تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مسلط

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

سخن پایانی؛ تَکمَله ( همچنین: تَکمِلِه ) [فرهنگ معین: بخش پایانی و قسمت آخر کتاب، مقاله و هر نوشتۀ دیگر. ]

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

نظریه ای را مطرح کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

تشخیص الگو

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. آسیب شناسی روانی the scientific study of mental illness or disorders "Wharton's autobiography ranks high in the annals of psychopathology" 2. fea ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قالب کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٣

چیزی را به کسی قالب کردن؛ چیزی را به کسی انداختن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

افراطی؛ بی پایه و اساس EX: wild conspiracy theories

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

تزاحم منافع

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

به طرزی مشابه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٤

اصول اخلاقی standards for good or bad character and behaviour EX: a man of low morals

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

آسیب وارد آوردن؛ آسیب وارد کردن ( البته این معادل ها چندان فصیح نیستند. )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

وسواس گونه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

فصاحت؛ بلاغت همراه با ایجاز

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

طبق ویکیشنری، 2 تا معنا داره: subjugation ( countable and uncountable, plural subjugations ) 1. The act of subjugating 2. The state of being su ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

پاچه گیر؛ پرخاشگر

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

شورانگیز

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

با اکراه؛ با دلخوری ( گاه به این خاطر که گمان می کنید حقتان ضایع شده )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

سرد و گرم روزگار چشیده باتجربه

پیشنهاد
٠

دنیا به کامت بودن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موافق Ex: This seems to be one of the governing principles of Donald Trump’s leadership strategy: surround yourself with yes - sayers.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

قدرشناسانه an appreciative response = پاسخی قدرشناسانه

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

ضمن اینکه. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٤

امید است که

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

( در سینما ) مدت زمانی که دوربین چهرۀ شخص را نشان می دهد All actors want more screen time

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

موجود زمینی؛ زمینی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

خاموش شدن؛ رو به خاموشی گذاشتن . The candle guttered out

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

( به ویژه در حوزۀ سیاست یا تجارت ) قدرت؛ نفوذ؛ تأثیرگذاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

در مجموع؛ روی هم رفته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

shuck off = از شر چیزی خلاص شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

shuck off = دست کشیدن از؛ رها کردن؛ ترک کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

be struck by تحت تأثیر چیزی/کسی قرار گرفتن از کسی/ چیزی شگفت زده شدن جا خوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

روایت کردن؛ نقل کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

با هر معیاری که حساب کنیم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

موذی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

( کلمۀ قدیمی ) عالی؛ فوق العاده؛ معرکه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

خون خواهی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

در بحث فیلمسازی و فعالیت های این چنینی به معنی �بازیگر� هست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

زبانزد؛ بنام؛ شهره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

خلاصه اینکه، به طور خلاصه، خلاصه بگویم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

مناسبتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

پلیدی؛ خباثت؛ شر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

روبه راه کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

یک لقمۀ چپ کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

یک لقمۀ چپ کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

بی آبرو کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تا چه خواسته. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

سر تعظیم فرود آوردن مقابل کسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

اخبار

١