پیشنهاد‌های محمدرضا سلطانی زرندی (مؤلف) (١٧,٥٣٢)

بازدید
١٦,٣٦٤
تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

myofascial [ˌmaɪəˈfeɪʃəl] عضله نیامی ( ص ) : مربوط به فاسیای اطراف، حمایت کننده یا متصل کننده عضلات

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

myofascial [ˌmaɪəˈfeɪʃəl] عضله نیامی ( ص ) : مربوط به فاسیای اطراف، حمایت کننده یا متصل کننده عضلات

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

myofascial [ˌmaɪəˈfeɪʃəl] عضله نیامی ( ص ) : مربوط به فاسیای اطراف، حمایت کننده یا متصل کننده عضلات

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Scheie’ s syndrome [ʃai ˈsɪndrəʊm] نشانگان شای {ا}: یک اختلال ژنتیکی نادر ذخیره سازی لیزوزومی و خفیف ترین نوع موکوپلی ساکاریدوز نوع I که با نشانه های ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Scheie’ s syndrome [ʃai ˈsɪndrəʊm] نشانگان شای {ا}: یک اختلال ژنتیکی نادر ذخیره سازی لیزوزومی و خفیف ترین نوع موکوپلی ساکاریدوز نوع I که با نشانه های ...

پیشنهاد
٠

mucopolysaccharidosis type III [mjuːkˈɒpəlisəkɑːridˈə‍ʊsis tˈa‍ip θriː] Sanfilippo’s syndrome Sanfilippo’s syndrome [s�nfailip‍ʊz ˈsɪndrəʊm] نشانگان ...

پیشنهاد
٠

mucopolysaccharidosis type III [mjuːkˈɒpəlisəkɑːridˈə‍ʊsis tˈa‍ip θriː] Sanfilippo’s syndrome Sanfilippo’s syndrome [s�nfailip‍ʊz ˈsɪndrəʊm] نشانگان ...

پیشنهاد
٠

mucopolysaccharidosis type III [mjuːkˈɒpəlisəkɑːridˈə‍ʊsis tˈa‍ip θriː] Sanfilippo’s syndrome Sanfilippo’s syndrome [s�nfailip‍ʊz ˈsɪndrəʊm] نشانگان ...

پیشنهاد
٠

Morquio Brailsford disease [mɔ:kjiːə‍ʊ breizfɜːd diˈziːz] Morquio’s syndrome Morquio’s syndrome [mɔ:kjiːə‍ʊz ˈsɪndrəʊm] نشانگان مورکیو/ بیماری مورک ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

mucopolysaccharidosis type III [mjuːkˈɒpəlisəkɑːridˈə‍ʊsis tˈa‍ip θriː] Sanfilippo’s syndrome Sanfilippo’s syndrome [s�nfailip‍ʊz ˈsɪndrəʊm] نشانگان ...

پیشنهاد
٠

mucopolysaccharidosis type III [mjuːkˈɒpəlisəkɑːridˈə‍ʊsis tˈa‍ip θriː] Sanfilippo’s syndrome Sanfilippo’s syndrome [s�nfailip‍ʊz ˈsɪndrəʊm] نشانگان ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Morquio Brailsford disease [mɔ:kjiːə‍ʊ breizfɜːd diˈziːz] Morquio’s syndrome Morquio’s syndrome [mɔ:kjiːə‍ʊz ˈsɪndrəʊm] نشانگان مورکیو/ بیماری مورک ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Morquio Brailsford disease [mɔ:kjiːə‍ʊ breizfɜːd diˈziːz] Morquio’s syndrome Morquio’s syndrome [mɔ:kjiːə‍ʊz ˈsɪndrəʊm] نشانگان مورکیو/ بیماری مورک ...

پیشنهاد
٠

Morton’s syndrome [ˈsɪndrəʊm] نشانگان یا عصب تود مورتون ( ا ) : یک بیماری دردناک که در آن، کوتاهی مادرزادی اولین استخوان کف پا باعث هیپرتروفی و ​​درد ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Morton’s syndrome [ˈsɪndrəʊm] نشانگان یا عصب تود مورتون ( ا ) : یک بیماری دردناک که در آن، کوتاهی مادرزادی اولین استخوان کف پا باعث هیپرتروفی و ​​درد ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Morton’s syndrome [ˈsɪndrəʊm] کف پا درد مورتون ( ا ) : وضعیتی که در آن، بخشی از یک عصب در کف پا ضخیم تر شده و باعث درد و از دست دادن حس می شود. Mort ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Morton’s syndrome [ˈsɪndrəʊm] کف پا درد مورتون ( ا ) : وضعیتی که در آن، بخشی از یک عصب در کف پا ضخیم تر شده و باعث درد و از دست دادن حس می شود. Mort ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Morton’s syndrome [ˈsɪndrəʊm] کف پا درد مورتون ( ا ) : وضعیتی که در آن، بخشی از یک عصب در کف پا ضخیم تر شده و باعث درد و از دست دادن حس می شود. Mort ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Morton's neuroma [ˌmɔː. tənz njʊəˈrəʊmə] عصب تود مورتون {ا}: سندروم مورتون که در آن، عصب ضخیم و هیپرتروفه شود.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Morton's neuroma [ˌmɔː. tənz njʊəˈrəʊmə] عصب تود مورتون {ا}: سندروم مورتون که در آن، عصب ضخیم و هیپرتروفه شود.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Morton's neuroma [ˌmɔː. tənz njʊəˈrəʊmə] عصب تود مورتون {ا}: سندروم مورتون که در آن، عصب ضخیم و هیپرتروفه شود.

پیشنهاد
٠

Morton's metatarsalgia [ˌmɔː. tənz met. ə. tɑːsˈ�l. dʒi. ə] کف پا درد مورتون ( ا ) : وضعیتی که در آن، بخشی از یک عصب در کف پا ضخیم تر شده و باعث درد ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Morton's metatarsalgia [ˌmɔː. tənz met. ə. tɑːsˈ�l. dʒi. ə] کف پا درد مورتون ( ا ) : وضعیتی که در آن، بخشی از یک عصب در کف پا ضخیم تر شده و باعث درد ...

پیشنهاد
٠

Morton's metatarsalgia [ˌmɔː. tənz met. ə. tɑːsˈ�l. dʒi. ə] کف پا درد مورتون ( ا ) : وضعیتی که در آن، بخشی از یک عصب در کف پا ضخیم تر شده و باعث درد ...

پیشنهاد
٠

Mortenson’s syndrome [mˈɔːtənsɒnz ˈsɪndrəʊm] بیش لخته یاختگی خونریزی دهنده/ نشانگان مورتنسون {ا}: یک اختلال خونی که با افزایش تعداد پلاکت های خون، طو ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Mortenson’s syndrome [mˈɔːtənsɒnz ˈsɪndrəʊm] بیش لخته یاختگی خونریزی دهنده/ نشانگان مورتنسون {ا}: یک اختلال خونی که با افزایش تعداد پلاکت های خون، طو ...

پیشنهاد
٠

Mortenson’s syndrome [mˈɔːtənsɒnz ˈsɪndrəʊm] بیش لخته یاختگی خونریزی دهنده/ نشانگان مورتنسون {ا}: یک اختلال خونی که با افزایش تعداد پلاکت های خون، طو ...

پیشنهاد
٠

Mortenson’s syndrome [mˈɔːtənsɒnz ˈsɪndrəʊm] بیش لخته یاختگی خونریزی دهنده/ نشانگان مورتنسون {ا}: یک اختلال خونی که با افزایش تعداد پلاکت های خون، طو ...

پیشنهاد
٠

Mortenson’s syndrome [mˈɔːtənsɒnz ˈsɪndrəʊm] بیش لخته یاختگی خونریزی دهنده/ نشانگان مورتنسون {ا}: یک اختلال خونی که با افزایش تعداد پلاکت های خون، طو ...

پیشنهاد
٠

Mortenson’s syndrome [mˈɔːtənsɒnz ˈsɪndrəʊm] بیش لخته یاختگی خونریزی دهنده/ نشانگان مورتنسون {ا}: یک اختلال خونی که با افزایش تعداد پلاکت های خون، طو ...

پیشنهاد
٠

meconium aspiration syndrome [mi'kəʊniəm �spiˈreiʃən ˈsɪndrəʊm] نشانگان آسپیراسیون مامیزه {ا}: سندرمی که با خفگی شدید ناشی از نقص در اتساع ریه ها به ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

meconium aspiration syndrome [mi'kəʊniəm �spiˈreiʃən ˈsɪndrəʊm] نشانگان آسپیراسیون مامیزه {ا}: سندرمی که با خفگی شدید ناشی از نقص در اتساع ریه ها به ...

پیشنهاد
٠

meconium aspiration syndrome [mi'kəʊniəm �spiˈreiʃən ˈsɪndrəʊm] نشانگان آسپیراسیون مامیزه {ا}: سندرمی که با خفگی شدید ناشی از نقص در اتساع ریه ها به ...

پیشنهاد
٠

meconium aspiration syndrome [mi'kəʊniəm �spiˈreiʃən ˈsɪndrəʊm] نشانگان آسپیراسیون مامیزه {ا}: سندرمی که با خفگی شدید ناشی از نقص در اتساع ریه ها به ...

پیشنهاد
٠

meconium aspiration syndrome [mi'kəʊniəm �spiˈreiʃən ˈsɪndrəʊm] نشانگان آسپیراسیون مامیزه {ا}: سندرمی که با خفگی شدید ناشی از نقص در اتساع ریه ها به ...

پیشنهاد
٠

Treacher Collins syndrome

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

نشانگان یا بدشکلی تریچر کالینز/ دُش استخوان سازی زیرآرواره ای صورتی {ا}: یک اختلال ارثی در رشد صورت که در آن، فک پایین و استخوان های گونه به طور کامل ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

mandibulofacial [m�n'dibjʊləəʊˈfeɪʃəl] زیرآرواره ای صورتی ( ص ) : مربوط به فک پایین و برخی دیگر از قسمت های صورت

پیشنهاد
٠

mandibulofacial [m�n'dibjʊləəʊˈfeɪʃəl] زیرآرواره ای صورتی ( ص ) : مربوط به فک پایین و برخی دیگر از قسمت های صورت

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Treacher Collins syndrome

پیشنهاد
٠

Waldenstrom’s syndrome [ˈv�l. dənˌstrɑm ˈsɪndrəʊm] نشانگان یا بزرگ گلوبولین خونی والدنستروم ( ا ) یک سندرم پیش رونده نادر درگیر کننده سیستم رتیکولواپ ...

پیشنهاد
٠

Waldenstrom’s syndrome [ˈv�l. dənˌstrɑm ˈsɪndrəʊm] نشانگان یا بزرگ گلوبولین خونی والدنستروم ( ا ) یک سندرم پیش رونده نادر درگیر کننده سیستم رتیکولواپ ...

پیشنهاد
٠

Waldenstrom’s syndrome [ˈv�l. dənˌstrɑm ˈsɪndrəʊm] نشانگان یا بزرگ گلوبولین خونی والدنستروم ( ا ) یک سندرم پیش رونده نادر درگیر کننده سیستم رتیکولواپ ...

پیشنهاد
٠

Waldenstrom’s syndrome [ˈv�l. dənˌstrɑm ˈsɪndrəʊm] نشانگان یا بزرگ گلوبولین خونی والدنستروم ( ا ) یک سندرم پیش رونده نادر درگیر کننده سیستم رتیکولواپ ...

پیشنهاد
٠

macroglobulinemia [ˈm�k. roʊˌɡlɑːb. jə. lɪˈniː. mi. ə] بزرگ گلوبولین خونی {ا}: وضعیتی که با افزایش ماکروگلوبولین ها در خون مشخص می شود.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

macroglobulinemia [ˈm�k. roʊˌɡlɑːb. jə. lɪˈniː. mi. ə] بزرگ گلوبولین خونی {ا}: وضعیتی که با افزایش ماکروگلوبولین ها در خون مشخص می شود.

پیشنهاد
٠

macroglobulinemia [ˈm�k. roʊˌɡlɑːb. jə. lɪˈniː. mi. ə] بزرگ گلوبولین خونی {ا}: وضعیتی که با افزایش ماکروگلوبولین ها در خون مشخص می شود.

پیشنهاد
٠

Lutembacher’s syndrome [lu:təmbʌkɜːz ˈsɪndrəʊm] نشانگان لوتمباخر ( ا ) : سندرم بسیار نادر ترکیبی از نقص مادرزادی دیواره دهلیزی و تنگی دریچه میترال

پیشنهاد
٠

Lutembacher’s syndrome [lu:təmbʌkɜːz ˈsɪndrəʊm] نشانگان لوتمباخر ( ا ) : سندرم بسیار نادر ترکیبی از نقص مادرزادی دیواره دهلیزی و تنگی دریچه میترال

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Lutembacher’s syndrome [lu:təmbʌkɜːz ˈsɪndrəʊm] نشانگان لوتمباخر ( ا ) : سندرم بسیار نادر ترکیبی از نقص مادرزادی دیواره دهلیزی و تنگی دریچه میترال