پیشنهادهای Ali (٣٤)
عبارت "bring up" به معنای بیان کردن، مطرح کردن، پرورش دادن یا بزرگ کردن است. این عبارت معمولاً به استفاده در مواردی مرتبط با به میان آوردن یک موضوع، ...
عبارت "bring back" به معنای بازگرداندن، به عقب بردن و بازآوردن است. این عبارت معمولاً به استفاده در مواردی مرتبط با بازگشت چیزی یا کسی به مکان یا وضع ...
عبارت "put up" به معنای برپا کردن، نصب کردن، قرار دادن، و میزبانی کردن است. این عبارت معمولاً به استفاده در مواردی مرتبط با نصب یا برپا کردن چیزی، قر ...
عبارت "pull out of" به معنای خروج کردن، عقب نشینی کردن، و ترک کردن یک وضعیت، توافق، ترتیب یا مکان است. این عبارت معمولاً به استفاده در مواردی مرتبط ب ...
عبارت "carry out" به معنای انجام دادن، انجام دادن یا اجرا کردن یک فعالیت، وظیفه، پروژه یا دستورالعمل مشخص است. این عبارت به استفاده در مواردی محدود ن ...
عبارت "look back" به معنای به گذشته نگاه کردن است. وقتی شخصی به چیزی "look back" می کند، به معنای بازبینی و تفکر درباره رویدادها، تجربه ها و زمان های ...
عبارت "look back on" به معنی به یادآوری و تفکر درباره گذشته استفاده می شود. وقتی شخصی به چیزی را نگاهی می اندازد یا به آن "look back on" می کند، به م ...
عبارت "go up" به معانی مختلفی استفاده می شود. در زیر به برخی از معانی رایج آن اشاره خواهم کرد: 1. بالا رفتن یا صعود کردن: "Go up" به بالا رفتن یا صع ...
عبارت "go ahead" به معانی مختلفی استفاده می شود. در زیر به برخی از معانی رایج آن اشاره خواهم کرد: 1. ادامه دادن یا شروع کردن: "Go ahead" به معنای اد ...
عبارت "come down" به معانی مختلفی استفاده می شود. در زیر به برخی از معانی رایج آن اشاره خواهم کرد: 1. نزول کردن: "Come down" به نزول کردن از مکان با ...
عبارت "figure out" به معنای درک و فهمیدن یا حل کردن چیزی است. وقتی از این عبارت استفاده می شود، منظور این است که فردی سعی می کند مسئله ای را حل کند، ...
عبارت "look up" در انگلیسی به معانی مختلفی استفاده می شود. در زیر به برخی از معانی رایج آن اشاره خواهم کرد: 1. جستجو کردن: "Look up" به معنای جستجو ...
عبارت "get back" در انگلیسی به معانی متعددی استفاده می شود. در زیر به برخی از معانی رایج آن اشاره خواهم کرد: 1. بازگشتن: "Get back" به معنای بازگشتن ...
عبارت "make up" در زبان انگلیسی معانی متعددی دارد. در زیر به برخی از معانی رایج آن اشاره خواهم کرد: 1. ساختن/تهیه کردن: "Make up" به معنای ساختن یا ...
عبارت "give up" به معنای تسلیم شدن، واگذار کردن، پیوستن به کاری را که قبلاً درگیر بودند رها کردن، یا ترک کردن است. این عبارت در موارد مختلف به کار می ...
عبارت "take on" می تواند چندین معنا داشته باشد، بسته به ساقه جمله و متن مورد استفاده. در زیر چند تفسیر رایج برای "take on" را برای شما آورده ام: به ...
عبارت "turn out" به طور کلی به معنای "نتیجه گرفتن"، "پیش بینی کردن"، یا "حاصل شدن" است. به عبارتی، وقتی ما در مورد نتیجه یا پیشرفت یک وضعیت، رویداد ی ...
TAKE ON = to be responsible for He's going to take on the new project. She isn't taking on any new students at the moment. Could you take on some e ...
TURN OUT = in the end we discover The maid turned out to have stolen the money. He turned out to be a friend of Alex's. The party turned out to be ...
POINT OUT = show / mention She pointed out the beautiful paintings on the walls. Please point out to the students that they must attend all the lect ...
GO OUT = go to an event / restaurant / pub / party Let's go out for dinner. You're going out a lot these days. We should go out more.
COME OUT = appear from a place She came out of the kitchen. He went to the caf� and came out with a coffee. Please come out of the bedroom.
COME UP WITH = produce an idea
COME UP WITH = produce an idea Julie came up with a great idea. He came up with an answer to the question very quickly. Can you come up with a bett ...
GO ON = happen What's going on? There's a class going on at the moment. What went on last night?
depress, descend This rain is really getting me down.
manage ( financially ) Sam doesn't earn much, but we get by.
meaning: try to express I think I see what you're getting at. I agree.
willingness means that you are happy to do something
عبارت "quite a few years" به معنای "تعداد زیادی سال" است. وقتی از این عبارت استفاده می شود، منظور این است که مدت زمانی معینی ( به طور نسبی ) از گذشته ...
خجالت زده، شرمنده embarrassing . You're embarrassing me خجالت، شرم embarrassed You shouldn't feel embarrassed, not with me
عبارت "it's a dead heat" در فارسی به معنای "مساوی شدن در مسابقه" یا "تساوی کامل" است. این عبارت برای توصیف وضعیتی در یک رقابت یا مسابقه استفاده می شو ...
Favorable, kindly, or approving regard or treatment. Usually used in the phrase "in someone's good books" or some variation thereof. John's been in ...
only