پیشنهادهای Mehrdad Sayehban (٣٧٠)
مترادف ها Trying Room یا Changing Room
مترادف ها Trying Room یا Fitting Room
رخت کن ، اتاق پرو مترادف ها Changing Room یا Fitting Room
امتحانا پوشیدن ، پرو کردن لباس، کفش و غیره به منظور اینکه ببینید سایزش درست هست یا نه. تعریف انگلیسیش: Put something on to see if the size is right ...
( لباس و کفش ) رسمی متضاد: Casual
قیمتی که نه گران است و نه ارزان.
پُلیوِر تو کانادا و امریکا میگن sweater or pullover تو انگلیس، ولز، اسکاتلند، ایرلند شمالی و استرالیا و نیوزیلند میگن jumper
تو کانادا و امریکا میگن sweater or pullover تو انگلیس، ولز، اسکاتلند، ایرلند شمالی و استرالیا و نیوزیلند میگن jumper
تو کانادا و امریکا میگن sweater or pullover تو انگلیس، ولز، اسکاتلند، ایرلند شمالی و استرالیا و نیوزیلند میگن jumper
سر کار مثال: i get to work at 8. 30 من ساعت ۸. ۳۰ به سر کار می رسم.
دور چیزی دایره کشیدن مثال: circle the correct word دور کلمه درست دایره بکش.
با کسی تفاهم داشتن ، با کسی رابطه داشتن
با کسی رابطه خوبی داشتن
مترادف closest friend Most important friend
مترادف best friend
Talk to or visit someone منبع: oxford word skills basic
یک نصیحت
Start to be flatmates ( also become friends )
با کسی تفاهم داشتن ، با کسی رابطه داشتن
Couple: two people, often in a romantic relationship زوج ، زن و شوهر ، دوست پسر و دوست دختر منبع: oxford word skills basic
Become husband and wife منبع: oxford word skills basic
Have a romantic relationship with someone منبع: oxford word skills basic
Be in a romantic relationship منبع: oxford word skills basic
اهل ورزش ، دوست دار ورزش
کاملا متفاوت
Calm=relaxed خونسرد
اُسترالِزی ویکی پدیا: اُسترالِزی آمیزه ای ست از نام استرالیا و پسوند سرزمین ـِزی که در پایان نام برخی از سرزمین های اقیانوس آرام یا میان این اقیانوس ...
اواسط مثال: he is in his mid - thirthies او در اوسط سن سی سالگی به سر می برد
دوران نوجوانی مثال: He is in his teens او در دوران نوجوانی اش به سر می برد.
Wavy ( مو ) مجعد wavy hair مو مجعد Curly hair مو فرفری
کاملا لاغر
وزن متوسط
لاغر اندام ، استخونی
قد کوتاه
توصیف کلی
چیزی را برداشتن
گذاشتن چیزی روی زمین
گذشته نشستن ( sit down )
فعالیت مثال: Physical actions فعالیت های فیزیکی یا جسمانی
فعالیت ها مثال: I can describe physical actions
to cause someone to start doing something: [ - ing verb ] Every time I think about it, it sets me off laughing. She's finally stopped crying - don' ...
Property deeds are legal documents used in real estate that transfers ownership of real property from a grantor ( seller ) to a grantee ( buyer ) . . ...
غیر رسمیinformal used to agree to do something that someone has asked you to do: مثال: "Can you ask them to come in tomorrow afternoon?" "Will do. " ...
غریو
نعره ، نعره زدن
هر کدام مثال Every one of us مترادف با Each One
سشوار
( انگلیس ) داروخانه دار ، دارو فروش ، داروخانه معادل امریکایی: Drugstore داروخانه Pharmacist دارو فروش ، داروخانه دار
سنجاق کراوات
with no electrical power left in it ( باتری ) تمام شده ، خالی ، بدون برق/شارژ در امریکا از dead استفاده میشه. دو مثال: I left my car lights on and ...