xerostomia

جمله های نمونه

1. Objective To study the influence on xerostomia of radiotherapy in treatment of head and neck cancer.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه تأثیر رادیوتراپی بر خشکی دهان در درمان سرطان سر و گردن
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه تاثیر on of در درمان سرطان سر و گردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Dry mouth, called xerostomia, is another common problem among people with diabetes.
[ترجمه گوگل]خشکی دهان که خشکی دهان نامیده می شود یکی دیگر از مشکلات رایج در بین افراد مبتلا به دیابت است
[ترجمه ترگمان]دهانی خشک به نام xerostomia، یکی دیگر از مشکلات رایج در میان مردم مبتلا به دیابت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. OBJECTIVE To observe xerostomia and its effect on quality of life of nasopharyngeal carcinoma patients after radiotherapy and discuss related factors that may improve the patients' quality of life.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی خشکی دهان و تأثیر آن بر کیفیت زندگی بیماران کارسینوم نازوفارنکس پس از رادیوتراپی و بحث در مورد عوامل مرتبط با بهبود کیفیت زندگی بیماران
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE برای مشاهده xerostomia و تاثیر آن بر کیفیت زندگی بیماران سرطانی nasopharyngeal پس از radiotherapy و بحث در مورد عوامل مرتبطی که ممکن است کیفیت زندگی بیماران را بهبود بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Though they cannot explain how acupuncture relieves xerostomia, they suggest that parasympathetic mediation may be involved.
[ترجمه گوگل]اگرچه آنها نمی توانند توضیح دهند که چگونه طب سوزنی خشکی دهان را تسکین می دهد، اما پیشنهاد می کنند که میانجی گری پاراسمپاتیک ممکن است درگیر باشد
[ترجمه ترگمان]اگر چه آن ها نمی توانند توضیح دهند که چگونه طب سوزنی xerostomia را کم می کند، آن ها پیشنهاد می کنند که میانجی گری ممکن است در این کار دخیل باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Xerostomia has a significant impact on the patient?s speech, deglutition, sleep, and increases the morbidity rate of the tooth.
[ترجمه گوگل]خشکی دهان تأثیر قابل توجهی بر روی گفتار، لختگی، خواب بیمار دارد و میزان عوارض دندان را افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]Xerostomia تاثیر قابل توجهی بر بیمار دارد؟ گفتار، deglutition، خواب، و میزان ابتلا به این دندان را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They also are more likely to have dry mouth (xerostomia), which increases the risk of decay.
[ترجمه گوگل]همچنین احتمال ابتلا به خشکی دهان (خشکی دهان)، که خطر پوسیدگی را افزایش می دهد، بیشتر است
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین به احتمال زیاد دهان خشک (xerostomia)دارند که خطر فساد را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The adverse reactions in proper order were xerostomia, ECG abnormal, constipation, blur ring of vision, rhinobyon, tachycardia and so on.
[ترجمه گوگل]عوارض جانبی به ترتیب خشکی دهان، ECG غیر طبیعی، یبوست، تاری حلقه بینایی، راینوبیون، تاکی کاردی و غیره بود
[ترجمه ترگمان]واکنش های معکوس در نظم مناسب xerostomia، غیر عادی ECG، یبوست، حلقه تاری دید، rhinobyon، tachycardia و غیره بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective Most patients with nasopharyngeal carcinoma would have xerostomia after radical radiation treatment.
[ترجمه گوگل]هدف اکثر بیماران مبتلا به کارسینوم نازوفارنکس پس از پرتو درمانی رادیکال خشکی دهان خواهند داشت
[ترجمه ترگمان]هدف بیشتر بیماران مبتلا به سرطان nasopharyngeal بعد از برخورد با تشعشعات ریشه ای خنک خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. No serious side-effects were foupd except that xerostomia in 2 cases and hoarseness in 1 case were observed.
[ترجمه گوگل]هیچ عارضه جانبی جدی مشاهده نشد به جز اینکه خشکی دهان در 2 مورد و گرفتگی صدا در 1 مورد مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]هیچ عارضه جانبی جدی وجودندارد، مگر این که xerostomia در ۲ مورد و hoarseness در ۱ مورد مشاهده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. ObjectiveTo compare the clinical efficacy of SS syrup, a Chinese medicine, and pilocarpine in treating patients with xerostomia.
[ترجمه گوگل]هدف: مقایسه اثر بالینی شربت SS، یک داروی چینی، و پیلوکارپین در درمان بیماران مبتلا به خشکی دهان
[ترجمه ترگمان]ObjectiveTo اثربخشی بالینی شربت SS، داروی چینی و pilocarpine را در درمان بیماران با xerostomia مقایسه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective To observe the general status, subjective syndromes, objective signs and salivary secretion of xerostomia patients for studying their correlations.
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده وضعیت عمومی، سندرم های ذهنی، علائم عینی و ترشح بزاق بیماران خشکی دهان برای بررسی همبستگی آنها
[ترجمه ترگمان]هدف از مشاهده وضعیت کلی، syndromes ذهنی، علایم عینی و ترشح salivary بیماران xerostomia برای مطالعه همبستگی آن ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Over the following 2 weeks the patient experienced increasing xerostomia and right parotid gland enlargement.
[ترجمه گوگل]در طی 2 هفته بعد، بیمار خشکی دهان و بزرگ شدن غده پاروتید راست را تجربه کرد
[ترجمه ترگمان]در ۲ هفته بعد، بیمار با بزرگ شدن غده gland و راست شدن غده دار مواجه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. With Sj?gren's, the body's immune system mistakenly attacks tear ducts and saliva glands, leading to chronically dry eyes and dry mouth (called xerostomia).
[ترجمه گوگل]با Sj?gren's، سیستم ایمنی بدن به اشتباه به مجاری اشکی و غدد بزاق حمله می کند که منجر به خشکی مزمن چشم و خشکی دهان (به نام خشکی دهان) می شود
[ترجمه ترگمان]با Sj؟ سیستم ایمنی بدن به اشتباه به مجرای اشکی و غدد بزاق حمله می کند که منجر به چشمان خشک مزمن و دهان خشک می شود (به نام xerostomia)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This study was to investigate clinical value of submandibular salivary gland transfer in preventing radiation-induced xerostomia of NPC patients.
[ترجمه گوگل]این مطالعه به منظور بررسی ارزش بالینی انتقال غدد بزاقی زیر فکی در پیشگیری از خشکی دهان ناشی از تشعشع در بیماران NPC انجام شد
[ترجمه ترگمان]این مطالعه برای بررسی ارزش بالینی انتقال غده submandibular salivary در جلوگیری از xerostomia ناشی از تابش اشعه ناشی از اشعه، انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• dryness of the mouth (medicine)

پیشنهاد کاربران

بپرس