SuperSU - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the plug: ساقی

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

drip dry: لباسی که احتیاج به اتو زدن نداره

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drip dry: لباسی که احتیاج به اتو زدن نداره

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

kk: Ok ok باشه باشه برای وقتی استفاده ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

kk: Ok ok باشه باشه برای وقتی استفاده ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

snitches: ادم زیر اب زن rat

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

well preserved: کسی که خوب مونده . جوان به نظر می ر ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

right side of: he is on right side of 30 اون جوان ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on right side of: جوان تر از چیزی بودن he is on righ ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wrong side of: he is on the wrong side of 20 = he ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to go all the way: to having Sex wiv sm1

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to hump: to having Sex wiv sm1

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put your p in a v: سکس داشتن با کسی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to get nasty: doing sex wiv sb

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

twrp: team win recovery project

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pwm: مُدولاسیون پهنای پالس یا مُدولاسیون ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

push the pedal: گاز بده گازشو بگیر

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slam the brake: بزن رو ترمز

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dip the beam: نور پایین بزن نور پایین در ماشین

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dip beam: نور پایین ماشین

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shift down: دنده رو کم کن. در ماشین

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

change down: دنده رو کم کن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coast: حرکت با دنده خلاص در ماشین

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coasted: حرکت با دنده خلاص مثال i coasted ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pull in: پارک کردن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pull out: از پارک در اوردن ماشین

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

yield: دادن حق تقدم به ماشین دیگر

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

roar: گاز گاز کردن با ماشین

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

idling: درجا پارک کردن ماشین یا موتور

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ttm: talk to me

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lb: locked bootloader

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dad bod: a male physique that is relatively ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

some boy: !U r awesome

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

IG: Instagram مثال text me on ig

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

urm: Ur mum مثال ننته. مادرته!

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

GTS: go to sleep

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

PCB: Panama City Beach ) , Florida )

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

soz: It means sorry

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sli: Scalable Link Interface

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drm: Digital rights management مثال Xper ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

blm: Bang Local Milfs

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sicker than your average: من بهتر از ادم های نرمالم

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sicker than your average: من بهتر از ادم های نرمالم

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dmca: شرکتی یا قانونی که از نشر اطلاعات ج ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bama: فرم کوتاه شده Alabama

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lobe: ear lobe نرمه ی گوش

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

overclock: معنی کردن این کلمه فقط به معنای افز ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wag wan: in Jamaican English ?Wag wan is an ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sys: suck your sister

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

syb: Suck your brother

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vbi: Vertical Blanking Interval

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rfj: Rewards for Justice

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ll: ( Long Live ( sameones name LLM ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

semc: Sony Ericsson mobile company

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vrb: Visual Response Boost

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

duplex: در شبکه به معنای هم زمانی انتقال اط ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

upgrade: به معنای این که از ریشه یه چیزی رو ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sla: service level agreement قرارداد سطح ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

full duplex: ارتباط هم زمان دو طرفه . مثل تماس ت ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

half duplex: ارتباط دو طرفه غیر هم زمان. مثل ب ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

half duplex: ارتباط دو طرفه غیر هم زمان. مثل ب ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

simplex: ارتباط یک طرفه . مثل رادیو یا تلوز ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hexadecimal: در مبنای 16، شانزده ( 0 , 1 , 2 , ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hexadecimal: در مبنای 16، شانزده ( 0 , 1 , 2 , ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

decimal: در مبنای10 ( 0. 1. 2. 3. 4. 5. 6. ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

octal: در مبنای 8 ( 0, 1, 2, 3, 4, 5, 6, ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

octal: در مبنای 8 ( 0, 1, 2, 3, 4, 5, 6, ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

binery: در مبنای دو . یعنی یا صفر یا یک

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tds: Total Dissolved Solids مواد جامد م ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

osi: open system interconnection اتصال ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tcp: transmission control protocol

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wpm: words per minute

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

OP: در reddit به معنای Original poste ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lama: Ask Me Anything

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dpi: Dot Per Inch یعنی تعداد نقاطی که در ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wtw: ?what’s the word ?what’s up

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tdy: Temporary duty travel ============ ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gtfooh: Get The Fuck Out of here

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arch: penis example: i bet i got bigge ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rgb: RGB مخفف سه رنگ Red ( قرمز ) ، Gr ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

otw: on the way

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

otw: on the way

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nso: شرکتی در اسرائیل که ابزار های جاسوس ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nso: شرکتی در اسرائیل که ابزار های جاسوس ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

zero click: بدون نیاز به کلیک کردن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tuf: The Ultimate Force

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tuf: The Ultimate Force

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rog: Republic Of Gamers

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rog: Republic Of Gamers

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coowechie: قسمت خصوصی بدن زن واژن . بیلی ایل ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coowechie: قسمت خصوصی بدن زن واژن . بیلی ایل ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coochie: قسمت خصوصی بدن زن واژن . ولی بیلی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

consciousness: خودآگاهی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

real quick: یه لحظه ، سریع مثال: add me to li ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

otp: on the phone مثال: sleep on the p ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

white trash: به سفید پوست هایی که با سیاه پوست ه ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anarchy: آشفتگی، بی سر و سامانی، هرج و مرج و ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

totalitarian: حکومت دیکتاتوری و یکه تاز و تمامیت ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

capitalist: به معنای آزادی بیش از اندازه در کسب ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

imperialism: حکومت زالو گونه. که از منابع دیگر ک ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pai: Population Action International

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pai: Population Action International

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sleeper build: When you take an old car and upgrad ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sleeper build: When you take an old car and upgrad ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

idek: I don't even know

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

idek: I don't even know

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fake taxi: تاکسی قلابی در انگلستان یه شرکت سا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fake taxi: تاکسی قلابی در انگلستان یه شرکت سا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

betrayal: betrayal به هر نوع خیانتی به غیر ا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

infidelity: دقت کنید دوستان این کلمه فقط برای ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get smoke: در بریتانیا به معنای ترکوندن داغون ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get smoke: در بریتانیا به معنای ترکوندن داغون ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

smo: Shout Me Out شات کن منو تو استوریت ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

smo: Shout Me Out شات کن منو تو استوریت ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

little: در انگلستان بیشتر به معنی پست و حقی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tramp: در انگلستان به معنی گوز یا گوزووو ه ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

selenopphile: شخصی که عاشق ماه هست و دوست داره به ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

selenopphile: شخصی که عاشق ماه هست و دوست داره به ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tsundoku: افرادی که عاشق کتاب خریدن هستن اما ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stigmatophile: به افرادی که عاشق تتو کردن و پرسینگ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stigmatophile: به افرادی که عاشق تتو کردن و پرسینگ ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tidsoptimist: به افرادی گفته میشه که همیشه دیر سر ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tidsoptimist: به افرادی گفته میشه که همیشه دیر سر ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

snoodie: a type of scarf consisting of a wid ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

snoodie: a type of scarf consisting of a wid ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gnoc: : it's an online code get naked on ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gnoc: : it's an online code get naked on ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ipn: : it's an online code I'm posting ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gypo: : it's an online code get your pan ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gypo: : it's an online code get your pan ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

53x: it's an online code for SEX

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

53x: it's an online code for SEX

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nwi: new word interval نمره ای هست که به ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

outnumber: نسبت به چیزی مثال : girls outnumbe ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

low key: یواشکی مثال : i kinda lowkey like ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

A: وقتی a یا an قبل یه اسم خاص بیاد ین ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shook ones: آدم ترسو / یا کسی که جامیزنه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

MIS: as prefix it means to do smt on wro ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tooly: gun 🔫

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mooly: در دهه نود، ایتالیایی های ساکن امری ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fooly: احمقانه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cant sleep a wink: اصلا نمی تونم چشم روی هم بزارم

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

couldnt sleep a wink: اصلا نتونستم چشم روی هم بزارم

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

booty licker: ass kisser آدم خای - مال آدم پاچه ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bitch please: برای زمانی است که چیزی رو باور نمی ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

soft skinned: ادم بی جنبه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

soft skin: شخص زود رنج و بی جنبه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cool: آدم با جنبه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gram baddie: شاخ اینستاگرام

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gram baddie: شاخ اینستاگرام

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jst: For connectors it means: Japan Sol ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

receded from: پس گرفتن قول یا چیزی مثال: . Anna ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

recede from: پس گرفتن قول یا چیزی مثال: . Anna ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

recede from: پس گرفتن قول یا چیزی مثال: . Anna ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mac: Media access control

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ncpa: Network connection's panel adapter ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mac spoofer: ابزاری برای جعل آدرس مک دستگاه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mac spoofer: ابزاری برای جعل آدرس مک دستگاه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

devmgmt: Device management

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

devmgmt: Device management

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lan: Local Area Network

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sneakernet: افرادی که عمل انتقال فایلها از یک ک ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sneakernet: افرادی که عمل انتقال فایلها از یک ک ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

uplink: در شبکه به پورت هایی گفته میشود که ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

swole: به معنای دم کردن/ بزرگ شدن عضلات بع ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pumped up: به معنای دم کردن/ بزرگ شدن عضلات بع ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get derailed: نقش بر زمین شدن . ( در اثر کار یا و ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

buddha belly: شکم گنده خیککی/ چاق

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pencil neck geek: شخص لاغر مردنی که دارای فعالیت بالا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vascular: رگ دار مثال: i got vascular hand ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hulk up: نعره زدن صدای خشن در آوردن ( هنگا ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

suns out guns out: استعاره از پز دادن یا نمایش دادن چی ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

skeletor: a skinny guy who is ripped

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

load it up: جا بزار/بزن قرار بده

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sl: Say less

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

whoja vu: Feeling that you have met someone b ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no ifs no buts: اما و اگر نداره دیگه جای بحثی ندار ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cash me outside howbow dah: راست میگی بیا بیرون نشونت بدم ینی ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do whatever it takes: هر کاری که لازمه بکن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

credit to: باعث افتخار کسی بودن you are a cre ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

eloped: run away secretly in order to get m ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

call collect: به تماس هایی که دریافت کننده تماس ب ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

piston popping: فشار زیادی آوردن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the fuck you are: اره جون عمت

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

owned up: اعتراف کردن لو دادن چیزی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

smoke the fag: در امریکا به معنای کشتن یه همجنس گر ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dyno: dynamometer A dynamometer, also kno ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fishy bitch: to tell a girl, her pussy smells li ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rds: Remote Desktop Server

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rdp: Remote Desktop Protocol

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

xmp: Extreme Memory Profiles

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

xmp i: XMP I - Board optimised timings

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

xmp ii: XMP II - Default XMP timings

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fanbase: a group of fans for a particular sp ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

regular expressions: عبارات منظم

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

script kiddie: جوجه هکر A script kiddie, skiddie, ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

skiddie: جوجه هکر A script kiddie, kiddie, ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cfl: Compact fluorescent lamp لامپهای فل ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

samizdat: the clandestine copying and distrib ...

١١ ماه پیش

مدال‌های SuperSU