پیشنهادهای آرش ایرانپور (٨٠٤)
نام یکی از شاهزادگان باوندی
نام یکی از شاهان پادوسبانی
آفریدون گونه ای دیگر از نام فریدون است، نام یکی از شاهان پادوسبانی
دوستی واژه مهن را به عنوان مخفف واژه میهن پیشنهاد کرده بود تا بتواند جایگزین واژه وطن شود.
تپش شدید
واژه Forest به معنای جنگل است. واژه Jungle به معنای بیشه است. جنگل از بیشه بزرگ تر است و بیشه می تواند گوشه ای از جنگل باشد که تراکم گیاهی بیشتری ...
واژه Forest به معنای جنگل است. واژه Jungle به معنای بیشه است. جنگل از بیشه بزرگ تر است و بیشه می تواند گوشه ای از جنگل باشد که تراکم گیاهی بیشتری ...
تاز: نیای تازیان در اوستا
فرواگ، پسر سیامک و پدر هوشنگ در اوستا
نشاگ، خواهر دوقلوی سیامک در اوستا
یکی از سرداران یاریگر داریوش بزرگ
مِه ( بزرگ ) ان ( پسوند ) = مِهان، نامی پسرانه مَه ( ماه ) ان ( پسوند ) = مَهان، نامی دخترانه
شیروان: ۱ - نام شهری در قفقاز جنوبی ۲ - نام شهر در خراسان شمالی ۳ - نام پسرانه ایرانی
بها در عربی به معنی روشنی است و در پارسی به معنی قیمت
نام یکی از جشن های ایرانی
نام فرماندار ساسانی میشان
هنبانوک
کواد نام پسرانه ایرانی است نام دو تن از پادشاهان ساسانی تازیان قباد خوانندش
با
دار مند
یک نام پسرانه ایرانی بلوچی است داستان بیبگر و گراناز یکی از داستان های عاشقانه بلوچی است
گراناز نامی دخترانه ایرانی است. گراناز = گران ناز داستان بیبگر و گراناز یکی از داستان های عاشقانه بلوچی است.
زرا = زر ( طلا ) ـا ( پسوند )
یکی از طایفه های تیره سیستانی
خلیگ شکل درست تری از همان واژه خلیج است. کارواژه خلیدن پسوند ایگ
سنجاق معرب واژه سنجک در پارسی میانه است و ریشه بیگانه ندارد.
دکمه سنجکی
سویتا یک نام دخترانه هندی است به معنای سفید ( شایسته نیست که یک ایرانی برای فرزندش نام ناایرانی برگزیند، به جای آن نام دختر خود را سپیده بگذارید. )
سَرور ( Sarvar ) به معنی آقا است و اگر نام باشد پسرانه است. سُرور ( Sorur ) به معنی شادی است و اگر نام باشد دخترانه است.
نام پسرانه
یکی از نام های شاهنامه
مهرام = مه ( بزرگ ) رام ( خشنودی و آرامش ) مهرام نامی ایرانی است.
مخفف چوچوله
واژه تخماق ریشه ترکی ندارد، از واژه پارسی تخم و پسوند آک ساخته شده است. تخم ( گِرد ) ـاک ( سازنده اسم مفعولی ) = تخماک
اسپند می تواند به عنوان یک نام ایرانی پسرانه باشد. نام یکی از شاهزادگان سیاه گوسپند اسپند میرزا بود.
رَحْم به معنی مهربانی نیست، در عربی مهربانی را عطوفت یا محبت می نامند، معنای درست رحم کمی پیچیده تر است. رحم هنگامی است که یک شخص ظالم از ظلم خود صر ...
گویند که یک واژه از پارسی باستان ( یا میانه ) است که برابر با واژه تازی طایفه است.
نام مرزبان تخارستان در ایران ساسانی هنگام حمله تازیان
شَمَر: از شخصیت های شاهنامه
پارس نام یکی از شخصیت های شاهنامه است که در زمان یزدگرد یکم میزیسته
نام یکی از پسران اسفندیار در شاهنامه که باید با ت نوشته شود.
لقب شاه فرخان کوچک نام یکی از فیلسوفان دوران میانه
نام ایرانی در دوره ساسانی
نام نوه شاهنشاه جاماسپ ساسانی این نام با نام سهراب منطبق است
از نوادگان شاه فرخان بزرگ
نام فرزند شاه فرخان کوچک
نام فرمانده ایرانی در دوره ساسانی که به معنی شاهین سیاه است.
در زبان پارسی به هر کدام از حروف الفبا وات گفته می شود.
نام یکی از نجیب زادگان ساسانی در زمان شاهنشاه شاپور یکم
نام یکی از دبیران دوره ساسانی که سنگ نوشته او در بیشاپور به یادگار مانده است.