پیشنهاد‌های بهمن حکمتی زاده (٩٧)

بازدید
١٥٢
تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ظهر - حوالی ظهر https://www. ldoceonline. com/dictionary/midday توضیح: noon به زمان دقیقی اشاره می کند یعنی ساعت 12 ظهر https://www. ldoceonline. com ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

ابتدای شب ، آغاز شب، اول شب https://www. britannica. com/dictionary/nightfall : the time of day when the sky gets dark : the time when night begins ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

واژه trial به صورت فعل هم به کار می رود و در این حالت مفهوم آن آزمودن رسمی موثر یا مناسب بودن چیزی است . ( مثلاً یک دارو ) trial verb [ T ] to test ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

به طور نامنظم ، به طور پراکنده ، گاه به گاهی ، هراز گاهی، به طور گهگاهی، به طور متناوب � نقل از فرهنگ معاصر هزاره �

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

1. به زحمت، به زور، به سختی a room barely furnished 2. تنها، فقط، همین قدر . we barely had time to catch the train 3. صاف و پوست کنده، سر راست؛ به ا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

شرور ، شریر https://www. collinsdictionary. com/us/dictionary/english/bully

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

به یاد ماندن https://www. vocabulary. com/dictionary/go down verb be recorded or remembered “She will go down as the first feminist”

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

یبوست دهنده https://www. urbandictionary. com/define. php?term=constipator

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

دوستان - معاشرین https://www. ldoceonline. com/dictionary/company

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

در انگلیسی بریتانیایی به معنی � تمام کردن چیزی � است. https://www. collinsdictionary. com/us/dictionary/english/to - be - out - of - something

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

در نتیجه https://dictionary. cambridge. org/us/dictionary/english/through

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( عامیانه، عمدتاً در شمال آمریکا ) گند، مزخرف، خیلی بد، مأیوس کننده https://www. lexico. com/en/definition/craptacular

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

خیلی خنده دار ، خیلی بامزه توضیحات: منظور از knee slapper جوک یا لطیفه یا حکایت یا. . . است که خیلی خنده دار یا بامزه باشد. https://www. collinsdic ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

شرح کلی و اجمالی، توصیف کلی و اجمالی https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/overview?q=overview

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

در جستجوی کار - جویای شغل توضیح : عبارت be between jobs دلالت بر آن دارد که شخص فعلاً بیکار است ولی به طور فعال به دنبال کار می گردد. لذا این عبارت ر ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

شانس بالائی برای به دست آوردن شغلی یا جایزه ای را داشتن https://www. collinsdictionary. com/dictionary/english/be - in - the - running

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

به طور رسمی اظهار کردن و یا تصمیم گرفتن که چیزی غیر ممکن است یا واقع نخواهد شد یا این که چیزی یا شخصی مناسب نیست. https://dictionary. cambridge. org ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

داروی نیازمند نسخه منظور از عبارت prescription medication دارویی است که داروخانه صرفاً با تجویز پزشک مجاز به دادن آن است. https://www. lawinsider ...

پیشنهاد
٢

منظور از prescription medications داروهائی هستند که داروخانه فقط با تجویز پزشک مجاز به دادن آن ها است.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

ضمیر پرسشی ضمایر پرسشی در زبان انگلیسی عبارتند از who, whom, what, which, whose https://commongroundinternational. com/learning - english/interrogati ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

excluded و نه ecluded

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

قطعه پایانی، تکه آخر https://www. merriam - webster. com/dictionary/outro

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

سبیلو، سبیل دار، دارای سبیل https://www. ldoceonline. com/dictionary/moustached

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

نگاه کردن با دشواری و دقت ( به دلایلی مانند دوری مسافت، تاریکی ، مه و . . . ) مثال ها : . The driver was peering into the distance trying to read th ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

( در کامپیوتر ) فرایند، روند، روال ، روش مستند: در آدرس کامپیوتری https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/function به عنوان یکی از معان ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

دوست داشتن، عزیز شمردن، عشق ورزیدن https://idioms. thefreedictionary. com/care about

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

صدای ضبط شده https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/audio

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

خیلی خنده دار https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/laugh - out - loud

پیشنهاد
٠

او سه روز زیر سِرُم بود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

خیلی - بشدت https://dictionary. cambridge. org/us/dictionary/english/uncommonly

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

شروع به کار کردن ( به ویژه به طور مصمم یا با اشتیاق ) https://www. macmillandictionary. com/dictionary/british/set - to - work

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

عمداً اذیت کردن، از روی قصد آزار دادن، تعمداً ناراحت کردن https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/spite مثال: . I almost think he died ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

هوای کسی را داشتن، از کسی حمایت کردن https://www. businessinsider. com/15 - common - phrases - civilians - stole - from - the - us - military - 2015 ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

. . . [ جمله استفهامی ] میل دارید که . . . ؟ ، موافقید که . . . ؟، اجازه می دهید که . . . ؟، آیا. . . ؟ نقل از فرهنگ انگلیسی - فارسی محمد رضا جعفری ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

زالو صفت https://www. vocabulary. com/dictionary/leechlike

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

زیرِ سِرُم بودن مثال: . He was on a drip for three days https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/drip

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

واژه ای که دو معنای متناقض دارد. https://www. merriam - webster. com/dictionary/contronym

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

people pleaser انسانی است که بسیار برایش اهمیت دارد دیگران در مورد او چه می اندیشند. وی می خواهد همواره محبوب و مورد تائید باشد. معادل فارسی مناسبی ب ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

ویژگیِ غیرعادی، ویژگیِ عجیب، عادتِ عجیب، روشِ عجیب، رفتارِ عجیب https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/idiosyncrasy

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

سخت گیر، مقرراتی، متعصب، خشکه مقدس https://www. collinsdictionary. com/dictionary/english/strait - laced https://www. dictionary. com/browse/strait ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

دوست و رقیب دوستِ متعارض https://www. lexico. com/en/definition/frenemy

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

شخصی که بین 10 لغایت 19 سال سن دارد https://www. collinsdictionary. com/submission/20786/denarian

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

هزار پای علف خوار، هزارپای گیاه خوار توضیح: دو نوع هزارپا داریم. وقتی می گوئیم هزارپا معمولاً آن چه در ذهن مخاطب فارسی زبان مجسم می شود هزارپائی است ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

( با ورزش ) عضلانی تر کردن ، نیرومندتر کردن، قوی تر کردن _ عضلانی تر شدن، نیرومندتر شدن، قوی تر شدن مستند: https://www. merriam - webster. com/dictio ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

فردِ حاضر مستند: https://findwords. info/term/stander - by

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

protection racket

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

باجگیری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

پوشاندن یا مبهم کردن با ماده ای سفید رنگ مستند: در آدرس اینترنتی https://idioms. thefreedictionary. com/white out به عنوان یکی از معانی white out نو ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

� در فروشگاه های بزرگ � ردیف توضیح: در فروشگاه های بزرگ مشتری، در بین راهروهای باریکی که دو طرف آن قفسه هائی از اجناس است حرکت می کند تا اجناس مورد ن ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

برای محکم کاری مستند: http://edmontonenglishschool - learningenglishonline. com/free - training/for - good - measure/