پیشنهادهای سیدحسین اخوان بهابادی (٢,٧٠٨)
وَ قَالَ لِزَیْنَبَ نَاوِلِینِی وَلَدِیَ الصَّغِیرَ حَتَّى أُوَدِّعَهُ نَاوِلِی ( أَنْتِ ) ، امر مفرد مونث مخاطب از باب مفاعله از ریشه ی نول ( نَاو ...
وَ قَالَ لِزَیْنَبَ نَاوِلِینِی وَلَدِیَ الصَّغِیرَ حَتَّى أُوَدِّعَهُ نَاوِلِی ( أَنْتِ ) ، امر مفرد مونث مخاطب از باب مفاعله از ریشه ی نول ( نَاو ...
وَ قَالَ لِزَیْنَبَ نَاوِلِینِی وَلَدِیَ الصَّغِیرَ حَتَّى أُوَدِّعَهُ نَاوِلِی ( أَنْتِ ) ، امر مفرد مونث مخاطب از باب مفاعله از ریشه ی نول ( نَاو ...
وَ قَالَ لِزَیْنَبَ نَاوِلِینِی وَلَدِیَ الصَّغِیرَ حَتَّى أُوَدِّعَهُ نَاوِلِی ( أَنْتِ ) ، امر مفرد مونث مخاطب از باب مفاعله از ریشه ی نول ( نَاو ...
legal برای یادسپاری آسان تر معنی کلمه می توان با کلمه بازی کرد مثلاً اگر کلمه ی انگلیسی بالا را مثل نوشته آن بخوانیم و بگوییم لِگال، لِگال یعنی، برای ...
( لاجیک ) logic برای یادسپاری آسان تر معنی کلمه می توان با کلمه بازی کرد مثلاً بیایید با شنیدن ( لاجیک ) یاد ( تاجیک ) کنیم اما برای رابطه سازی می ت ...
( لاجیک ) logic برای یادسپاری آسان تر معنی کلمه می توان با کلمه بازی کرد مثلاً بیایید با شنیدن ( لاجیک ) یاد ( تاجیک ) کنیم اما برای رابطه سازی می ت ...
هانوی ( Hanoi ) پایتخت ویتنام برای یادسپاری آسان تر معنی کلمه ای می توان از بازی های ذهنی بهره برد مثلاً آمریکا به ویتنام گفت: بگو ها ( ( بله ) ) تا ...
هانوی ( Hanoi ) برای یادسپاری آسان تر معنی کلمه ای می توان از بازی های ذهنی بهره برد مثلاً آمریکا به ویتنام گفت: بگو ها ( ( بله ) ) تا جنگ نشود اما ...
معنی أَقْبِلْ: پیش بیا، جلو بیا. معنی أَقْبَلَ: پیش آمد، جلو آمد. ریشه ی کلمات بالا:قبل. قَبل: پیش، جلو. برای یادسپاری بهتر، بیایید از کلمات و عب ...
معنی أَقْبِلْ: پیش بیا، جلو بیا. معنی أَقْبَلَ: پیش آمد، جلو آمد. ریشه ی کلمات بالا:قبل. قَبل: پیش، جلو. برای یادسپاری بهتر، بیایید از کلمات و عب ...
در فرهنگ لغت ها ( لغتنامه ها ) علامت اختصاری "مُق" از کلمه ی "مقابل" برای نشان دادن متضاد کلمه استفاده می شود. مقابل:ضد، مخالف [ سپید مقابل سیاه است ...
قندیلِ یخ ، قندیلی است که در هنگام ریزش آب و بر اثر یخ زدن تشکیل می شودو در گویش شهرستان بهاباد به آن، قَنتیله می گویند.
در گویش شهرستان بهاباد به قندیلِ یخ، قَنتیله می گویند. قندیل یخی است که در هنگام ریزش آب و بر اثر یخ زدن تشکیل می شود.
در گویش شهرستان بهاباد به قندیلِ یخ، قَنتیله می گویند. قندیل یخی است که در هنگام ریزش آب و بر اثر یخ زدن تشکیل می شود.
مصداق اتم:شاهد تمامتر ، گواه کامل تر ، کامل ترین مثال. اتم:[ اَ ت َم م ] ( صفت تفضیلی بر وزن افعل ) به معنای تمامتر و مترادف اکمل به معنی کامل تر. ...
مصداق اتم:شاهد تمامتر ، گواه کامل تر ، کامل ترین مثال. اتم:[ اَ ت َم م ] ( صفت تفضیلی بر وزن افعل ) به معنای تمامتر و مترادف اکمل به معنی کامل تر. ...
مصداق اتم:شاهد تمامتر ، گواه کامل تر ، کامل ترین مثال. اتم:[ اَ ت َم م ] ( صفت تفضیلی بر وزن افعل ) به معنای تمامتر و مترادف اکمل به معنی کامل تر. ...
تکه تکه کردن.
جبر[ریاضی] این کلمه از کتاب حساب الجبر و المقابله اثر محمد بن موسی خوارزمی، ریاضیدانِ ایرانیِ قرن ۳ق، نشأت گرفته است. خوارزمی اصطلاح جبر را برای افزو ...
جبر[ریاضی] این کلمه از کتاب حساب الجبر و المقابله اثر محمد بن موسی خوارزمی، ریاضیدانِ ایرانیِ قرن ۳ق، نشأت گرفته است. خوارزمی اصطلاح جبر را برای افزو ...
مردم و نظام جمهوری اسلامی ایران از نخستین روزهای پیروزی انقلاب، توسط رسانه های غربی مورد تهاجم نرم قرار گرفته اند به همین دلیل این کشورها به خصوص آمر ...
مردم و نظام جمهوری اسلامی ایران از نخستین روزهای پیروزی انقلاب، توسط رسانه های غربی مورد تهاجم نرم قرار گرفته اند به همین دلیل این کشورها به خصوص آمر ...
مردم و نظام جمهوری اسلامی ایران از نخستین روزهای پیروزی انقلاب، توسط رسانه های غربی مورد تهاجم نرم قرار گرفته اند به همین دلیل این کشورها به خصوص آمر ...
ثوابت، جمع ثابت است و بطور کلی به چیزهایی که ثابتند مثل کوه ها می توان گفت البته به ستاره هایی که پیشینیان آن ها را ثابت می پنداشتند ولی با چشم مسلح ...
برای یادسپاری آسان تر معنی کلمه ای می توان از بازی های ذهنی بهره برد مثلاً معلم به دانش آموزان می گوید در موبایل یک مماس بر دایره رسم کنید و سپس از آ ...
به کباب کچل یا کباب بی مو گویند.
فعل ناقص ( اصطلاح نحو عربی ) در زبان عرب ، افعالی است که همه صیغه های آن در زمانهای مختلف صرف نمی شود. فعل ناقص را ناقص از آن گویند که معنی آن بدون خ ...
فصل
برای یادسپاری آسان تر می توان از بازی های ذهنی کمک گرفت در مورد ذباب می توان چنین گفت که گاهی مگس با اذیت کردن روح، روان و جسم آدمی را ذوب می کند.
اِناث. جمع ِاُنْثی است ̍. ماده ها. مقابل ذکور. زنان. در فارسی غالباً اُناث تلفظ می شود. در آیات قرآن اُناث نداریم. أَمْ خَلَقْنَا الْمَلائِکَةَ إِنا ...
زاجرات :باز دارندگان، منع کنندگان. برای یادسپاری آسان تر می توان از بازی ذهنی کمک گرفت مثلاً چه زمانی پدری فرزندش را زجر می دهد وقتی که او را مثلاً ...
Input یعنی ورودی مثلا ورودی اطلاعات به کامپیوتر. اما برای یادسپاری آسان تر می توان با کلمات بازی کرد. اگر : Input= in put In یعنی در . put یعنی گذاش ...
قُلقُل ( اسم صوت ) 1. صدای ریختن مایعات درون ظروف دهان تنگ که هوا مانع ورود سریع این مایعات می شود 2. صدای جوشیدن مایعات. ( به وجه اشتراک این دو توجه ...
[ گویش شهرستان بهاباد ] /hekkoo سکسکه. هکو در اصل هکه /hekke/ بوده است. هکو کردن یعنی سکسکه کردن. این کلمه هم معنی کلمه ی Hiccup انگلیسی است.
عایق یعنی آنچه که سرراه کسی یا چیزی واقع شود یا بطور خلاصه هم معنی کلمه ی مانع است. وقتی صحبت از عایق الکتریکی یا عایق حرارتی می شود به چیزهایی گفته ...
عوایق جمع کلمه ی پر استفاده و آشنای عایق است. عایق یعنی آنچه که سرراه کسی یا چیزی واقع شود یا بطور خلاصه هم معنی کلمه ی مانع است. وقتی صحبت از عایق ا ...
آب درِ خونه تلخه یا به عبارتی آیا آب درِ خانه تلخ است؟ آیا آب پشت در خانه که خیلی نزدیک به خانه است تلخ است که شما آب جای دورتری را برای خوردن و مصرف ...
دو به هم زن:کسی که رابطه ی بین دو نفر را با حرف یا حتی رفتار کدر یا تیره و تار می کند. برای مثالِ رفتار می تواند دو به هم زن با اشاره و یادآوری موضوع ...
هِرهِر خندیدن:پیوسته خندیدن، خنده ممتد. غَش غَش خندیدن:خندیدن به حد بیتابی، خنده از ته دل.
غَش غَش خندیدن:خندیدن به حد بیتابی، خنده از ته دل. هِرهِر خندیدن:پیوسته خندیدن، خنده ممتد.
گز/Gez/در گویش شهرستان بهاباد به معنای ادا/ada/ است و گز کسی را درآوردن /Gez kasi ra daravardan/ به معنای ادای کسی را درآوردن است که بیشتر بچه های بی ...
شپ شپ. [ شُ شُ ] ( اِ صوت ) در گویش شهرستان بهاباد شُپ شُپ اشک ریختن؛ ریختن اشک بسیار و با قطرات بزرگ.
أَجَلْ وَ لَوْ حَرَصْتُ أَنَا وَالْعَادُّونَ مِنْ أَنَامِکَ أَنْ نُحْصِیَ مَدَی إِنْعَامِکَ سَالِفِهِ وَ آنِفِهِ مَا حَصَرْنَاهُ عَدَداً وَ لاَ أَحْص ...
قَصَب و قَصّاب هم خانواده اند. قَصَب: نای قَصّاب: نای زن، آن کسی که چهارپایان ( گاو و گوسفند و. . . ) را ذبح می کند. قَصَبِی:نایم. وَ لَحْمِی وَ د ...
قَصَب و قَصّاب هم خانواده اند. قَصَب: نای قَصّاب: نای زن، آن کسی که چهارپایان ( گاو و گوسفند و. . . ) را ذبح می کند. وَ لَحْمِی وَ دَمِی وَ شَعْرِی ...
. . وَ مَنَابِتِ أَضْرَاسِی. . . ( از دعای عرفه امام حسین ( علیه السلام ) ) و محل روییدن دندانهایم. توضیحات: مَنابِت جمع مَنبِت است و مَنبِت، اسم م ...
. . وَ مَنَابِتِ أَضْرَاسِی. . . ( از دعای عرفه امام حسین ( علیه السلام ) ) و محل روییدن دندانهایم. توضیحات: مَنابِت جمع مَنبِت است و مَنبِت، اسم م ...
مَنبِت:اسم مکان بر وزن مَفعِل و مشتق از فعل نَبَتَ است و نَبت یعنی آن چه که روید، گیاه، نبات ( نبت و نبات مصدراند ) خلاصه، مَنبِت به معنای محل رویش ...
مَنبِت:اسم مکان بر وزن مَفعِل و مشتق از فعل نَبَتَ است و نَبت یعنی آن چه که روید، گیاه، نبات ( نبت و نبات مصدراند ) خلاصه، مَنبِت به معنای محل رویش ...