پیشنهادهای محمدرضا سلطانی زرندی (مؤلف) (١٢,١٣٥)
[پزشکی] سوء تغذیه: عدم تعادل بین آنچه که خورده می شود با آنچه که موردنیاز است
[پزشکی] سوء جذب: جذب ضعیف مواد مغذی
[پزشکی] ماکروسکوپی: به اندازه ای بزرگ که بتوان بدون میکروسکوپ آن را دید
[پزشکی] وریدی: مربوط به سیاهرگ ( ورید )
[پزشکی] گشادگی رگ ( عروق خون )
[پزشکی] ورید، سیاهرگ: ( هر ) رگی که خون را به قلب باز می گرداند
[پزشکی] اسپاسم ( انقباض ناگهانی ) عروق
[پزشکی] شکمی - جانبی: مربوط به سمت شکمی و جانبی
[پزشکی] کرم کش: فراورده ی مورداستفاده در نابودسازی کرم های انگلی
[پزشکی] سیاهرگچه: رگ کوچکی که خون را از مویرگها به وریدها منتقل می کند
[پزشکی] بطن: حفره ی کوچک ( درمغز یا قلب )
[پزشکی] تهویه: عبور هوا در سیستم تنفسی و تبادل اکسیژن
[پزشکی] زگیل کف پایی
[پزشکی] مهره: هر یک از 26 استخوان تشکیل دهنده ی ستون مهره ای
[پزشکی] رگ: لوله یا مجرایی برای انتقال مایع
[پزشکی] احشایی: مربوط به ارگانهای داخلی
[پزشکی] دهلیز بری: برش دهلیز گوش داخلی
[پزشکی] مثانه نگاشت: فیلم رادیوگرافیک از کیسه ی منوی
[پزشکی] نرینه، مردانه: مربوط به جنس مذکر
[پزشکی] دهلیز: اطاقی در گوش داخلی که برخی از گیرنده های تعادل را در خود جای می دهد
[پزشکی] ویروسی: مربوط به ویروس
[پزشکی] وجود ویروس در خون
[پزشکی] ویروس: نوعی از عوامل عفونی میکروسکوپی
[پزشکی] حیاتی: ضروری برای ( یا مربوط به ) حیات
[پزشکی] مشاهده و معاینه
[پزشکی] احشاء: ارگانهای داخلی بدن
[پزشکی] آبگینه، زجاجی: مربوط به یا دارای ماهیت شیشه
[پزشکی] برداشتن زجاجیه
[پزشکی] لنفادنیت: التهاب گره لنفاوی
[پزشکی] لنف رگ نگاری: تصویربرداری از عروق لنفاوی با اشعه ی ایکس ( X - ray )
[پزشکی] لنفوئید: 1. شبیه به لنف یا بافت لنفاوی 2. مربوط به دستگاه لتفاوی
[پزشکی] لنفوسیت، لنف یاخته: گلبول سفید غیر گرانولاری که در ایمنی نقش دارد ( سلولهای B و T )
[پزشکی] ریه، شش: عضو اسفنجی مخروطی شکل درون قفسه ی سینه و مسئول تنفس
[پزشکی] لنف: مایع شفاف شبه پلاسما درون عروق لنفاوی که از بافت ها درناژ می گردد
[پزشکی] گره ( عقده ) لنفاوی: توده کوچکی از بافت لنفوئید در طول مسیر عروق لنفاوی و مسئول تصفیه ی لنف
[پزشکی] رگ لنفاوی: عروقی که لنف درون آنها جریان دارد.
[پزشکی] ناحیه ( منطقه ) ی کمر ( ی )
[پزشکی] کمر: قسمت تحتانی پشت
[پزشکی] نورافشانی، درخشندگی: تابش و تشعشع نور از یک ماده
[پزشکی] حفره: سوراخ مرکزی درون یک لوله یا عضو توخالی
[پزشکی] لوردوز، کاوپشتی: انحنای غیرطبیعی ستون فقرات به سمت داخل
[پزشکی] دارای دو یا چندتاژک در یک انتها
[پزشکی] لوب، تکه، قسمت، قطعه، نرمه، آویز
[پزشکی] کمر، صُلب
[پزشکی] کبد، جگر: غده ی بزرگی در قسمت فوقانی راست شکم
[پزشکی] لوبکتومی: برداشتن یک لوب ( از ریه، مغز یا کبد )
[پزشکی] لیتیاز، سنگ سازی: ( وضعیت نامطلوب ) تشکیل سنگ
[پزشکی] لیپید: گروهی از ترکیبات آلی که شامل چربی ها می باشند
[پزشکی] چربی دوست: متمایل به ( جذب کننده ی ) چربی
[پزشکی] لیپوم: تومور سلول های چربی