پیشنهادهای شهریار آریابد (١,٤٥٣)
روش شناسی ، شیوه شناسی
اندام شناسی
" استو بهی " بهبود دادن استخوان ها ، بهسازی استخوان ها. استوبهور = ارتوپد، بهبودی دهنده استخوان ها
دندان ویناری : رشته ای از پزشکی که به وینارش یا مرتب کردن دندان ها می پردازد . دندان وینار =ارتو دنس ، وینارشگر دندان
اندازور ، هندازور
زیر سرخ " نام پرتویی است.
فراسرشتیک
پارسی ناب : رایزنی ، سگالش ، رایش از بن راییدن.
کهرباییک
" کهربایی " از کهربا به معنای رباینده کاه که در لاتین "الکترا " به همین معنا بکار رفته است. کهربا افزار = ابزار الکتریکی یا ابزار برقی
تکاور : نیرویی رزمی که به ناگهانی تاخت آورد .
هماورد
پیکار
نیک مانثر ، نیکو گفتار
دژی که به فرمان اهورا مزدا و بدست جمشید پیشدادی در آریاویچ ساخته شد و به چم جای سرپوشده و ساخته جمشید است ، یک آرمان شهر که نه سر د بود و نه گرم ، بر ...
کندور ( kandvar ) ، پانیذور کندوری= قنادی کنداب = آب قند کاخ کند = قصر قند
خورشکده
ژرفارو ، ژرف نورد
نیوشا ، نیوشور، نیوشک
نگرین : وابسته به چشم و نگریستن.
گزیت بار ، باژبار : مالیاتی که از بار دریافت می شود ، گزیتی که از کالا دریافت می شود .
کوبگ، کوبه از بن کوبیدن
کوبش ، کوبید ، کوبیک
کوبیده
کوبش از بن کوبیدن.
تبنکوی وام نیکان
رویارویی
ترابرد
ترابری
به پارسی نام میوه ای است که آنرا " نارنگ" گویندکه به تازی نارنج شده و نارنگی از آن خانواده است. نام درست کشور اروپایی " پرتوکال " است که به معنای سر ...
پیکارگر ، کوشنده.
این نام یونانی شده " ایزت " همان یزد است و از ریشه یزتن ، یشتن اوستای می باشد.
نکوهشگر ، نکوهنده
در اوستا " سپنتا آمئیتی " به معنای شیدایی پاک ، عشق مقدس.
در اوستا " دتشو " detesho به معنای خالق ، آفریننده .
در اوستا " آتر " در پهلوی " آدر " و در پارسی " آذر " که همان آتش است.
در اوستا " اپم نپات " ، آپان به معنای آبها .
در اوستا " امرتات " بی مرگی ، جاودانگی . مرداد به معنای مرگ و نیستی
در اوستا " هورتات " به معنای رسایی و کمال.
" ارتا وهیشتا" به معنای بهترین راستی
این نام در اوستا " ورثرغنه" ، در پهلوی" ورهرام" ، در ارمنی" وارام" و در گرجی" گورام " می باشد.
این نام تازی شده " مزدکت " پارسی و به معنای جای نیایش است .
این نام کوتاه شده " کیا کلات " به معنای دژ کیا می باشد.
در اوستایی " سئن " در پارسی " سین " در نام های ایرانی بسیار پرکاربرد می باشد. رامسین= عقاب آرام سیمرغ = پرنده عقاب مانند ، پرنده افسانه ای سیندژ = ...
در پارسی " وشم "
منگین ، کرخت آور
پلشتی
در پهلوی " بی تچن " ، بی تچش از بن تچیدن به معنای روان شدن .
تبنکوی پشتیبانی از کودکان
تبنکوی اندرمرتیان پول