الکتریکی

/~elekteriki/

معنی انگلیسی:
electric, electrically-driven, electric(al), electrcally driven

لغت نامه دهخدا

الکتریکی. [ اِ ل ِ ] ( ص نسبی ) برقی. الکتریسیته ای. منسوب به الکتریک که در تداول فارسی زبانان بمعنی برق و الکتریسیته استعمال میشود. رجوع به الکتریک و الکتریسیته شود : ماشینهای کوچک الکتریکی درهم و برهم ریخته بود. ( سایه روشن صادق هدایت ص 18 ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به الکتریک مربوط به الکتریسیته . ۱ - برقی : لوازم الکتریکی. ۲ - ( اسم ) مغازه و دکان فروش لوازم برقی.

فرهنگ معین

(اِ لِ ) [ فر - فا. ] (ص نسب . ) منسوب به الکتریک ، مربوط به الکتریسته . ۱ - برقی . ۲ - مغازه و دکان فروش و تعمیر لوازم برقی .

فرهنگ عمید

مربوط به الکتریسیته، برقی.

دانشنامه عمومی

الکتریکی (ترانه کیتی پری). «الکتریک» ( انگلیسی: Electric ) ترانه ای از خوانندهٔ آمریکایی کیتی پری است که در ۱۴ مه ۲۰۲۱ از طریق کپیتال رکوردز به عنوان تک آهنگ آغازین آلبوم موسیقی متن Pokémon 25 منتشر شد. انتشار این ترانه با یک موزیک ویدیو به کارگردانی کارلوس لوپز استرادا همراه بود که در آن پری و پیکاچو به نسخه های جوان خودشان کمک می کنند.
عکس الکتریکی (ترانه کیتی پری)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

electric (صفت)
کهربایی، الکتریکی، برقی، برق دهنده

فارسی به عربی

کهربائی

پیشنهاد کاربران

" کهربایی " از کهربا به معنای رباینده کاه که در لاتین "الکترا " به همین معنا بکار رفته است.
کهربا افزار = ابزار الکتریکی یا ابزار برقی

بپرس