satiny

/ˈsætɪni//ˈsætɪni/

معنی: اطلسی
معانی دیگر: اطلسی

جمله های نمونه

1. Spring leaves were still new and shiny and satiny.
[ترجمه گوگل]برگهای بهار هنوز نو و براق و ساتنی بودند
[ترجمه ترگمان]برگ های بهاری هنوز جدید و درخشان و درخشان بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Today Astrid wore a white satiny dress with a wide gold cinch belt.
[ترجمه گوگل]امروز آسترید یک لباس ساتنی سفید با یک کمربند سینچ طلایی پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]امروز Astrid یک لباس اطلس سفید با کمربند پهن طلایی پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Travis abandoned his exploration of her satiny neck to look down into her smoky eyes.
[ترجمه گوگل]تراویس کاوش گردن ساتنی او را رها کرد تا به چشمان دودی او نگاه کند
[ترجمه ترگمان]تراویس exploration را رها کرد تا به چشمان مه گرفته او نگاه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Sure enough, her eyes could see the faint satiny gleam of his bronze skin.
[ترجمه گوگل]مطمئناً چشمان او می توانستند درخشش اطلسی ضعیف پوست برنزی او را ببینند
[ترجمه ترگمان]چشم هاش برق ضعیفی بر روی پوست برنزی رنگش دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She has very satiny skin and fresh smile.
[ترجمه گوگل]او پوست بسیار ساتنی و لبخندی تازه دارد
[ترجمه ترگمان] اون very بر روی skin و لبخند تازه داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Be a satiny supple doll. With the most chaste smile.
[ترجمه گوگل]یک عروسک ساتنی انعطاف پذیر باشید با پاک ترین لبخند
[ترجمه ترگمان] یه عروسک supple satiny باش با لبخند chaste
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Its satiny smoothness reminded me of asparagus hollandaise, reinterpreted in a brand-new way.
[ترجمه گوگل]لطافت ساتنی آن مرا به یاد مارچوبه هلندز می‌اندازد که به شیوه‌ای کاملاً جدید تفسیر شده است
[ترجمه ترگمان]نرمی و نرمی آن مرا به یاد مارچوبه hollandaise انداخت که در یک روش جدید به نام تجاری نوشته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Special alloys: varnished or satiny alloy with soft and refined colour modulations.
[ترجمه گوگل]آلیاژهای ویژه: آلیاژ لاک زده یا ساتنی با مدولاسیون رنگ نرم و تصفیه شده
[ترجمه ترگمان]آلیاژهای ویژه: آلیاژ جلا خورده یا اطلس با پوشش رنگ نرم و اصلاح شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You may even have sung in a church choir, helping voices rise in spiritual exultation before trading in your satiny robe.
[ترجمه گوگل]حتی ممکن است در یک گروه کر کلیسا آواز خوانده باشید و به صداها کمک کنید تا قبل از خرید و فروش لباس ساتنی خود با شادی روحی بلند شوند
[ترجمه ترگمان]ممکن است شما حتی در یک گروه کر کلیسا آواز خوانده باشید و به صداهایی که پیش از خرید لباس اطلس تان با وجد و شعف معنوی در حال افزایش هستند کمک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. One contained a gorgeous silky fabric in smoky cherry pink with thin gray stripes and a satiny backing.
[ترجمه گوگل]یکی حاوی یک پارچه ابریشمی زیبا به رنگ صورتی گیلاسی دودی با نوارهای نازک خاکستری و پشتی ساتنی بود
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها عبارت بود از یک پارچه ابریشمی زیبا با صورتی دودی و صورتی با نوارهای باریک خاکستری و a که بر روی آن ها نوشته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Beat in eggs one at a time, using a rotary beater, until satiny and fluffy.
[ترجمه گوگل]تخم‌مرغ‌ها را یکی یکی با همزن چرخشی بزنید تا پفی و کشدار شود
[ترجمه ترگمان]در یک زمان تخم مرغ را با استفاده از یک beater چرخان، تا زمانی که satiny و پنبه ای است، به کار ببرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Blackberry and sweet oak flavours spill onto the palate giving this wine a plump satiny texture.
[ترجمه گوگل]طعم شاه توت و بلوط شیرین روی کام می ریزد و به این شراب یک بافت ساتنی چاق می دهد
[ترجمه ترگمان]Blackberry Blackberry و flavours طعم دار به the که این شراب را به بافت نرم و satiny می داد، سرازیر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Bronze a supermodel glow & sleek, sculpted cheekbones. This satiny pink & bronze powder a perfect 10!
[ترجمه گوگل]برنز درخشش سوپر مدل و گونه‌های براق و حجاری‌شده این پودر صورتی و برنزی ساتنی یک 10 عالی است!
[ترجمه ترگمان]برنز یک سوپر مدل است که به شکل استخوان گونه صاف و براق ساخته شده است این پودر برنز صورتی، این پودر برنز را ۱۰ سالم به همراه داشت!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اطلسی (صفت)
satin, satiny

انگلیسی به انگلیسی

• smooth, shiny, glossy, having the appearance of satin

پیشنهاد کاربران

بپرس