پیشنهاد‌های محمدرضا سلطانی زرندی (١٠,٩٣٣)

مالتاز ( اسم ) : آنزیمی در روده کوچک که مالتوز را به گلوکز تبدیل می کند.

بدنمایش ( اسم ) : موقعیت غیرعادی جنین در رحم درست قبل از اینکه برای تولد آماده شود.

قصور ( اسم ) : رفتار غیرمجاز، غیر اخلاقی، سهل انگارانه یا غیراخلاقی توسط یک فرد حرفه ای، به ویژه یک متخصص مراقبت های بهداشتی

بد قراری/ بد نهشت ( اسم ) : وضعیت غیرمعمول یا غیرمنتظره چیزی مانند جنین در رحم یا استخوان شکسته

گویچه کلیوی/ جسم مالپیگی ( اسم ) : بخشی از نفرون در قشر کلیه.

گویچه کلیوی ( اسم ) : بخشی از نفرون در قشر کلیه.

سندروم/ پارگی مالوری - وایس ( اسم ) : حالتی است که در آن غشای مخاطی محل اتصال معده و مری، مثلاً به دلیل فشار بر روی آنها به دلیل استفراغ، دچار پارگی ...

سندروم/ پارگی مالوری - وایس ( اسم ) : حالتی است که در آن غشای مخاطی محل اتصال معده و مری، مثلاً به دلیل فشار بر روی آنها به دلیل استفراغ، دچار پارگی ...

اجسام مالوری ( اسم جمع ) : توده های نامنظم بزرگی که در سیتوپلاسم سلول های آسیب دیده کبد ایجاد می شوند، که اغلب علامتی از یک بیماری مرتبط با الکل است.

انگشت چکشی ( اسم ) : انگشتی که نمی توان آن را صاف کرد زیرا تاندون متصل شونده به مفصل بالایی پاره شده است.

تومور بدخیم ( اسم ) : توموری که سرطانی است و می تواند دوباره رشد کند یا به سایر قسمت های بدن گسترش یابد، حتی اگر با جراحی برداشته شود.

چرکدانه بدخیم ( اسم ) : ورم پر از چرکی که در نتیجه عفونت پوست با سیاه زخم ایجاد می شود.

اختلال عملکرد ( اسم ) : وضعیتی که در آن یک عضو خاص به روش معمول کار نمی کند

یائسگی مردانه ( اسم ) : دوره ای در میانسالی که ممکن است مرد نسبت به کاهش قدرت بدنی خود احساس ناامنی و اضطراب کند ( غیررسمی )

مالاریا درمانی ( اسم ) : درمانی که در آن به فرد نوعی مالاریا داده می شود با این باور که تب های شدیدی که تجربه می کنند می توانند سیستم ایمنی بدن را بر ...

انگل مالاریایی ( اسم ) : انگلی که از طریق نیش پشه آنوفل ماده به درون جریان خون انسان منتقل می شود.

بد تراز ( صفت ) : در وضعیت ناصحیح نسبت به سایر قسمت های بدن

جراحی بزرگ ( اسم ) : عمل جراحی که اعضای مهم بدن را درگیر می کند

نایژه های اصلی/ اولیه ( اسم جمع ) : دو گذرگاه اصلی هوا که از نای خارج از ریه منشعب می شوند.

منیزیم ( Mg ) ( اسم ) : یک عنصر شیمیایی با عدد اتمی 12 موجود در سبزیجات سبز که به طور ویژه برای عملکرد صحیح عضلات ضروری است.

سوراخ مگندی ( اسم ) : منفذی در بطن چهارم مغز که به مایع مغزی نخاعی اجازه جریان می دهد.

استحاله لکه ای ( اسم ) : یک اختلال چشمی در افراد مسن

درشت دهانی ( اسم ) : وضعیتی که در آن دهان بیش از حد گشاد است، زیرا استخوان های فک بالا و پایین، چه در یک یا چه در هر دو طرف، به هم جوش نخورده اند.

درشت پستانی ( اسم ) : رشد بیش از حد پستان ها

ماکروگلوبولین ( اسم ) : یک کلاس از ایمونوگلوبولین، یک پروتئین گلوبولین با وزن مولکولی بالا، که به عنوان یک آنتی بادی عمل می کند.

بزرگ انگشتی ( اسم ) : وضعیتی که در آن شخص انگشتان دست یا پای به طور غیرعادی بزرگ یا دراز دارد

کم خونی درشت گویچه ای ( اسم ) : کم خونی که در آن فرد دارای گلبول های قرمز غیرعادی بزرگ است

درشت گویچه ای ( صفت ) : مربوط به درشت گویچه ها

درشت گویچه فزونی/ خونی ( اسم ) : وضعیت وجود درشت گویچه ها در خون.

بزرگ لبی ( اسم ) : حالت داشتن لب ها بزرگ

بزرگ سری ( اسم ) : حالت داشتن سر غیرعادی بزرگ

درشت زایاگانی ( صفت ) : مربوط به غذایی است که به طور طبیعی و بدون افزودنی های مصنوعی یا نگهدارنده تولید شده است.

پرستار مک میلان ( اسم ) : پرستاری که در مراقبت از سرطان تخصص دارد و توسط سازمان کمک به سرطان مک میلان استخدام شده است.

رباط های کاردینال/ مَکِنرود ( اسم جمع ) : رباط هایی که نواری از بافت همبند را تشکیل می دهند که از دهانه رحم و مهبل تا دیواره های لگن امتداد می یابد.

کافت زیما ( اسم ) : آنزیمی که در سفیده تخم مرغ و اشک یافت می شود و باکتری های خاصی را از بین می برد.

( اسم ) : 1. کافت: تخریب یک سلول توسط لیزین که در آن غشای سلول از بین می رود. 2. فروکش: کاهش تب یا بیماری به آرامی در طی یک دوره زمانی

لیزین ( اسم ) : 1. پروتئینی در خون که سلولی را که در مقابل آن هدایت می شود، از بین می برد. 2. سمی که باعث تخریب سلول ها می شود.

خشک انجمادی ( اسم ) : عمل حفظ بافت، پلاسما یا سرم با خشک کردن انجمادی آن در خلاء

لنفوکین ( اسم ) : پروتئینی که توسط لنفوسیت ها تولید می شود و بر سایر سلول های سیستم ایمنی اثر می گذارد.

بافت شبه تنابه ای ( اسم ) : بافتی در غدد لنفاوی، لوزه ها و طحال که در آن توده های لنفوسیت ها توسط شبکه ای از رشته ها و سلول های شبکه ای حمایت می شوند.

تنابه خیز ( اسم ) : تورم ناشی از انسداد عروق لنفاوی یا رشد غیرعادی عروق لنفاوی

تنابه یاخته فزونی ( اسم ) : افزایش تعداد لنفوسیت ها در خون

تنابه تنده ( اسم ) : سلول غیر معمولی که در لوسمی لنفوبلاستیک حاد در نتیجه تغییری که در لنفوسیت در تماس با آنتی ژن ایجاد می شود، تشکیل می گردد.

مجرای تنابه ای ( اسم ) : هر مجرای حامل لنف

رگ تنابه ای ( اسم ) : لوله ای که لنف را در سراسر بدن از بافت ها به سیاهرگ ها می برد.

دستگاه تنابه ای ( اسم ) : مجموعه ای از عروق که لنف را از بافت ها از طریق غدد لنفاوی و به درون جریان خون منتقل می کند.

رگ های تنابه ای ( اسم جمع ) : عروق لنفاوی

عقده لنفاوی ( اسم ) : یک گره لنفاوی کوچک که به صورت خوشه ای در بافت ها یافت می شود.

عقده/ گره/ غده تنابه ای ( اسم ) : توده ای از بافت لنفاوی واقع در نقاط مختلف سیستم لنفاوی، به ویژه در زیر بغل و کشاله ران، که لنف از آن عبور می کند و ...

مویرگ تنابه ای ( اسم جمع ) : هر یک از مویرگ هایی که از بافت منتهی می شوند و به عروق لنفاوی می پیوندند.