تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

در حاشیه غیر معمول

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

That's The pits بدبیاری، The worst possible situation,

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

A bad tempered person

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

آرام کردن، تسکین دادن، lessen or to try to lessen the seriousness or unpleasantness or extent of something make less severe or harsh There are ways ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

گدای بی خانمان vagrant بیعار مفت خور

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

سرشناس a socially prominent person

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

بی ربط و چرند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

بوی بسیار نامطبوع Extremely unpleasant smell

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

وقتی کسی همیشه شما را زیر نظر دارد و دنبال فرصتی است تا از شما انتقاد کند The expression "to be in one's crosshairs" means that someone is always "t ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

در برخی قبایل بومی توتم ها ارواح، حیوانات و یا اشیاع مقدس و سمبل هایی هستند که دارای نیرویی برای حمایت و حفاظت از طایفه بشمار می روند.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

کادر، هیئت، تیم Body, team

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

pass on, transmit, or bestow.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

دودل، مردد در تصمیم گیری و یا اتتخاب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

غنیمت، موهبت، لنگه کفشی در بیابان نعمت است؟؟

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

Having nothing to do, and bored Drop by if you find yourself at a loose end this weekend.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

Erotic

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

سنگ پا - نوعی سنگ آذرین به نام پوکه معدنی A volcanic rock and is formed when lava and water mix together. It's a light - yet - abrasive stone used t ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

نقاشی آبرنگ بر روی دیوار گچی Paitings in watercolor on walls Last week there was a rush to reproduce the latest find from the site, a depiction of ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

The plastic cone - shaped protective collar that a veterinarian puts on a dog or cat to prevent them from licking or pawing at an area of their body ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

غیر عادی، نامرسوم، Unusual, quirky, unconventional , offbeat, far - out موی وزوزی frizzy hair

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

دارو و یا هر آنچه که از طریق پوست جذب بدن می شود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

خوش یمن، مبارک، خجسته، میمون Cricet is considered to be an auspicious sign in many cultures.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

1 - تئوری بلند پروازانه و پر خطر Abstract ideas with high risk 2 - showing curiosity 3 - بر اساس حدس و ظن و گمان نه واقعیت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

به صورت ناعادلانه ای مجازات شدن، مورد انتقاد یا هجمه قرار گرفتن A bad rap is a phrase we use when we want to say that someone or something was on th ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

نحوه کار ، تولید یا انجام دادن چیزی را شرح/توضیح/ نشان دادن To give a demonstration A visual presentation which shows how something works The chef d ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

انصراف دادن، کنار کشیدن، رها کردن To give up voluntarily, to quit Aden has since, had a change of heart and decided to relinquish the career in whi ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

مسابقه زیبایی In the US: Beauty pageant کارناوال An elaborate show or parade that usually depicts a historical or religious event, She was the fi ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

جیغ بنفش ؛ ) A sharp high pitched cry/screm/howl

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

دهشتناک، وحشتناک، خوفناک ، هراس انگیز shockingly repellent; inspiring horror Describe things that involve the horror of death or violence The perfor ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

دلمه بستن، لخته لخته شدن، ترش شدن To form curds or, lumpy solid masses in a liquid It might be deliberatley as when making cheese or you might accid ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

زن مجرد بالای ۲۶ سال An unwed woman over 26 years old

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

An old unmarried woman ( derigatory ( term “Both her detectives are outsiders, they’re strangers. One is a spinster, one is a refugee.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

مصمم، راسخ، Determined, resolved a woman bent on destroying the mobster who murdered her father.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

گانگستر، عضو گروه تبهکاری Gangster A criminal who is a member of a gang and is involved in organized crimes Dressing up like a mobster was not someth ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

سر کسی را شیره ماایدن To deprive of by deceiving

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

حفظ کردن از آسیب و گزند، نجات دادن save something from harm or ruin. He didn't realized Tom had salvaged the woman's shopping bag of possessions

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

عاقل را اشارتی کافیست It is a shortening of the phrase "a word to the wise is enough, : A very brief warning or explanation is enough for an intell ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

هیاهو، داد و بیداد، جار و جنجال، Chaos

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

روشن کردن، ثابت کردن، عمق مسئله رو نمایاندن Make clear To make a point Herd immunity brought home the failure of lockdown

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

نوبت را رعایت نکردن، در صف بدون نوبت جلوی کسی ایستادن To enter somewhere in the middle of a line of people who are waiting for something, rather tha ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

رستوران، غذا خوری، اغذیه فروشی informal ) place to buy and eat prepared food ) Three of his eateries are running with reduced staffing, serving o ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

کسی که در نقش خریدار بسیار مشتاق برای فریب و ترغیب خریداران برای خرید کالایی یا خدمتی بازار گرمی می کندو Plant یا stooge نیز نامیده می شود. He accus ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

تخفیف خورده، ارزان، ارائه شده با قیمت پایین تر از قیمت اصلی Rpeduced price، bargain - priced, inexpensive, cheap Cut - rate clothing stores

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

مرکز تجاری، بازار Trade market, market, marketplace . A new trade mart is being built in the town Some mini marts lack the capacity to accept cash

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

۱ - با هل دادن و تنه زدن راه خود را در میان جمعیت باز کردن و جلو رفتن ۲ - توده، انبوهی از ( a jostle of ) A jostle of liquor marts To make one's wa ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

۱ - به هوش آمدن to recover conciousness ۲ - تغییر عقیده یا موقعیت دادن to change position or opinion or accept an idea ۳ - فرا رسیدن، مکررا اتفاق ا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

Coldcock: زمین زدن، زدن با مشت Beat, knock down ( out ) with punch , hit very hardly , Getting socked in the face She was just a nut and I coldcocke ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

۱ - نوشیدن مشروبات الکلی ۲ - جذب کردن، کشیدن Receive into the mind and retain

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

۱ - ( معمولا در مورد افراد سالمند ) ضعیف و ناتوان از نظر فیزیکی، رنجور ، دارای کهولت ۲ - کسی که فاقد اراده و شخصیت محکم است one who is lacking firmn ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

طرز کار، عملکرد، •functioning •The way of functioning, operating or working •Internal mechanism of device Understanding of the inner workings o ...