تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

غذای اصلاح شده ژنتیکی GMO تراریخته

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

Stop paying attention to something

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

لطف داری It is nice of you

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

از کنار هم گذشتن. از کنار هم لغزیدن

پیشنهاد
١

افزایش مشارکت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

افزایش تند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

نسل هزاره به افرادی اطلاق می شود که در دو دهه آخر قرن بیستم متولد شده اند. دقت کنید دو دهه اخر قرن بیستم نه بیستو یکم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

کاهش هزینه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

در رشته ریاضی معنی ( رد و قبول ) در رشته پزشکی معنی ( ورود و خروج )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

دیدگاه محدود

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

چشم انداز محدود

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

تعطیلات رفتن اکر take vacation بود یعنی طرف مرخصی گرفته رفته تعطیلات ولی go on vacation معلوم نیس طرف شاغله یا نه شاید خانه داره ولی رفته سفر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

I'm slammed = I'm busy =I'm tied up

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

Milder یکی از معانی معتدل تر In milder part of country در بخش معتدل تر کشور

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

Inviting = attractive = tempting وسوسه کننده - جاذب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

بالاصطلاح

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

تحولات جامعه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

انواع معنی دارد شریک کاری و تجاری شریک زندگی، سیاسی، مدرسه و حتی شریک جرم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Economic terms از نظر اقتصادی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

the system that support the financial infrastructure of your agency

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

دو معنی مثلا یک هتل فرسوده یک ساختمون فرسوده ( داغون ) یا یک آدم بی رمق ( داغون )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

سست و دو دل شدن مثلا رفتی یک کار جدید بگیری توی یک شرکت جدید وارد میشی یهو اعتماد بنفستو از دست میدی و یجوری میشی توی دل خالی شدن مثلا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

از شادی در پوست خود نگنجیدن بسیار شادبودن Be in seventh heaven مثه خودمون که میگیم از شادی تو اسمون هفتم سیر میکنم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

مثال Slow down on the road and keep an eye out fore wildlife اهسته رانندگی کنید در جاده و حواستون به حیات وحش باشه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Unless

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

In time: چیزی که در آخرین لحظه اتفاق میفته On time: چیزی که در زمان مشخص انتظار میرود اتفاق بیفتد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

منظورش اینه طرف سلامت روان داره و تایید شدست که میتونه توی دادگاه باشه و تفهیم اتهام بشه یا از خودش دفاع کنه یا هر چی. . مشکل عقلی نداره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

از کوره در رفتن ینی یه اتفاقی میفته شخص غیر منطقی رفتار می کنه و دیکه رفتار نرمالی نشون نمیده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

Pregnant حامله بودن معنی میده در اسلنگ I'm in the club

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

در جریان گذاشتن کسی Keep somebody posted Keep me posted

پیشنهاد
٥

خودت را جای دیگری بگذار ( داشتن همدلی ) = having empathy

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

لحظه حساس نقطه مهم لحظه موثر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

رشد برق آسا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

مشکلات کوچکی که وقتی یک چیز جدید را شروع میکنید یا استفاده میکنید رخ میدهد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

گذشته sing معنی دیکر sang : وجود یک مشکل کوچک که در یک کار خوب در واقع معنی مشکل کوچک . . مانع . . . گیر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

من اینجا چند دقیقه قبل یک مطلب درباره sang گذاشتم . مدیریت محترم لطفا نشر ندید . اشتباه بود

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

توپیدن به کسی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

زبانم قاصر است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

بگو دیگه چرا جون میکنی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

صفت شخصی هست که مسایل محرمانه دیگرانو که باید راز بشه همیشه آمادست که فاش کنه. .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٣

همون unemployment هست اما صورت مودبانه تر. . مثل اینکه به یکی بگی نابینا تا اینکه بگی کور یک دنیا تفاوته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

جوییدن مثلا کتاب انقد خوندی که بالاصطلاح میگی جوییدی کتابو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دروغ اینفرمال هست این کلمه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

هوشیار کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

طرح های خلاصه شده طرح های کلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

فاصلرو حفظ کن عقب وایسا

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صبح کله سحر

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

بر طبق لانگمن 1 . . . to think of an idea, answer etc Is that the best excuse you can come up with? We’ve been asked to come up with some new ide ...

١