تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

availability

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صفت است. همان conclusive است که کمتر مورد استفاده میگیرد. conclusive به معنی قاطع، کاملا درست، وقتی می خواهیم بگوییم هیچ شکی در چیزی نیست می گوییم ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

در دور دست. On a clear day you can see the temple in the distance. در یک روز آفتابی میتونی قلعه رو در دور دست ببینی.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

از دور

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در چارچوب

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یا شجاعت انجام کاری را داشتن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

have a strong stomach دل و جگر داشتن

پیشنهاد
٠

get tongue around/round something نچرخیدزبان برای تلفظ یک کلمه سخت It's one language that I have real difficulty getting my tongue around. اون یکی ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

of the kind به معنی " همچین چیزی" مثلا من همچین چیزی نگفتم. I did not say of the kind. اصطلاحات دیگه: kind of :یه جورایی in kind: در عوض of a kind: ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک اصطلاح است، به معنی کار بیشتری انجام دادن است. مثلا حالا که داری این کار رو انجام میدی چرا فلان کار رو هم انجام نمیدی؟ ( جمله سوالی ) Since you'r ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

احتمالا

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

به معنی، اگه اشتباه نکنم هست. مثلا، اگه اشتباه نکنم شب این حا میمونی. You'll be staying the night, I take it?

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مخالفت رسمی و محترمانه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

یک اصطلاح است، برای تصحیح جمله ی قبلی گفته شده استفاده می شود. مثلا Her name is Paula, no, I tell a lie ( = I'm wrong ) - it's Pauline. https://dict ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

استفاده از چیزی برای به دست آوردن نتایج خوب. مثلا، She has a lot of confidence, which she uses to good effect ( = to her advantage ) in interviews.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

, in effec ( noun ) means in practice, in fact, and use. for example: The present system of payment will remain in effect ( = be used ) until the end ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ابزار هایی هستند که در مقابل منبع نور قرار می گیرند و شکل های مختلفب به وجود می آورند. مثلا ، rotatin Gobos.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

it is an adverb, shows your grateful for something. با حالت قدرشناسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نوشتار صحیح horde

پیشنهاد
٠

formal meeting with an important person شرفیاب شدن حضور کسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

smashing food up: خورد کردن غذا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پذیرایی ، مثلا cartering company.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اشاره به "رفتن به جایی در فصل پاییز برای دیدن و عکاسی کردن از تغییر رنگ برگ ها" دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

semi subsistance farming: form of farming that crops are produced more than farmer need.

پیشنهاد
٠

مقدار یا تعداد کمی از چیزی را استفاده کردن. مثلا، spare in use of words

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

hides: ( skin of animals )

پیشنهاد
٠

scrap away

پیشنهاد
٠

muscle به زور وارد شدن https://abadis. ir/entofa/muscle/

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

پرا مردم https://fa. wikipedia. org/wiki/پرامردم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

از چند جهت These local elections may prove a turning point in more ways than one. ممکن است این انتخابات محلی نقطه عطفی از چند جهت باشد .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

flushable wet wipes :دستمال مرطوب منظور از flushable wipes نوعی از دستمال ها هستند که تولید کنندگان ادعا می کنند اگر واردسیستم لوله کشی بشوند ، مشکلی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Sewer systems are essential to modern plumbing شبکه ی فاضلاب برای لوله کشی مدرن ضرئری است .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

sewer system شبکه ی فاضلاب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

hardship pay حقوق اضافی به دلیل کار کردن در مکانی با شرایط سخت .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

security threat تهدید امنیتی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

از روی ضرورت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

یک:یکی از روش ها دو : یکی از دلایل سه : به نوعی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

vesseles through رگ ها / کشتی های ارتباطی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

بیرون آمدن ، استخراج شدن ، به دست آمدن , the study of behavior and mental process is a nice amalgamation that pulls from all these different schools ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

روانشناسی انسان گرایانه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ظهور کردن By the mid - 20 century , other major forces in psychology were also brewing تا اواسط قرن بیستم نیروهای اصلی دیگری در روانشناسی در حال ظهو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

به سختی قابل درک بودن the idea was hard to grasp ایده به سختی قابل فهم بود .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

طولانی his life was spanned زندگی او طولانی بود

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

to curry public favor جلب رضایت عمومی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

امتیاز if you want to acheive other perks , you should work hard . اگر می خواهی امتیازات دیگر به دست آوری ، باید سخت کار کنی .