پیشنهادهای میلاد علی پور (٤,١٣٥)
اثبات شده، تأیید شده، تأکید شده، تصدیق شده
اصطلاحی حقوقی در دادگاه های امریکا ( دستوری است که به دادگاه اجازه می دهد حُکمی که صادر کرده را اصلاح نماید ) حکم اصلاح. دستور اصلاح
به زعمِ کسی، به نظرِ کسی، از نظر کسی، به عقیده ی کسی
افشاگری، برملاسازی، پرده دری
پرداختن به کاری/چیزی، رسیدگی کردن
افشاگر، آنتن
به شدت، قویا، به صورتی جدی
از همه مهمتر
بدنام
بی برو برگرد
به سلامتیِ کسی نوشیدن، ( معمولا جام ها را بالا می گیرند و حرفی درخصوص کسی می زنند و بعد همه با هم به سلامتیِ آن فردِ نامبرده، نوشیدنی الکلی شان را سر ...
ذکر کردن، نام بردن
محول کردن، ذکر کردن، نام بردن
برای تحقق چیزی تلاش کردن، سعی کردن، مجاهدت کردن، خواستارِ چیزی شدن، درخواست دادن، اصرار کردن، فشار وارد کردن
مسئله اینجا بود که، موضوع مهم این بود که، از همه مهمتر اینکه، موضوع این بود که
تصدیق کردن
نجات یافتن، رها شدن
با احتسابِ
مخالف
پذیرفتن جُرم توسط متهم یا وکیل او به منظور تخفیف در مجازات، معامله و توافق با دادستان را می گویند
تشویق، اصرار، خواست، تاکید
به خاطر اعتماد به نفس زیادی بند را آب دادن، با غرور بیجا دچار اشتباه شدن
قُپی آمدن، خالی بستن
سرخوش، با شور و شوق
داشتن، همراه داشتن
یک سویه، یک طرفه، یک جانبه
به غیر از، صرف نظر از
به جُز، به غیر از
اهمیت پیدا کردن، به بحث اصلی تبدیل شدن، نُقل مجلس شدن
اطلاع رسانی، پیام رسانی، بیانیه
تمهیدات، تدابیر، استراتژی
جنجال، درگیری
رسیدگی کردن، مهیا کردن
استعداد، نظر را جلب کردن، توجه جلب کردن
میلاد ریشه ی پارسی داره. در زبان شیرین پارسی معنای ( تولد ) نمی ده. تو فارسی یعنی ( پسرِ خورشید ) در عربی یعنی ( ولادت )
مصلحت اندیش
کل کل کردن، کلنجار رفتن، رو مخ کسی رفتن، رو اعصاب کسی رژه رفتن، عصبی کردن، سر به سر گذاشتن
وارد کردن، تلفیق کردن
عزیزِ دل، نفس
بی بروبرگرد، مطلق
به حال خود رها شده
نکوهش، عتاب، ملامت
نکوهش، ملامت
صحبت کردن، اعلام کردن
دارای وجهه اجتماعی کمتر، کم تر معروف
به پای، به حسابِ، به هزینه ی
نادیده گرفته، اغماض کرده
مداخله کردن، دلیل آوردن، استدلال کردن، در بحث شرکت کردن
به باد انتقاد گرفتن، حمله کردن
بهانه آوردن، پُشت کردن