کیاکلا

لغت نامه دهخدا

کیاکلا. [ کیا ک َ ] ( اِخ ) یکی از دهستان های بخش مرکزی شهرستان شاهی است که در شمال غربی شاهی و مشرق شوسه شاهی به بابل واقع است. این دهستان از 30 آبادی تشکیل شده است و 9هزار تن سکنه دارد. مرکز دهستان قصبه کیاکلا وقراء مهم آن به شرح زیر است : سوخت آبندان ، جدیدالاسلام ، سنگ تاب ، نجارکلا. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

کیاکلا. [ کیا ک َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان لاویج است که در بخش نور شهرستان آمل واقع است و 370 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

کیاکلا. [ کیا ک َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان قشلاق کلارستاق است که در بخش چالوس شهرستان نوشهر واقع است و 100 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

فرهنگ فارسی

دهستانی است از بخش مرکزی شهرستان شاهی واقع در شمال باختر شاهی . دشت و معتدل و مرطوب دارای ۳٠ آبادی و ۹٠٠٠ تن سکنه آب از رود تالار محصول پنبه کنف و نیشکر مرکز دهستان قصبه کیاکلا است .

گویش مازنی

/kiyaa kelaa/ از توابع دهستان کیاکلای قائم شهر - از توابع کلارستاق واقع در شهرستان چالوس

دانشنامه عمومی

کیاکلا (سیمرغ). کیاکلا یکی از شهرهای استان مازندران ایران است. این شهر مرکز شهرستان سیمرغ است. بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵، جمعیت این شهر برابر با ۸، ۰۴۰ نفر بوده است.
این شهر از محله های کیاکلا، دستکنده کلا، سرپل، سیدمحله، وازیمال، سوخت آبندان و شهرک شهیدبهشتی تشکیل شده است. فاصلهٔ این شهر تا قائمشهر ۱۴ کیلومتر، تا بهنمیر ۱۱ کیلومتر، تا جویبار ۱۳ کیلومتر، تا بابل ۱۵ کیلومتر و تا ساری ۲۴ کیلومتر است. [ ۱]
واژه کِلا ( kelā ) دگرگون گشته واژه کَلاک ( kalāk ) و کَلات ( kalāt ) در مفهوم قلعه است، که در زبان مازندرانی به صورت کَلا ( kalā ) و کُلا ( kolā ) ، و در زبان گیلکی و زبان تاتی کَلایه ( kalaye ) تلفظ می شود و در مفهوم دژ و آبادی مجهز به جایگاه دفاعی می باشد. این واژه در نام بیشتر روستاهای مازندران از رامسر تا گرگان، روستاهایی در شرق گیلان و در قسمت های شمالی قزوین شامل الموت دیده می شود. [ ۲] بر خلاف زبان فارسی، در زبان های خانواده ایرانی شمال غربی به مانند گیلکی و مازندرانی صفت بعد از اسم می اید، در نتیجه واژه کیا+کلا معادل 'قلعه کیا' در فارسی می باشد.
نشانه های بر جای مانده از صفویه مانند امامزاده عبدالله قریه که از دربار صفویه در سده یازدهم مستمری نقدی و جنسی برای آن گرفته می شد و حتی پیشتر از آن تپه های بجامانده از هزاره اول قبل از میلاد همچون تپه اکوک و آغوزدین و همچنین وجود قلعه ای قدیمی در یکی از دهکده های کیاکلا نشان می دهد که مردمی در این دیار سکونت داشتند و این جا مرکز حکومتی بود و تدابیر سخت نظامی همانند دژی استوار برای آن وضع شده؛ و تپه های باستانی که به نام «دین» در جای جای این منطقه می باشد گواه این مطلب است. نشان های فرهنگی دیگر همانند مقابر و مشاهد افرادی همچون ابویعقوب بن یوسف بن الحکم بن یعقوب تنبلایی و آیت الله سید ابراهیم ثاقبی نجارکلایی و آیت الله سید حسن بهشتی سمناکلایی و از دیگر افراد سرشناس کیاکلا می توان به شیرزاد گرجی نژاد که مدیر مدرسه قدیمی کیاکلا در محله سرپل بوده اشاره کرد؛ منابع تاریخی موجود در بعد از ظهور اسلام تا حکومت قاجاریه، مطلب روشن و خاصی را دربارهٔ کیاکلا بیان نمی کنند. زیرا در قرون گذشته، شهرهای مازندران یا طبرستان به تعداد شهرهای فعلی نبوده است. اما آنچه به اختصار نقل می شود حاکی از آن است که کیاکلا از سال ۲۵۰ هجری قمری و شاید پیش از آن به صورت دهستان و بلوک بوده است. اردشیر برزگر در کتاب "تاریخ طبرستان" آنجا که در مورد شهرها و آبادی های بعد از اسلام توضیح داده است یکی از بخش های آباد را "رزمیخواست" می داند. رزمیخواست بخشی بوده از شهرستان بابل کنونی که تا سده سوم اسلامی در دست اسپهبدان مزمغانی بوده است، چنانکه ابن اسفندیار گوید:". . . و مزمغان بن ونداد امید پیش از این محمد بن اوس ( نایب خلیفه عباسی ) به خشم… بود… چون کار حسن زید ( داعی الکبیر ۲۵۰–۲۷۰ ق ) قوت گرفت از بیشه بیرون آمد و به مامطیر ( بارفروشده– بابل ) رسید، روز پنجشنبه بیست و ششم شوال ( ۲۵۰ق ) و مردم را با بیعت حسن زید دعوت کرد… حسن زید… پادشاهی رزمیخواست… به او سپرد و مثال داد که با ساری رود… ( مصمغان ) با حدود ساری رفت و به نوروز آباد ( پوتم ) لشگرگاه ساخت…" و پوتم را امروز فوتم خوانند؛ و دهکده ای است میان دو ده جدید الاسلام و اسماعیل کلای بلوک کیاکلای میان دو شهر شاهی و بابل. دوری پوتم از کیاکلا ۱۲ و ساری ۳۳ و جاده شوسه ۵ کیلومتر و دارای ۲۵ خانوار و ۱۵۰ تن مردم. در سفرنامه شخصی که اهل روسیه بود آمده است که در سیدمحله مردمانی قوی هیکل و تنومند زندگی می کردند که به آبادکردن جنگلها و دامداری امرار معاش می کردند.
عکس کیاکلا (سیمرغ)عکس کیاکلا (سیمرغ)

کیاکلا (نور). کیاکلا، روستایی از توابع بخش چمستان شهرستان نور در استان مازندران ایران است.
واژه کِلا ( kelā ) دگرگون گشته واژه کَلاک ( kalāk ) و کَلات ( kalāt ) در مفهوم قلعه است، که در زبان مازندرانی به صورت کَلا ( kalā ) و کُلا ( kolā ) ، و در زبان گیلکی و زبان تاتی کَلایه ( kalaye ) تلفظ می شود و در مفهوم دژ و آبادی مجهز به جایگاه دفاعی می باشد. این واژه در نام بیشتر روستاهای مازندران از رامسر تا گرگان، روستاهایی در شرق گیلان و در قسمت های شمالی قزوین شامل الموت دیده می شود. [ ۱] بر خلاف زبان فارسی، در زبان های خانواده ایرانی شمال غربی به مانند گیلکی و مازندرانی صفت بعد از اسم می اید، در نتیجه واژه کیا+کلا معادل 'قلعه کیا' در فارسی می باشد.
این روستا در دهستان لاویج قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۷۸۴ نفر ( ۱۸۶خانوار ) بوده است. [ ۲]
عکس کیاکلا (نور)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

کیاکَلا
نمایی از شهر شهری در استان مازندران، شهرستان قائم شهر، و مرکز اداری بخش کیاکلا. با ارتفاعی حدود ۵ متر پایین تر از سطح دریاهای آزاد در منطقه ای جلگه ای و جنگلی در ۲۲کیلومتری غرب ساری و ۱۴ کیلومتری شمال قائم شهر در ساحل راست رودخانۀ تالار، سر راه قائم شهر به بَهنِمیر و بابلسر، قرار دارد. اقلیم این شهر معتدل مایل به گرم و نیمه مرطوب و جمعیت آن ۷,۴۷۲ نفر است (۱۳۸۵).

پیشنهاد کاربران

واژه کِلا دگرگون گشته واژه کَلاک ( kalāk ) و کَلات ( kalāt ) در مفهوم قلعه است که در زبان مازندرانی بصورت کِلا ( kelā ) ، کَلا ( kalā ) و کُلا ( kolā ) ، و در زبان گیلکی و زبان تاتی کلایه ( kalaye ) تلفظ
...
[مشاهده متن کامل]
می شود و در مفهوم دژ و آبادی مجهز به جایگاه دفاعی می باشد. این واژگان در نام بیشتر روستاهای مازندران از رامسر تا گرگان، روستاهایی در شرق گیلان و در قسمت های شمالی قزوین شامل الموت دیده می شود. بر خلاف زبان فارسی، در زبان های خانواده ایرانی شمال غربی به مانند گیلکی و مازندرانی صفت بعد از اسم می اید، در نتیجه واژه کیا کلا معادل 'قلعه کیا' در فارسی می باشد.

این نام کوتاه شده " کیا کلات " به معنای دژ کیا می باشد.

بپرس