تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٦

مانند horror به معنای ترسناک است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

سعی برای پیدا کردن شغل

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٦

لباس های شیک و زیبا، مدرن ، فاخر و مجلسی و. . . .

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦٠

سرگرم کننده - تفننی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

این کلمه می تواند به معنای ( دست ) هم باشد به عنوان مثال دست های پلی استیشن Dozens of playstation

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٦

وقفه پیش آمدن در هر کاری برای مثال Your flight has been delayed پرواز شما به تاخیر افتاده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩٥

نوشیدنی معمولا به جز آب مانند: نوشابه و آبمیوه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢٨

قبول نکردن . زیر پا گذاشتن . اهمیت ندادن به عنوان مثال You can't spend your time in this camp when you REFUSE the rules

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦٨

باز دید از مکانی دیدنی و عموما با لذت و خوشحالی را sightseeing می نامند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٩

این کلمه فعل buy به کار می رود و به معنای سوغاتی و سوغات و با فعل ذکر شده به معنای خریدن سوغاتی می باشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

نا به خرد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٨

Shopping center

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧٣

حفظ جان کسی ، چیزی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١٧

این واژه به دو صورت بکار میرود 1 بزرگ و عالی رتبه 2 به معنی احمق و کسی که درک بالایی نداشته باشد و ممکن است به عنوان فحش بین دوستان با مردم رواج دا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٢١

Broken pieces of some thing big