تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

convection - enhanced delivery یک روش انتقال دارو به سیستم عصبی مرکزی ( CNS ) از طریق حفظ فشار مثبت میباشد. دارو به محلی که تومور مغزی تخلیه شده اس ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دو موردی که متضاد هستند اما مکمل یکدیگر

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

to be tipped اشاره داشتن مثال . . . it is tipped in favor of اشاره دارد به نفع. . . .

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در پزشکی بعنوان یاری دهنده معنی میدهد مثلا در بحث درمان Conjuctive chemotherapy همان adjuvant chemotherapy است . بعد از خارج کردن تومور ، اشعه درمان ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

Left handed در زیست شناسی به معنی چپ گرا یا تمایل به چپ و right handed به معنی راست گرا یا تمایل به راست برای مثال left handed peotein helices مارپیچ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

منبع اولیه، مکان اول، منشاء

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

غشای کاذب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

در روش تحقیق کسایی که به زبان انگلیسی میخونن دو طبقه بندی برای متغییر ها وجود دارد ۱ - ( کیفی ) categorical 2 - ( کمی ) numerical خود کیفی به متغیره ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

در زیست accessory cell سلول کمکی مثل دندریت سل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

۱ - کنار آمدن و یا اداره کردن یک موقعیت ۲ - رابطه دوستانه با کسی برقرار کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٧

در زیست شناسی مجموعه معنی میدهد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

It is a term for a structural abnormality in a cell در واقع یک کلمه برای اینکه ساختار غیر نرمال ( غیر طبیعی ) در سلول رو بازگو کند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

Esophageal carcinomas سرطان مری ( بدخیم )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٨

در زبان تخصصی مثلا زیست شناسی به جایی میگن که بر روی چیزی سوار باشد مثل قسمتی که برای مثال دی ان ا پلیمراز بهش میچسبه ( سوار میشود ) برای شروع همانن ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

Innate immunity ایمنی ذاتی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

رد گم کنی مثلا پلیس وقتی نشانه های قتل را پیدا کرد دریافت که این موارد تنها ( ردگم کن ) بودند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٣

تسریع کردن ( به منظور جلو انداختن کاری )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧

کاملا ویران کردن طوری که هیچی باقی نمونه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٦

autonomous sensory meridian response ای اس ام آر به احساس تحریک حسی یا �مورمور شدن��لذت بخش�و آرامش بخشی در سر و بدن اشاره دارد که با تماشای ویدئوهای ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

درگیر اسباب کشی بودن To be busy moving

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

اختلاف سلیقه ( مذهب بیشتر ) که باعث جدایی یا نفاق میشود.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

موجب فراموشی چیزی شدن To cause s, th to be forgotten

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٩

بی توجه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

آرام و خونسرد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

کلا به تلاشی میگویند که اخرش بدون نتیجه و نافرجام است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

به معنی۱ - سلامت و خاصیت ( مثل اگر سبزیجات رو زیاد بجوشانی سلامت و خاصیتش از بین میرود ) و ۲ - شخصیت و حسن نیت هم استفاده میشود.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

بصورت غیر مستقیم به کسی یا چیزی توجه داشتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

ریاکاری، ظاهرسازی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٨

To think or feel somthing over a long period

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

( Champ at the bit ( uk هیجان و اشتیاق داشتن در ( us ) بجای champ از chomp استفاده مینمایند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

هیجان داشتن همچنین chomp at the bit

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

مورد سرزنش شدید و توی دردسر قرار گرفتن To be on the carpet

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

بی تاب هم معنی Antsy

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

Shamelessness