yawp


معنی: زوزه، جیغ زدن، وراجی کردن، خمیازه کشیدن
معانی دیگر: (عامیانه)، قات قات کردن، قار قار کردن، صدای ناهنجار ایجاد کردن، یاوه گفتن، دری وری گفتن، (با صدای بلند) دهان دره کردن، دهان دره (با صدای بلند)، yaup خمیازه کشیدن

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: yawps, yawping, yawped
• : تعریف: (informal) to utter a loud sharp cry; yelp.
مشابه: yap, yelp
اسم ( noun )
• : تعریف: a loud, sharp cry; yelp or squawk.
مشابه: yap, yelp

جمله های نمونه

1. I sound my barbaric yawp over the roofs of the world ( Walt Whitman ).
[ترجمه گوگل]من صدای خمیازه وحشیانه ام را بر فراز بام های جهان می خوانم (والت ویتمن)
[ترجمه ترگمان]من صدای barbaric وحشیانه خود را روی سقف دنیا می شنوم (والت ویتمن)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It can reduce kinds of yawp in the process of collecting images, quantifying etc. So that the information included in images would be much more approximate to that people need.
[ترجمه گوگل]این می تواند انواع انحراف را در فرآیند جمع آوری تصاویر، کمی کردن و غیره کاهش دهد به طوری که اطلاعات موجود در تصاویر بسیار تقریبی تر با نیاز مردم باشد
[ترجمه ترگمان]این می تواند انواع of را در فرآیند جمع آوری تصاویر، کمی کردن و غیره کاهش دهد بنابراین اطلاعات موجود در تصاویر بسیار بیشتر از آن چیزی است که مردم به آن نیاز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The yawp from dry coal shed of power plant in zone badly bothers the residents around.
[ترجمه گوگل]انحراف از سوله زغال سنگ خشک نیروگاه در منطقه به شدت ساکنان اطراف را آزار می دهد
[ترجمه ترگمان]انفجار ناشی از انبار زغال سنگ خشک در منطقه باعث اذیت و اذیت ساکنان این منطقه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The transferability of the yawp of the pressing operation oil pump in the sample can express the physical condition change.
[ترجمه گوگل]قابلیت انتقال یاوپ پمپ روغن عملیات پرس در نمونه می تواند بیانگر تغییر وضعیت فیزیکی باشد
[ترجمه ترگمان]قابلیت انتقال پمپ نفتی فعال در نمونه می تواند وضعیت فیزیکی تغییر شرایط فیزیکی را بیان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The method not only disposes the disturbance yawp, but also shortens the response time of leaks detection, and heightens the precision of leaks location.
[ترجمه گوگل]این روش نه تنها اختلال انحراف را از بین می برد، بلکه زمان پاسخ تشخیص نشتی را نیز کوتاه می کند و دقت مکان نشتی را افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]این روش نه تنها اختلال اختلال را دفع می کند بلکه زمان واکنش را محدود می کند و دقت مکان leaks را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. By the process of moving area detection, yawp elimination, object detection based on connected region label, shadow elimination, the whole vehicle targets area is obtained.
[ترجمه گوگل]با فرآیند تشخیص منطقه متحرک، حذف انحراف، تشخیص شی بر اساس برچسب منطقه متصل، حذف سایه، کل منطقه هدف وسیله نقلیه به دست می آید
[ترجمه ترگمان]با استفاده از فرآیند شناسایی مساحت، حذف yawp، تشخیص شی براساس برچسب منطقه ای متصل، حذف سایه، کل اهداف خودرو به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Even the picture has the aberrance and big yawp; it also has the high extracting precision.
[ترجمه گوگل]حتی تصویر دارای انحراف و انحراف بزرگ است همچنین از دقت استخراج بالایی برخوردار است
[ترجمه ترگمان]حتی تصویر دارای aberrance و yawp بزرگ است؛ همچنین دقت بالای استخراج را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The yawp pollution of freeway to the ambience is rather severe.
[ترجمه گوگل]آلودگی هوای آزادراه به محیط نسبتاً شدید است
[ترجمه ترگمان]آلودگی yawp بزرگراه به محیط نسبتا شدید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Expounding and narrating the way to reduce yawp of stokehold's blowers, including its theory characteristic designing-plan choice calculation and the effect of disposal. Sentence dictionary
[ترجمه گوگل]تشریح و روایت راه کاهش انحراف دمنده های استوکهلد، از جمله ویژگی تئوری آن طراحی-محاسبه انتخاب طرح و اثر دفع فرهنگ لغت جمله
[ترجمه ترگمان]Expounding و نقل راه برای کاهش yawp of s، از جمله تیوری آن، محاسبه انتخاب طرح - طرح و تاثیر دفع فرهنگ لغت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I sound my barbaric yawp over the rooftops of the world.
[ترجمه گوگل]من فریاد وحشیانه ام را بر فراز پشت بام های دنیا به صدا در می آورم
[ترجمه ترگمان]صدای barbaric وحشیانه خود را بر فراز بام دنیا می شنوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And they did a lot of research, such as vibration, yawp, temperature, oil, sound emission and lossless detection technology and so on.
[ترجمه گوگل]و آنها تحقیقات زیادی مانند لرزش، انحراف، دما، روغن، انتشار صدا و فناوری تشخیص بدون تلفات و غیره انجام دادند
[ترجمه ترگمان]و تحقیقات زیادی انجام دادند، از قبیل لرزش، دما، دما، نفت، انتشار صدا و فن آوری شناسایی بدون انرژی و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The fact testifies this system can complete the vibration signal acquisition and analyzes the signal under strong yawp.
[ترجمه گوگل]این واقعیت نشان می دهد که این سیستم می تواند دریافت سیگنال ارتعاشی را کامل کند و سیگنال را تحت انحراف قوی تجزیه و تحلیل کند
[ترجمه ترگمان]حقیقت نشان می دهد که این سیستم می تواند سیگنال ارتعاش را کامل کند و سیگنال تحت فشار قوی را تجزیه و تحلیل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The simulation result of the homing bomb shows that the method possesses the advantages of wiping off the yawp which can satisfy the demand of nonlinear online identification.
[ترجمه گوگل]نتیجه شبیه‌سازی بمب خانگی نشان می‌دهد که این روش دارای مزایای پاک کردن yawp است که می‌تواند تقاضای شناسایی آنلاین غیرخطی را برآورده کند
[ترجمه ترگمان]نتایج شبیه سازی بمب homing نشان می دهد که این روش دارای مزایای حذف the است که می تواند تقاضای شناسایی آنلاین غیر خطی را ارضا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This method is good for the echo signal is distilled and the intensity is advanced and the clutter and the yawp are restrained.
[ترجمه گوگل]این روش برای اینکه سیگنال اکو تقطیر شده و شدت آن پیشرفته است و درهم و برهمی و یاوپ مهار می شود خوب است
[ترجمه ترگمان]این روش برای سیگنال های منعکس شده خوب است و شدت آن پیشرفته است و the و the مهار می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. To the infrared image pretreatment, the method based on morphology filter is used to wipe off disturb and yawp.
[ترجمه گوگل]برای پیش درمان تصویر مادون قرمز، از روش مبتنی بر فیلتر مورفولوژی برای پاک کردن اختلال و انحراف استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]برای پیش تیمار تصویر مادون قرمز، روش مبتنی بر فیلتر مورفولوژی برای پاک کردن مزاحم و yawp بکار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زوزه (اسم)
yap, yowl, gnarl, yaup, yawp, vociferance

جیغ زدن (فعل)
shout, scream, yell, yelp, shriek, yawp

وراجی کردن (فعل)
jabber, chaffer, blab, verbalize, yak, claver, gabble, rattle, prate, yaup, yawp

خمیازه کشیدن (فعل)
gape, yawn, yaup, yawp

انگلیسی به انگلیسی

• talk noisily; shout

پیشنهاد کاربران

بپرس