ترجمه‌های زباری (٢٦٨)

بازدید
١,٥٢٢
تاریخ
٢ هفته پیش
متن
If it was Monday morning, I must have had a skinful the night before.
دیدگاه
٠

اگر صبح دوشنبه باشد، حتما شب قبلش حسابی مست کرده بودم.

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
He had come into the unusually hot and sticky summer town like a Zephyr, Valerie thought.
دیدگاه
٠

والری با خود اندیشید: او به شهری تابستانی مانند زفیر آمده است که هوایش به طور نامعقول گرم و شرجی است.

تاریخ
١ ماه پیش
متن
He showed a flagrant disregard for anyone else's feelings.
دیدگاه
١

او بی ملاحظگی گستاخانه ای نسبت به عواطف سایرین از خود بروز داد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
What level of profit do you envisage?
دیدگاه
٣

به نظر تو مقدار سود چقدر خواهد بود. مقدار سود را چقدر تخمین می زنی؟

تاریخ
١ سال پیش
متن
He writes smug, sanctimonious waffle.
دیدگاه
٢

او نوشته های چرت و پرت های مغرورانه و مقدس نمایانه ای می نویسد .

تاریخ
١ سال پیش
متن
I wish she'd stop being so sanctimonious.
دیدگاه
١

ای کاش که دیگه از این مقدس نما بازی دست برداره.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The barb of his wit made us wince.
دیدگاه
٠

حاضر جوابی تند و تیزش، حال ما را گرفت.

تاریخ
١ سال پیش
متن
He suppressed a wince as motion renewed the pain.
دیدگاه
٠

وقتی حرکت باعث تجدید درد او شد، واکنشی از خود نشان نداد. .

تاریخ
١ سال پیش
متن
I still wince at the thought of that terrible evening.
دیدگاه
٠

تا الان هم از فکر کردن به آن غروب وحشتناک، به خود می لرزم.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The compound is finally obtained by precipitation.
دیدگاه
١

به کمک تسریع، بالاخره ترکیب حاصل گردید.

تاریخ
١ سال پیش
متن
He is ebullient with enthusiasm.
دیدگاه
١

او سرخوش از شور و ذوق است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
It needed a calmer appraisal of her situation.
دیدگاه
٠

باید نسبت به موقعیت او ارزیابی ملایم تری انجام می دادی.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The new appraisal scheme is only a taste of things to come.
دیدگاه
٠

تمهید یک ارزیابی جدید فقط نمونه ای از طرح های آینده می باشد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
We should make an objective appraisal of his job.
دیدگاه
١

ما باید ارزیابی بی غرضانه ای نسبت به کار او داشته باشیم.

تاریخ
١ سال پیش
متن
She has written a major critical appraisal/study of Saul Bellow's novels.
دیدگاه
٠

او یک ارزیابی منتقدانه/مقاله جامعی درباره رمانهای سال بلو به رشته تحریر درآورده است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The discerning customer will recognize this as a high quality product.
دیدگاه
٠

یک مشتری با درایت میتواند که این محصول با کیفیت را تشخیص دهد

تاریخ
١ سال پیش
متن
She is incapable of discerning right from wrong.
دیدگاه
٠

او قادر به تمایز بین کار درست و غلط نیست.

تاریخ
١ سال پیش
متن
He gave me a reluctant assistance.
دیدگاه
٠

به من منشی دادند که با ناخواستگی اورده بودند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Our plane hobbled through the cloud cluster.
دیدگاه
٠

هواپیمای ما از دسته ای از ابرها عبور کرد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
They clustered soldiers at each entry to the fortress.
دیدگاه
٠

آنها در هر یک از درب های قلعه، گروهی از سربازان را قرار دادند

تاریخ
١ سال پیش
متن
She used her good looks to compensate her lack of intelligence.
دیدگاه
١

او از خوشگل بودنش برای جبران بهره هوشی ناچیزش بهره می برد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Mike could go into a sulk that would last for days.
دیدگاه
٠

مایک ممکن بود طوری قهر کند که روزها طول می کشید.

تاریخ
١ سال پیش
متن
He tensed himself for the jump and landed expertly on the other side.
دیدگاه
٠

او برای پرش، خود را منقبض کرد و به طور ماهرانه ای در آن سمت فرود آمد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
She looked up to see that Belle hadn't made it: her legs were dangling into the corridor.
دیدگاه
٠

او در حالیکه پاهایش آویزان در راهرو بودند، بالا را نگاه کرد و متوجه شد که بِل موفق نشده بود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Grain by grain and hen fills her belly.
دیدگاه
٠

دانه ای بعد از دانه ای و مرغی که شکم از عزا درمی آورد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
We should make an objective appraisal of his job.
دیدگاه
٠

باید یک ارزیابی بی طرفانه از کارکرد او انجام دهیم.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Virtually all students will be exempt from the tax.
دیدگاه
٠

می توان گفت که تمام مشغولین به تحصیل از خدمت سربازی معاف خواهند گردید.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Children under 16 are exempt from prescription charges.
دیدگاه
٠

کودکان زیر شانزده سال از هرگونه اتهام تجویز دارویی مبرا هستند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The interest is exempt from income tax .
دیدگاه
٠

سود ( بر دارایی ) معاف از مالیات بر درامد می باشند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Men in college were exempt from military service.
دیدگاه
٠

مردان در حین تحصیل دانشگاهی از خدمت سربازی معاف بودند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
School property is exempt from most taxes.
دیدگاه
٠

املاک آموزشی از اغلب مالیات ها معاف هستند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
How can you treat me so flippantly!
دیدگاه
٠

چطور می تونی با این بی تفاوتی با من برخورد کنی.

تاریخ
١ سال پیش
متن
He answered the reporters'questions flippantly; this cannot be airily explained to your children.
دیدگاه
٠

او به سوالات خبرنگار با بیـخیالی پاسخ داد، این موضوع را نمـی توان به صراحت برای کودکان توضیح داد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
'Oh dear,' he said flippantly.
دیدگاه
٠

او با بی خیالی گفت: اوه، عزیزدلم

تاریخ
١ سال پیش
متن
You need special authorization to park here.
دیدگاه
٠

برای پارک ماشین در این مکان نیاز به مجوز ویژه دارید.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Always use a circuit breaker for added safety.
دیدگاه
٠

برای تضمین امنیت، از فیوز خودکار در مدار برق استفاده کنید.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The movie became a box-office record breaker.
دیدگاه
٠

این فیلم رکورد فروش بلیط گیشه را شکست.

تاریخ
١ سال پیش
متن
An ensign is a junior officer in the United States Navy.
دیدگاه
٠

افسر پرچمدار یک سرباز تازه ملحق شده به نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا می باشد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Why don't you just pull up all the plants and have done with the idea of having a garden.
دیدگاه
٢

چرا یک دفعه همه گیاهان رو از رییشه در نمیاری تا از این توهم باغبانی ما رو خلاص کنی.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Let's first suppose the second defense line has been destroyed.
دیدگاه
٠

در ابتدا فرض را بر این بگذاریم که دومین خط دفاعی نیز متلاشی شده است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
NATO defense ministers wrap up their meeting in Brussels today.
دیدگاه
٠

وزرای دفاع کشورهای عضو ناتو، امروز اجلاس خود را در بروکسل برگزار کردند.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Everyone is tired of their blatant effronteries.
دیدگاه
٠

مردم از دست جنایات خشونت بار آنان به ستوه آمده اند.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
I was shocked by the blatant racism of his remarks.
دیدگاه
٠

من از وقاحت صحبت های نژادپرستانه او شوکه شدم.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
She was shocked by his blatant sexism.
دیدگاه
٠

او از تبعیض جنسیتی وقیحانه اش شوکه شده بود.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The whole episode was a blatant attempt to gain publicity.
دیدگاه
١

کل این قسمت ( سریال ) تلاشی بارز برای جذب مخاطب بود.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Most shops are ignoring the government's edict against Sunday trading.
دیدگاه
٠

بیشتر فروشگاه ها، دستور دولت مبنی بر عدم تجارت در روز یکشنبه را نادیده می گیرند.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The emperor issued an edict forbidding doing trade with foreigners.
دیدگاه
٠

امپراتور فرمانی صادر کرد که تجارت با بیگانگان را قدغن اعلام کرده است.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
They caballed against the emperor's edict.
دیدگاه
٠

آنان بر علیه دستور امپراتور توطئه چیدند.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The king issued an edict that forbid the seizing of neutral vessels.
دیدگاه
٠

پادشاه فرمانی را صادر کرد که توقیف کشتی های بی طرف را ممنوع کرده است.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Fiat is Italy's largest industrial conglomerate.
دیدگاه
٠

فیات از بزرگ ترین مجتمع های صنعتی ایتالیا می باشد.