پیشنهادهای محمدرضا سلطانی زرندی (مؤلف) (١٧,٥٣٢)
Lucey Driscoll syndrome [lu:si driskɒl ˈsɪndrəʊm] نشانگان لوسی دریسکول ( ا ) : نوعی زردی مادرزادی در نوزادان که در نتیجه نقص در کنژوگه شدن بیلی روبین ...
Lucey Driscoll syndrome [lu:si driskɒl ˈsɪndrəʊm] نشانگان لوسی دریسکول ( ا ) : نوعی زردی مادرزادی در نوزادان که در نتیجه نقص در کنژوگه شدن بیلی روبین ...
Lucey Driscoll syndrome [lu:si driskɒl ˈsɪndrəʊm] نشانگان لوسی دریسکول ( ا ) : نوعی زردی مادرزادی در نوزادان که در نتیجه نقص در کنژوگه شدن بیلی روبین ...
low salt syndrome [ləʊ ˈsɒlt ˈsɪndrəʊm] نشانگان کمبود نمک ( ا ) : سندرمی که در اثر کاهش غلظت نمک سرم ایجاد شده و در موارد گرمازدگی و همچنین اختلالات ...
low salt syndrome [ləʊ ˈsɒlt ˈsɪndrəʊm] نشانگان کمبود نمک ( ا ) : سندرمی که در اثر کاهش غلظت نمک سرم ایجاد شده و در موارد گرمازدگی و همچنین اختلالات ...
low salt syndrome [ləʊ ˈsɒlt ˈsɪndrəʊm] نشانگان کمبود نمک ( ا ) : سندرمی که در اثر کاهش غلظت نمک سرم ایجاد شده و در موارد گرمازدگی و همچنین اختلالات ...
low salt diet [ləʊ ˈsɒlt 'daiət] رژیم کم نمک {ا}: رژیمی حاوی مقدار بسیار کم نمک که معمولاً برای کاهش سدیم دریافتی بیمار در موارد پرفشاری خون و بیماری ...
low salt diet [ləʊ ˈsɒlt 'daiət] رژیم کم نمک {ا}: رژیمی حاوی مقدار بسیار کم نمک که معمولاً برای کاهش سدیم دریافتی بیمار در موارد پرفشاری خون و بیماری ...
Lowe’s syndrome [ˈləʊz ˈsɪndrəʊm] نشانگان لو ( ا ) : یک بیماری ارثی که فقط در نوزادان پسر مشاهده شده و با معلولیت ذهنی، کاهش تولید آمونیاک توسط کلیه ...
Lowe’s syndrome [ˈləʊz ˈsɪndrəʊm] نشانگان لو ( ا ) : یک بیماری ارثی که فقط در نوزادان پسر مشاهده شده و با معلولیت ذهنی، کاهش تولید آمونیاک توسط کلیه ...
Lowe’s syndrome [ˈləʊz ˈsɪndrəʊm] نشانگان لو ( ا ) : یک بیماری ارثی که فقط در نوزادان پسر مشاهده شده و با معلولیت ذهنی، کاهش تولید آمونیاک توسط کلیه ...
Leffier’s syndrome [lɜːflɜːz ˈsɪndrəʊm] نشانگان لفیر/ ائوزینوفیلی لافلر ( ا ) : وضعیتی که با افزایش گویچه های سفید ائوزینوفیلیک در خون، همراه با ارتش ...
Leffier’s syndrome [lɜːflɜːz ˈsɪndrəʊm] نشانگان لفیر/ ائوزینوفیلی لافلر ( ا ) : وضعیتی که با افزایش گویچه های سفید ائوزینوفیلیک در خون، همراه با ارتش ...
Leffier’s syndrome [lɜːflɜːz ˈsɪndrəʊm] نشانگان لفیر/ ائوزینوفیلی لافلر ( ا ) : وضعیتی که با افزایش گویچه های سفید ائوزینوفیلیک در خون، همراه با ارتش ...
Leffier’s syndrome [lɜːflɜːz ˈsɪndrəʊm] نشانگان لفیر/ ائوزینوفیلی لافلر ( ا ) : وضعیتی که با افزایش گویچه های سفید ائوزینوفیلیک در خون، همراه با ارتش ...
Lermoyez’s syndrome [lɜːmɔiəzˈsɪndrəʊm] نشانگان لرمویز ( ا ) : حملات بی دلیل از دست دادن شنوایی و به دنبال آن سرگیجه که پس از آن، شنوایی به حالت عادی ...
Lermoyez’s syndrome [lɜːmɔiəzˈsɪndrəʊm] نشانگان لرمویز ( ا ) : حملات بی دلیل از دست دادن شنوایی و به دنبال آن سرگیجه که پس از آن، شنوایی به حالت عادی ...
Lermoyez’s syndrome [lɜːmɔiəzˈsɪndrəʊm] نشانگان لرمویز ( ا ) : حملات بی دلیل از دست دادن شنوایی و به دنبال آن سرگیجه که پس از آن، شنوایی به حالت عادی ...
hemivertebra [hɪˈmɪvɜːʳtɪbrə] نیمه مهره ای ( ا ) : یک ناهنجاری مادرزادی ستون فقرات که در آن، تنها نیمی از جسم مهره تشکیل می شود.
Klippel Trenaunay syndrome [ˌklɪp. əl. trəˈnaʊ. neɪ ˌsɪn. drəʊm] نشانگان کلیپل ترنونه ( ا ) : وضعیتی که در آن، فرد با رگ های خونی یا لنفاوی متولد می ...
Klippel Trenaunay syndrome [ˌklɪp. əl. trəˈnaʊ. neɪ ˌsɪn. drəʊm] نشانگان کلیپل ترنونه ( ا ) : وضعیتی که در آن، فرد با رگ های خونی یا لنفاوی متولد می ...
Klippel Trenaunay syndrome [ˌklɪp. əl. trəˈnaʊ. neɪ ˌsɪn. drəʊm] نشانگان کلیپل ترنونه ( ا ) : وضعیتی که در آن، فرد با رگ های خونی یا لنفاوی متولد می ...
hemivertebra [hɪˈmɪvɜːʳtɪbrə] نیمه مهره ای ( ا ) : یک ناهنجاری مادرزادی ستون فقرات که در آن، تنها نیمی از جسم مهره تشکیل می شود.
Klippel Feil syndrome [ˌklɪp. əl f�jl ˈsɪndrəʊm] نشانگان کلیپل فیل ( ا ) : وضعیتی که در نوزادان مبتلا به نیم مهره ای مادرزادی رخ می دهد؛ گردن کوتاه ب ...
Klippel Feil syndrome [ˌklɪp. əl f�jl ˈsɪndrəʊm] نشانگان کلیپل فیل ( ا ) : وضعیتی که در نوزادان مبتلا به نیم مهره ای مادرزادی رخ می دهد؛ گردن کوتاه ب ...
Klippel Feil syndrome [ˌklɪp. əl f�jl ˈsɪndrəʊm] نشانگان کلیپل فیل ( ا ) : وضعیتی که در نوزادان مبتلا به نیم مهره ای مادرزادی رخ می دهد؛ گردن کوتاه ب ...
kinked carotid syndrome [kɪŋkt kərˈɒtid ˈsɪndrəʊm] نشانگان سباتی پیچ خورده ( ا ) : ضربان شریانی قوی که عمدتاً در زنان مسن مبتلا به فشار خون سیستولیک، ...
kinked carotid syndrome [kɪŋkt kərˈɒtid ˈsɪndrəʊm] نشانگان سباتی پیچ خورده ( ا ) : ضربان شریانی قوی که عمدتاً در زنان مسن مبتلا به فشار خون سیستولیک، ...
Jervell and Lange Nielsen syndrome [dʒɜːrˈvel ən l�ŋ ˈniːlsən ˈsɪndrəʊm] نشانگان جرول و لانگ نیلسن ( ا ) : وضعیتی که در برخی از کودکان ناشنوای مادرزا ...
Jervell and Lange Nielsen syndrome [dʒɜːrˈvel ən l�ŋ ˈniːlsən ˈsɪndrəʊm] نشانگان جرول و لانگ نیلسن ( ا ) : وضعیتی که در برخی از کودکان ناشنوای مادرزا ...
Jervell and Lange Nielsen syndrome [dʒɜːrˈvel ən l�ŋ ˈniːlsən ˈsɪndrəʊm] نشانگان جرول و لانگ نیلسن ( ا ) : وضعیتی که در برخی از کودکان ناشنوای مادرزا ...
[ˈinfənt ˈhɜːkjʊˌliːz sindrəʊm] adrenogenital syndrome=
[inəˈprəʊpriət �ntidaijʊˈretik ˈhɔːməʊn ˈsindrəʊm] syndrome of inappropriate secretion of antidiuretic hormone
اُمامَة بنت ابی العاص بن رَبیع همسر امام علی ( ع ) . امامه دختر زینب دختر پیامبر و ابوالعاص بن ربیع بود و پس از شهادت حضرت فاطمه ( س ) ، به ازدواج ام ...
hypokinetic syndrome [ˌhaɪpəʊkəˈnetɪk ˈsɪndrəʊm] نشانگان کم حرکتی ( ا ) : نوعی اختلال عملکرد جزئی مغز که در آن، فعالیت حرکتی کاهش می یابد.
hypokinetic syndrome [ˌhaɪpəʊkəˈnetɪk ˈsɪndrəʊm] نشانگان کم حرکتی ( ا ) : نوعی اختلال عملکرد جزئی مغز که در آن، فعالیت حرکتی کاهش می یابد.
hypokinetic syndrome [ˌhaɪpəʊkəˈnetɪk ˈsɪndrəʊm] نشانگان کم حرکتی ( ا ) : نوعی اختلال عملکرد جزئی مغز که در آن، فعالیت حرکتی کاهش می یابد.
hypokinesia [ˈsɪndrəʊm] کم حرکتی/ کم فعالی ( ا ) : کاهش غیرطبیعی فعالیت یا عملکرد حرکتی
hypokinesia [ˈsɪndrəʊm] کم حرکتی/ کم فعالی ( ا ) : کاهش غیرطبیعی فعالیت یا عملکرد حرکتی
hypokinesia [ˈsɪndrəʊm] کم حرکتی/ کم فعالی ( ا ) : کاهش غیرطبیعی فعالیت یا عملکرد حرکتی
Hunt's syndrome [hʌntz sindrəʊm] نشانگان هانت: ۱. وضعیتی که با لرزش عمدی مشخص می شود و از یک اندام شروع شده و به تدریج با درگیر شدن قسمت های بیشتری ا ...
Hunt's syndrome [hʌntz sindrəʊm] نشانگان هانت: ۱. وضعیتی که با لرزش عمدی مشخص می شود و از یک اندام شروع شده و به تدریج با درگیر شدن قسمت های بیشتری ا ...
Hunt's syndrome [hʌntz sindrəʊm] نشانگان هانت: ۱. وضعیتی که با لرزش عمدی مشخص می شود و از یک اندام شروع شده و به تدریج با درگیر شدن قسمت های بیشتری ا ...
hepatorenal syndrome [ˌhepətəʊˈriːnl ˈsɪndrəʊm] نشانگان کبدی کلیوی ( ا ) : اصطلاحی که در ابتدا برای توصیف مرگ ناشی از نارسایی کبدی و کلیوی پس از بردا ...
hepatorenal syndrome [ˌhepətəʊˈriːnl ˈsɪndrəʊm] نشانگان کبدی کلیوی ( ا ) : اصطلاحی که در ابتدا برای توصیف مرگ ناشی از نارسایی کبدی و کلیوی پس از بردا ...
hepatorenal syndrome [ˌhepətəʊˈriːnl ˈsɪndrəʊm] نشانگان کبدی کلیوی ( ا ) : اصطلاحی که در ابتدا برای توصیف مرگ ناشی از نارسایی کبدی و کلیوی پس از بردا ...
hepatorenal [ˌhepətəʊˈriːnl] کبدی کلیوی ( صفت ) : مربوط به کبد و کلیه ها
hepatorenal [ˌhepətəʊˈriːnl] کبدی کلیوی ( صفت ) : مربوط به کبد و کلیه ها
hepatorenal [ˌhepətəʊˈriːnl] کبدی کلیوی ( صفت ) : مربوط به کبد و کلیه ها
= Barlow's syndrome