تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نقل از هزاره خود را مضحکه دیگران کردن وسیله خنده و تفریح مردم شدن سبکسری کردن حود را سبک کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

نقل از هزاره با تردید با دودلی محتاطانه با ترس و لرز با کمرویی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نقل از Free Dictionary 1. That's humorous 2. That's strange, odd, or unexpected

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

نقل از هزاره در مورد شجاعت و قدرت و . . . : پیدا کردن در خود ایجاد کردن به دست آوردن کسب کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نقل از هزاره کت: جیبِ بغل پیراهن: جیب پیش سینه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

certain to be punished

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نقل از هزاره احساس غریبگی کردن احساس بیگانگی کردن

پیشنهاد
١

“to believe something good about someone, rather than something bad, when you have the possibilities of doing either” or “to trust someone even thoug ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نقل از هزاره با تمام قوا با تمام توان

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to reach a standard level of performance or quality

پیشنهاد
٠

to keep focused on it, and not take your eyes off it

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نقل از دیکشنری کالینز If you shout something out, you say it very loudly so that people can hear you clearly

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نقل از Dictionary. com Up to one's ( old ) tricks Behaving in one's usual deceitful or mischievous fashion,

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نقل از دیکشنری میریام وبستر to behave as badly as someone who has treated one wrongly

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نقل از Britannica Dictionary having red or pink cheeks

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

speak in an unknown language during religious worship, regarded as one of the gifts of the Holy Spirit مطابق با کتاب عهد جدید، سخن گفتن به زبان های ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

no matter how modest or simple something may be, it is still worthy of respect or recognition

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

نقل از هزاره به بهترین وجه، به طور کامل، کاملا، خوبِ خوب

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نقل از دیکشنری کالینز a short sleeve designed to cover the shoulder and the top of the arm, with little or no extension under the arm. آستین کوتاه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مخمل کوبیده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

نقل از دیکشنری کالینز If you tuck a child in bed or tuck them in, you make them comfortable by straightening the sheets and blankets and pushing the ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

نقل از هزاره For the foreseeable future حالا حالاها، علی الحساب، فعلا in the foreseeable future در آینده نزدیک

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

نقل از هزاره: نرم، لطیف، براق، شفاف

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نقل از هزاره: برای چشم و نگاه: مات، بی نور، بی حالت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

نقل از هزاره خشونت، بیرحمی، شوم بودن، ترسناک بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

نقل از هزاره: حساب شده، دقیق، روشن، واضح

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

نقل از هزاره در مورد نقشه، طرح و برنامه: شکست خوردن، نقش بر آب شدن، بی نتیجه ماندن، عقیم ماندن، به جایی نرسیدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

نقل از هزاره افسون کننده، جادو کننده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

سنگ زینتی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

ساده، معمولی، بدون جذابیت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

در مورد کوه: یال

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

دوراندیشی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

به منظورِ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

نقل از هزاره در جایگاه اسم بی اعتنایی، بی احترامی، بی حرمتی، تحقیر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

نقل از هزاره به جای آن وگرنه به عنوان راهی دیگر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

نقل از هزاره خروشان جوشان پرجوش پرخروش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

نقل از هزاره در مورد صدا: مرموز، ناشناخته