پیشنهادهای Vida foruzan (٤٦)
کسی کنترل و اختیارش را از دست بدهد
خارج از دسترس بودن
از شر حسی خلاص شدن/ خود را خالی کردن
به خوبی سابق نبودن/ پسرفت کردن/ از دست دادن یک قابلیت یا استعداد
به خوبی سابق نبودن/ پسرفت کردن/ از دست دادن یک قابلیت یا استعداد
کسی را نرم کردن برای پذیرفتن چیزی ( با مهربان بودن یا هدیه دادن چیزی که دوست دارد به او )
یک بازی کوچک برای انتخاب کردن شخصی به صورت رندوم. بدین صورت که یک نفر چند تا نی با طول های مختلف را در مشتش میگیرد و بقیه افراد هر کدام یک نی را انت ...
بیهوش بودن/ در خواب عمیق بودن
روز کسی را ساختن/ باعث خوشحالی کسی شدن
وقتی کسی مسئولیت یا وظیفه ای دارد
رازی را نگه داشتن/ موضوعی را مخفی نگه داشتن
با کلمات کوتاه و گستاخ با کسی حرف زدن
اولین چیزی که به ذهنم رسید این است که. .
گران تمام شدن
Rest In Peace خدا رحتمش کند
ماشین را کنار زدن یا پارک کردن
کاری را با موفقیت انجام دادن/ چیزی به کسی آمدن ( مثلا لباس )
از کسی گله یا شکایت کردن
چیزی را به روی کسی آوردن/اتفاقی را به یاد کسی آوردن
مصر بودن در انجام کاری یا جلوگیری از انجام آن
شانس خود را از دست دادن شانس خود را خراب کردن
گذشته ها گذشته
هر بلایی سر کسی آوردن بر سر خود آمدن
به تصمیم یا مسئولیت کسی بودن It's down to me to take care of my little sister مسئولیت من است که از خواهر کوچکترم مراقبت کنم.
مشتاق چیزی یا اتفاقی بودن
( بین دو چیز ) این به اون در
مخالفت بودن با چیزی
تلافی کردن/ حال کسی را گرفتن
بغض کردن
( معمولا در مسابقه یا رقابت ) شانه به شانه بودن رقبا/ رقابت تنگاتنگ
اعتماد و علاقه کسی را جلب کردن
Apple of my eye نور چشمم سوگلی من
برملا شدن/کردن
wanting someone out of the picture خواستار حذف شدن کسی از صحنه روزگار
ذهن کسی را از چیزی منحرف کردن/ دور نگه داشتن
کاری را به خاطر ترسیدن انجام ندادن
حالمو گرفت
بازجویی کردن از کسی پرسیدن سوال های جدی و حرف کشیدن از کسی
خوابشو ببینی! به همین خیال باش!
جا پای جای کسی گذاشتن
Don't make a scene شلوغش نکن
از حد گذشتن/ از خط گذشتن
معروف شدن/ بر سر زبان ها افتادن
کسی را دست انداختن/ سر به سر کسی گذاشتن
از سر دلسوزی
وقت تلف کردن/ ول چرخیدن