن برای بازی کردن

١ هفته پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bottleneck engineering: صنعت] مهندسی تنگناها

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

didactic poetry: شعر تعلیمی

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

carry burden: بار و مسولیت داشتن

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

carry into effect: در ریاضیات میشه اجرا کردن

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

carrier pigeon: کبوتر نامه رسان

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

carrier pallet: سکوی حامل ( ریاضیات )

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

carrier amplifier: برق و الکترونیک] تقویت کننده ی حامل ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

carrier system: کامپیوتر] سیستم حامل . [برق و الکت ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

carrier detect: کامپیوتر] تشخیص حامل، کشف حامل . [ ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it lacks punch: گیرایی ندارد ( کتاب ) معنی دیگه می ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

land a punch: یک مشت بخوابون تو . . . . . . . .

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bed rest is indicated: استراحت در بستر تجویز می شود

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make a clean sweep: آب و جارو کردن میشه در مسابقات ورز ...

١ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hit the high spots: به مطالب عمده پرداختن

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hit the silk: باچتر نجات پریدن از هواپیما

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hit the soft belly: به نقطه ضعف کسی زدن

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hit the campaign trail: درمسیر مبارزات انتخاباتی فعالیت کرد ...

٢ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

step in to mediate: برای میانجیگری وارد عمل شدن

٢ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beneath you to cheat: تقلب دور از شأن شماس

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go for broke: به سیم آخر زدن

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

perilousness: خطرناکی

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

constant peril: خطر دائمی

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

an even chance: یک شانس برابر

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

recitetion: از برخوانی قرائت قرآن

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

recite history: گفتن درباره تاریخ

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wow them with: اونا را شگفت زده کن باهاش

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stand an even chance: شانس پنجاه پنجاه داشتن

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

talk for hours on end: ساعتها صحبت کردن بی وقفه

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

oriental poppy: شقایق آسیایی

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i beseech you: استدعا میکنم. . .

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

plant a bomb: بمب کار گذاشتن

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

travel in disguise: سفر با لباس مبدل

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

elaborative context: زمینه مفصل و مشروح

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

outlived equipment: تجهیزات فرسوده

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

beneath you to cheat: تقلب دور از شأن شماس

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fasten a crime on someone: جرمی را به گردن کسی انداختن

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fast color: رنگ ثابت

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fast color base: بازهای رنگ ثابت در نساجی

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

handle of fabric: زیردست پارچه مربوط به نساجی

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ride double: دوترکه سوار شدن

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dissident opinion: عقیده ناموافق

٢ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

taste: سس طعم تلخی میدهد

٢ هفته پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

under the shadow of: ما زیر سایه جنگگگ زندگی میکنیم

٢ هفته پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

earnest: رهبر این کشور یک درخواست مشتاقانه ب ...

٢ هفته پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

as usual: من مثل همیشه ساعت یازده به بستر رفت ...

٢ هفته پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ailment: ادعا میشد که این تونیک شفادهنده انو ...

٢ هفته پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

award: افسران پلیس درگیر در دستگیری از سوی ...

٢ هفته پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

award: به ماری کوری دو جایزه نوبل در رشته ...

٢ هفته پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

award: شاکی هزاران دلار غرامت دریافت کرده ...

٢ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

award: Award a penalty against the running ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

be all and end all: اول و آخر چیزی بودن

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

insistency: My insistence made her reconsider l ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wish: یادش بخیر قاعده I wish سالها پیش م ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

harvest: Who seeds wind. shall harvest storm ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stubborn skeptic: شکاک سرسخت خدا نصیب هیچ کس نکنه ازی ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

least likely: کمتر محتمل است

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tribalism: Tribalism has always existed and wi ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dignity: If smoke rises, it does not diminis ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

passage into manhood: راه گذر بسوی مردانگی

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مکافات: Punishment

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

start an altercation: شروع یک جنجال

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wear a veil: روبند بر چهره داشتن

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

to one's taste: به سلیقه ی شخصی

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

turn a screw: پیچی را پیچاندن

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

recruitment order: حکم کارگزینی

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lower head in embarrassment: از خجالت سرپایین انداختن

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lengthy altercation: نزاع طولانی مدت

٢ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

under the aegis of: تحت حفاظت وحمایت. . . تحت اسپانسور ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

compressed blocks: بلوک های فشرده و تحت فشار

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get into a real flap: واقعا دچار آشفتگی شدن

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

yearningly: مشتاقانه

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

eligible for: واجد شرایط برای

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disposal areas: اراضی تخلیه گاه و دفع

٢ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

burn the bridges behind one: پل های پشت سر را خراب کردن

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

idealized reason: استدلال آرمان گرایانه

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

idealized picture: تصویری ایده آل گرایانه

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spread sails: بادبان های گسترده

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

an ounce of: یک اونس یک ذره از

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bring to naught: تبدیل به هیچ کردن

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pack of fools: یه مشت احمق

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bring ruin: خراب کردن

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bottleneck at the bridge: تنگنای موجود درپل

٢ هفته پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hitchhiker: یک مسافر سرراهی را درراه برگشتن مان ...

٣ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

loose: سگها درپارک آزاد درحال دویدن بودند

٣ هفته پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

passage: راه عبور آنها از طریق کوهستانها بوس ...

٣ هفته پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

award: مبلغ پاداش کمتر از آنی بود که شاکی ...

٣ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bipedal creature: موجود دوپا

٣ هفته پیش

مدال‌های محمدشفیعی