پیشنهاد‌های سیدحسین اخوان بهابادی (٢,٦٩٧)

بازدید
٢,٥٤٩
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

تکفیری یعنی مسلمانی که دیگر مسلمانان را متهم به ارتداد می کند. این اتهام تکفیر نامیده می شود. این واژه در ادبیات سیاسی روز در توصیف گروه هایی در حال ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازی با کلمات برای یادسپاری آسان تر: بهتر است بدانیدم، خول با تخویل هم خانواده است ( خَوًَلَ یُخَوًِلُ تَخویل ) بازی با تخویل : قربان، آنچه به ما ا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازی با کلمات برای یادسپاری آسان تر: بهتر است بدانیدم، خول با تخویل هم خانواده است ( خَوًَلَ یُخَوًِلُ تَخویل ) بازی با تخویل : قربان، آنچه به ما ا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

بازی با کلمات برای یادسپاری آسان تر: بهتر است بدانیدم، خول با تخویل هم خانواده است ( خَوًَلَ یُخَوًِلُ تَخویل ) بازی با تخویل : قربان، آنچه به ما ا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

بازی با کلمات برای یادسپاری آسان تر: بهتر است بدانیدم، خول با تخویل هم خانواده است ( خَوًَلَ یُخَوًِلُ تَخویل ) بازی با تخویل : قربان، آنچه به ما ا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

طبرسی گفته: تخویل به معنی اعطاء است و اصل آن تملیک عطّیه است چنان که تمویل به معنی تملیک مال است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

بازی با کلمات برای یادسپاری آسان تر تلفظ میلیون به انگلیسی: عده ای از مردم، میلیون را مِلیون تلفظ می کنند، اول تلفظ انگلیسی باشد ( مِل ) . اما فرق تل ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

از القاب سردار شهید قاسم سلیمانی

پیشنهاد
٠

از القاب سردار قاسم سلیمانی ، فرمانده سپاه قدس که خود را سرباز صفر ولایت می نامید. در ضمن سرباز صفر به سربازی گفته می شود که دارای پایین ترین درجۀ ن ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

کسی که دارای پایین ترین درجۀ نظامی است، سرباز وظیفه، سرباز. در ضمن، فرمانده سپاه قدس، سردار قاسم سلیمانی، خود را سرباز صفر ولایت می نامید.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

سرباز صفر، کسی که دارای پایین ترین درجۀ نظامی است. در ضمن، فرمانده سپاه قدس، سردار قاسم سلیمانی، خود را سرباز صفر ولایت می نامید.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

سر اندر وا/Sar andar va/سردروا. در گویش شهرستان بهاباد به معنای: ۱. [مقابلِ سربسته] آنچه سرش باز باشد و باید بدلایلی مانند بهداشت یا نظم و انضباط ب ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

سردروا/Sar dar va در گویش شهرستان بهاباد به معنای: ۱. [مقابلِ سربسته] آنچه سرش باز باشد و باید بدلایلی مانند بهداشت یا نظم و انضباط باید بعد از استف ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

سردروا/Sar dar va در گویش شهرستان بهاباد به معنای: ۱. [مقابلِ سربسته] آنچه سرش باز باشد و باید بدلایلی مانند بهداشت یا نظم و انضباط باید بعد از استف ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

سردروا/Sar dar va در گویش شهرستان بهاباد به معنای: ۱. [مقابلِ سربسته] آنچه سرش باز باشد و باید بدلایلی مانند بهداشت یا نظم و انضباط باید بعد از استف ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

برای یادسپاری آسان تر ارتفاع435متری و سال بهره برداری ۱۳۸۷ آن می توان با کلمات و اعداد بازی کرد، داستان سازی کرد و به تخیل پرداخت بطور مثال حیف نون س ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

شاید از آن جهت به رخسار، روی و صورت، عارض ( اسم فاعل عرض ) گویند که عرض کننده ی فرد است همچنان که یکی از معانی عرض پیدا و آشکارا گردیدن است، عرض کنند ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

شاید از آن جهت به رخسار، روی و صورت، عارض ( اسم فاعل عرض ) گویند که عرض کننده ی فرد است ( چنان که یکی از معانی عرض پیدا و آشکارا گردیدن است ) از باب ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

زغن را نوعی زاغ می دانند که موش را می تواند شکار کند و به ان زاغ گوشت ربا یعنی رباینده گوشت هم می گویند. زغن در اصل نوعی باز شکاری است که از باز کوچک ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

زاغ کوچک، احتمالا بچه زاغ منظور است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

در استان کرمان به نوعی زاغ که درون بال هایش پرهای سفید رنگی وجود دارد و دمش درازتر وبسیار هم فضول و باهوش است کلاجَک گفته می شود. در ضمن، احتمالا کل ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

در استان کرمان به نوعی زاغ یا کلاغ زاغی که درون بال هایش پرهای سفید رنگی وجود دارد و دمش درازتر وبسیار هم فضول و باهوش است کلاجَک گفته می شود. در ضم ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

ریشه ی کلمات زاغ، زاغوا و ازاغ، زیغ است. زَیْغ به معنای انحراف از مستقیم است، زیغ را اگر بخواهیم در یک کلمه توصیف کنیم می شود انحراف یا میل. اما برا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ریشه ی کلمات زاغ، زاغوا و ازاغ، زیغ است. زَیْغ به معنای انحراف از مستقیم است، زیغ را اگر بخواهیم در یک کلمه توصیف کنیم می شود انحراف یا میل. اما برا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ریشه ی کلمات زاغ، زاغوا و ازاغ، زیغ است. زَیْغ به معنای انحراف از مستقیم است، زیغ را اگر بخواهیم در یک کلمه توصیف کنیم می شود انحراف یا میل. اما برا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ریشه ی کلمات زاغ، زاغوا و ازاغ، زیغ است. زَیْغ به معنای انحراف از مستقیم است، زیغ را اگر بخواهیم در یک کلمه توصیف کنیم می شود انحراف یا میل. اما برا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

صف یکی از سوره های قرآن کریم است که در این کتاب مقدس بعد از آن سوره جمعه آمده است. برای یادسپاری آسان تر هم جواری و نزدیکی این دو سوره از لحاظ نظم ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مِنخَر: هر یک از دو سوراخ بینی، مفرد مَناخِر.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

نشانه ای که با ترکیب و به هم چسبیده شدن a و e بوجود امده است که البته حرف a آن در سمت چپ نوشته شده است ( که متاسفانه این دیکشنری این علامت که در خوان ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

( polis= شهر ) و ( police=پلیس ) فرق پولیس با پلیس در تفاوت s با c و نداشتن e در آخر کلمه ی شهر است. خب برای یادسپاری اسانتر بیایید با کلمات بازی کن ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

نشانه ای که با ترکیب و به هم چسبیده شدن a و e بوجود امده است که البته حرف a آن در سمت چپ نوشته شده است ( که متاسفانه این دیکشنری این علامت که در خوان ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

برای یادگیری صدای/ ʒ/ ابتدا بیایید صدای /dʒ/ را یاد بگیریم. خب، صدای /dʒ/ در زبان انگلیسی مشابه صدای حرف “جیم” در فارسی است. صدای /dʒ/ در زبان انگلیس ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

صدای /dʒ/ صدای /dʒ/ در زبان انگلیسی مشابه صدای حرف “جیم” در فارسی است. صدای /dʒ/ در زبان انگلیسی معمولا توسط حرف “J” ساخته می شود. مثال : jeep : /dʒ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

Create Handouts / ایجاد جزوه ها با کمک این گزینه می توان مطالب پاورپوینت را به ورد تبدیل کرد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ﺻَﻔْﺼَﻒ: ویژگی زمینی را بیان می کند که اولا هموار است ثانیا گیاه ندارد و صافی ﺯﻣﻴﻦ و بی علفی آن ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﺍﻱ است ﻛﻪ زمین صف اندر صف است یا ﻫﻤﻪ ﻱ ﻗﺴﻤﺖ ﻫ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ﺻَﻔْﺼَﻒ: ویژگی زمینی را بیان می کند که اولا هموار است ثانیا گیاه ندارد و صافی ﺯﻣﻴﻦ و بی علفی آن ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﺍﻱ است ﻛﻪ زمین صف اندر صف است یا ﻫﻤﻪ ﻱ ﻗﺴﻤﺖ ﻫ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

قاع صفصف ؛ دشتِ صاف بدون علف، زمین هموار و بی گیاه. چون غلام بخانه رسید سرای خویش چون قاع صفصف خالی یافت. ( از ترجمه تاریخ یمینی ) . قاع: دشت، کویر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

قاع: دشت، کویر. در ضمن، قاع صفصف ؛ دشتِ صاف بدون علف، زمین هموار و بی گیاه. چون غلام بخانه رسید سرای خویش چون قاع صفصف خالی یافت. ( از ترجمه تاریخ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

مَطِیَّة شتریست که به پشتش سوار شوند چون مطی ( خوانده شود، مَطا ) به معنی پشت است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

تحریض=تحریص. تحریص از ماده حِرص و در اصل به معنی به حرص و آز انداختن است که معنی برانگیختن، تحریک کردن، ترغیب کردن و تشویق کردن را نیز می رساندو اگر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

تحریص از ماده حِرص و در اصل به معنی به حرص و آز انداختن است که معنی برانگیختن، تحریک کردن، ترغیب کردن و تشویق کردن را نیز می رساندو اگر در این کلمه ر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

تق و توق کردن/tagho tugh kardan /:سر و صدا به راه انداختن یا تق تق کردن بی جهت. درضمن: تَق تَق/tagh tagh/: ( اسم صوت و اصل کلمه دَق دَق ) صدایی بلند ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

تَق تَق/tagh tagh/: ( اسم صوت و اصل کلمه دَق دَق ) صدایی بلند و درشت که از برخورد دو چیز به هم ایجاد می شود و عامل آن چیزی غیر از انبساط و انقباض و ف ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

صُدغ بر وزن مرغ، به زلف که در محدوده ی گوش و شقیقه است البته معنی اصلی صدغ همان شقیقه یا بناگوش است که به موهای ریخته شده در این محل هم گفته می شود. ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کار بلد/karbalad/

پیشنهاد
٠

ضرب المثل بهابادی: چغوتو امسالی اومده یاد چغوتو پارسالی بده. در هنگام تعلیم و یاد دادن شخص تازه کار به شخص تجربه دار و کار بلد ( ماهر ) گفته می شود. ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

در گویش شهرستان بهاباد و بعضی از شهرستان های کرمان به گنجشک چُغوت/choghut/ و به چغوت کوچک و جوجه چغوت در بهاباد، چُغوتو/choghutu/گفته می شود. ضرب ال ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

در گویش شهرستان بهاباد و بعضی از شهرستان های کرمان به گنجشک چُغوت/choghut/ و به چغوت کوچک و جوجه چغوت در بهاباد، چُغوتو/choghutu/گفته می شود. ضرب ال ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

در گویش شهرستان بهاباد عبارت گوش حرف کردن معادل ترکیب حرف گوش کردن نیز استفاده می شود. حرف گوش کردن:پذیرفتن، قبول کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

گوش حرف نکن. در گویش شهرستان بهاباد عبارت گوش حرف کردن معادل ترکیب حرف گوش کردن نیز استفاده می شود.