پیشنهادهای مهدی محمدی (٤٥)
به طور مشخص تر ، به طور دقیق تر
لشکرکشی مثال : لشکرکشی ناپلئون ( Napoleonic expedition )
مثالی که در دوره ی یادگیری عمیق زده میشه. Mars Rover کاوشگر مریخ
فیلم Inception 2010
the ambient d - dimensional vector space محیط. برای نمایش فضای برداری n بُعدی
دایی
respective classes: کلاس های مربوطه
سکانسی از فیلم Dune :part two
هوشمندانه
به طنز تاریخ ( اتفاقی که برعکس اون چیزی که تصور میشد رخ بده! )
اولیای دم
خویشاوندان بعدی ( به انگلیسی: next of kin )
به نحو مدبرانه
تحقیرآمیز ( ممکنه با condescending هم همراه بشه و مفهوم "نگاه بالا به پایین" داشته باشه )
حُکم
پذیرش ( برای مثال، پذیرش یک کتاب، موضع، قانون )
به بند کشیدن ( محدود کردن کسی یا چیزی )
تدوین قانون
مصنف و فقیه
حُسنِ اتفاق
درواقع ( یکی از معانیش )
حق با اونهاست They have a point
خود اظهارکننده
تصریح کننده ( برای مثال در مورد قوانینی که میگذارد )
جهان بینی، بینش
ثمره
ساعی ، کوشا
نهاد ( برای مثال nation - state یا دولت - ملت )
سیستم یا نظامی که منشاء قدرتِ مردمی داشته باشه. این وصف به کار میره
جایگاه
بارزترین
منطق دیدگاه گرایانه
بدون شک ( اگر در ادامه but به کار بره )
oppositional tendencies: گرایش های متعارض
بمعنای مُفرد هم به کار میره. هنگامی که جمعِ یک کلمه رو میگن و جلوی آن میخوان شکل مفردش رو هم بیان کنند.
فیلم: Oppenheimer
فارغ از جنسیت. مدنظر قرار ندادن جنسیت.
تخفیف داده شده
imprisonment for life : حبس مادام العمر
حق ضمان
( حقوق ) حکم کردن
cohabitation : ازدواج سفید
نزاع شخصی