پیشنهادهای سیما احمدی (٣٢)
کاری رو تفریحی انجام دادن به دو صورت می تونی بگی تفننی 🚬 می کشی: 1️⃣ I’m not a regular smoker 2️⃣ فعل یعنی تفننی یه کاریو انجام دادن حرف اضافه ...
آغشته به
در فیلمی دیدم با کاربرد جمله یا کلماتی رو مرتبا تکرار کردن مثلا مادر به فرزندش تکرار میکرد درست رو بخون و بچه از chanting, برای این تکرار والدین گلای ...
بیان رسمی عادت ماهیانه
خود داری از دادن چیزی به کسی هم معنا میده
Final examination Term paper
Offer نزدیک شدن به چیزی برای پیشنهاد و مورد مشخصی پیشنهاد همکاری
پیراهن ورزشی
Figure it out حلش کن آهنگ flames از sia
مزخرف. خیلی بد
اصطلاحا: روی اعصاب، رو مخ مثل کسی که پر حرفه خسته کننده هست
دلخور کردن
صدای شکم که گاها شنیده میشه
ملاقاتی بیمار هم معنا میده بازدیدکننده
ترکه نازک چوب
Solitary figure یک آدمه تک و تنها
عصبانی
معذب
قول و عهد پیمان رسمی دادن، گاهی همراه با امضا
استفاده نکردن، محروم کردن
به یادموندنی، ناب
روز به یاد ماندنی
صلاحیت داشتن شایسته بودن
مواد نگهدارنده
پرواز کرد. گذشته فعل fly
از دست دادم. محروم شدم
تصادف جزیی. تصادف کوچیک
مسیر دور
نیشخند
برداشتن. کنار گذاشتن
تصحیح
مساعده پیش پرداخت