پیشنهادهای سیدحسین اخوان بهابادی (٢,٧٠٨)
کرتو/kortu/ در گویش شهرستان بهاباد به هر یک از باغچه های کوچک منزل که از باغچه های دیگر جداست کرتو/kortu/ گفته می شود. در ضمن به جای لفظ کرت/kart/ ب ...
( اِمر. ) : از نشانه های اختصاری فرهنگ لغات به معنی اسم مرکب است. از این نشانه در فرهنگ لغت معین استفاده شده است در فرهنگ لغت دهخدا برای اسم مرکب از ...
برای پرهیز از اشتباه: اُمُ القُری: ( اُمُّ القُرا تلفظ می شود ) از نام های مکه است. وادی القری: ( وادیُ القُرا تلفظ می شود ) مکانی است در نزدیک مدین ...
برای پرهیز از اشتباه: وادی القری: ( وادیُ القُرا تلفظ می شود ) مکانی است در نزدیک مدینه نبی. اُمُ القُری: ( اُمُّ القُرا تلفظ می شود ) از نام های مک ...
آیا تا به حال به این موضوع که خرمای مضافتی از چه واژه ای سرچشمه می گیرد، فکر کرده اید؟ کلمه مضافت ریشه در کلمه ضیافت دارد و از آنجا که در ضیافت ها خص ...
آیا تا به حال به این موضوع که خرمای مضافتی از چه واژه ای سرچشمه می گیرد، فکر کرده اید؟ کلمه مضافت ریشه در کلمه ضیافت دارد و از آنجا که در ضیافت ها خص ...
URL /یو آر آل / به هر آدرس کامل اینترنتی گفته می شود ( به تمام اجزای آدرس که در نوار آدرس مرورگر مشاهده می شود )
کله کشو/Kalle kashu/در گویش شهرستان بهاباد به معنای کله کشیدن یا همان سرک کشیدن است.
کله کشو/Kalle kashu/در گویش شهرستان بهاباد به معنای کله کشیدن یا همان سرک کشیدن و نگاه دزدانه است کله کشو معادل کله کشوک/kalle kashook/ مازنی است.
در گویش شهرستان بهاباد به جای لفظ لنگه بیشتر از واژه ی لِنگ/leng/ استفاده می شود مانند لنگ جوراب به جای لنگه جوراب یا لنگ کفش به جای لنگه کفش.
گُرینِه/gorine/گویش شهرستان بهاباد/ - به کلاف نخ که به صورت کروی است گرینه نخ گفته می شود. - به عمل جمع کردن پارچه، لباس، چادر، روفرشی و کلا منسوج ...
هُتیلِه/hotile/ در گویش شهرستان بهاباد به جای هُل و هل دادن به معنی فشار و فشار دادن چیزی برای حرکت به جلو از کلمات هتیله و هتیله دادن استفاده می شو ...
در گویش شهرستان بهاباد به جای هُل و هل دادن به معنی فشار و فشار دادن چیزی برای حرکت به جلو از کلمات هُتیلِه/hotile/ و هتیله دادن استفاده می شود.
گاهی اصطلاح خفه قون گرفتن به جای خفه خون گرفتن استفاده می شود که به معنای همان خفه شدن و لال شدن است در ضمن خفه قون در اصل خفقان بوده است.
گاهی از اصطلاح خفه قون گرفتن ( بر وزن خفه خون ) به معنای خفه شدن و لال شدن به کار می رود خفه قون در اصل خفقان بوده است.
در گویش شهرستان بهاباد به جای پا پیش خوردن به معنای سکندری از اصطلاح پا پیچ خوردن استفاده می شود.
در گویش شهرستان بهاباد به جای پا پیش خوردن به معنای سکندری از اصطلاح پا پیچ خوردن استفاده می شود.
چَکیلِه/chakileh/ در گویش شهرستان بهاباد به برگشت اجسام گرد و کروی که در اثر برخورد به زمین یا هر سطح مسطحی حاصل می گردد چکیله گفته می شود این چکیله ...
برای یادسپاری بهترِ معنی یا تلفظ می توان از شیوه هایی چون بازی با کلمات هم اهنگ ، هم خانواده و غیره استفاده کرد مثلا: شرخر به بدهکار می گوید چِک یا چ ...
برای یادسپاری بهتر می توان از شیوه هایی چون بازی با کلمات هم اهنگ ، هم خانواده و غیره استفاده کرد مثلا دولت ها خَراج را خرج می کنند و پزشک ها خُراج ...
هشتو/heshtow/ در گویش شهرستان بهاباد به جای هیچ طور از لفظ هشتو استفاده می شود.
نسل جدید تخته سیاه
ظاهراً این لفظ مثنی کلبه است که به یک شاخه از انبر ، کلبه می گفتند.
انبر ظریف، انبرک، انبر جراحی
بازی با کلمات برای یادسپاری بهتر می توان از شیوه هایی چون برقرار کردن رابطه بین کلمه جدید با کلمه ی آشنا قبلی استفاده کرد مثال همین کلمه ی جدید: He ...
بازی با کلمات برای یادسپاری بهتر می توان از شیوه هایی چون برقرار کردن رابطه بین کلمه جدید با کلمه ی آشنا قبلی استفاده کرد مثال همین کلمه ی جدید: hu ...
بازی با کلمات برای یادسپاری بهتر می توان از شیوه هایی چون برقرار کردن رابطه بین کلمه جدید با کلمه ی آشنا قبلی استفاده کرد مثال همین کلمه ی جدید: hu ...
عبارتی از دعای عرفه امام حسین علیه السلام: مَسارِبِ سِماخِ سَمْعی ( حفره هاى پرده شنوایی ام )
صماخ و سماخ هردو نوشتار وجود دارد و برای گوش است اما در فارسی نوشتار ان با صاد متداول است یادسپاری اسان تر با بازی ذهنی: چرا باید صماخ مربوط به گوش ر ...
سمو المعنی فی سمو الذات ( تعالی معنا در تعالی ذات ) کتابی است که توسط شیخ عبدالله علایلی با نگاهی نو و فارغ از وابستگی های شناسنامه ای به بررسی ریشه ...
علی: بر رؤوس: سرها أَشْهَاد : از ریشه ی [شهد] وجمع [شاهِد] است و به معنی ناظران، بینندگان، گواهان و آنانکه حاضر هستند و به چشم خود می بینند. ترجمه و ...
برای یادسپاری اسانتر بیاییم با کلمات بازی کنیم مثلا برای یادگیری پایتخت هاوایی که هونولولو Honolulu است در نظرگرفتن عبارت زیر شاید موثر باشد: اگر هوا ...
برای یادسپاری اسانتر بیاییم با کلمات بازی کنیم مثلا برای یادگیری پایتخت هاوایی که هونولولو Honolulu است در نظرگرفتن عبارت زیر شاید موثر باشد: اگر هوا ...
طبق فرمایش کارشناسان یادگیری برای جا گرفتن بهتر کلمات در ذهن، مسائلی مؤثر است ازقبیل ساخت جمله، داستان سازی ، تصویر سازی و اضافه کردن هر چیز خنده دار ...
برگرفته از ویکی فقه: سیوطی بر اساس نقل روایات از سلف و با اسانید متصل، تفسیری به نام ترجمان القرآن نوشت؛ سپس به اختصار و نیز حذف اسانید آن پرداخت و ت ...
برگرفته از ویکی فقه: سیوطی بر اساس نقل روایات از سلف و با اسانید متصل، تفسیری به نام ترجمان القرآن نوشت؛ سپس به اختصار و نیز حذف اسانید آن پرداخت و ت ...
در باب تفسیر ماثور: بنابر نظر شیعیان، تَفسیرِ رِوایی، مَأثور یا نَقلی گونه ای از تفسیر قرآن، مبتنی بر روایات نقل شده از پیامبر اسلام ( ص ) و امامان ش ...
در گویش شهرستان بهاباد به تار عنکوبت پروز. [ پ َرْوَ ]گفته می شود.
پروز. [ پ َرْوَ ] در گویش شهرستان بهاباد به تار عنکوبت گفته می شود.
دقت شود تزکیه به معنای پاکیزه کردن با حرف ز است نه حرف ذ، برای یادسپاری اسانتر املا ببینیم که زکات با چه حرفی نوشته می شود با همان حرف تزکیه هم نوشته ...
کلمات مزکی، ازکی، تزکیه، زکیه و زکاة از یک خانواده اند و در مایه های پاک و پاکیزه معنی دارند اما کلمه ی مذکی ربطی به این خانواده ندارد و درضمن ازکی ب ...
تبوک اخرین غزوه پیامبر مکرم اسلام بود. برای یادسپاری اسانتر بیاییم با کلمات بازی کنیم مثلا جنگ تموم ( تمام ) شد با تبوک یا بطور خلاصه وار: جنگ تموم ...
برای یادسپاری اسانتر بیاییم با کلمات بازی کنیم مثلا اگر درب خیبر درسال هفتم کنده نمی شد سال بعد، مسلمانان نمی توانستند به شهر مکه وارد شوند ( هدف از ...
برای یادسپاری اسانتر بیاییم با کلمات بازی کنیم مثلا بنی قریظه در اثر جنگ با مسلمانان قراضه شد یعنی شکسته، فرسوده و لَتُپار شد.
برای یادسپاری اسانتر بیاییم با کلمات بازی کنیم وا بودن به معنی باز بودن است مثلا می گویند درب وا هست یعنی درب باز است خب ابادی یک محیط باز است یا به ...
با توجه به اینکه اسم کنونی دریاچه خوارزم، آرال است شاید اگر در زمان خوارزمشاهیان این اسم روی دریاچه بود به این سلسله آرالشاهیان می گفتند. 😃
بشقاب بزرگ، دیس ( dis )
جگرو/jegaru/:در گویش شهرستان بهاباد به خوراک جگر گفته می شود.
جگرو/jegaru/:در گویش شهرستان بهاباد به خوراک جگر گفته می شود.
برای یادسپاری اسانترِ تلفظ و معنی می توان راه بازی با کلماتِ هم وزن را در پیش گرفت بطور مثال:خدمت، خجلت ندارد.